برای داشتن جهانی بهتر؛ همه کودکان نیاز دارند که رشد کنند، سالم باشند و استعدادهایشان را شکوفا نمایند.
الاکلنگ جنگ-مذاکره/استراتژی ایران در نیویورک برای مقابله با حمله آمریکا چیست؟
رییس جمهور به همراه وزیر خارجه برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل راهی نیویورک شده اند. اگرچه سفر به نیویورک برای سخنرانی سران کشورها در مجمع عمومی امر معمولی است، اما این سفر به دلیل تنشهایی که در خلیج فارس بر سر حمله به تاسیسات نفتی عربستان ایجاد شده شرایط ویژهای داشته و الاکلنگ سیاست خارجی ایران از هر زمانی بیشتر میان جنگ و مذاکره در رفت و آمد است.
روحانی در یک سخنرانی در تهران به مناسبت سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق گفت: «ما طرحی را در روزهای آینده در سازمان ملل پیش روی جهانیان خواهیم گذاشت که ایران با همکاری کشورهای مختلف میتواند و اعلام میکند که امنیت خلیج فارس دریای عمان و تنگه هرمز را با کمک کشورهای منطقه ایجاد کند و به دنیا اعلام میکند حضور نیروهای خارجی برای منطقه و آبراهههای خارجی و امنیت کشتی رانی و امنیت نفت و انرژی مشکل زا و خطرناک باشد.»
ظریف در جمع روزنامه نگاران در نیویورک درباره این طرح توضیحاتی را اضافه کرد و گفت این طرح فقط محدود به منطقه هرمز نیست بلکه کشورهایی نظیر چین و روسیه را نیز شامل میشود.
رئیس امور بین الملل و دیپلماسی دفاعی ستادکل نیروهای مسلح از برگزاری رزمایش دریایی مشترک ایران، چین و روسیه در دریای عمان و شمال اقیانوس هند در آینده نزدیک خبر داده است.
سردار قدیر نظامی در گفتگو با یکی از رسانهها از برگزاری قریب الوقوع این رزمایش مشترک خبر داده و گفته: رزمایشهای مشترک با دیگر کشورها را آغاز کردهایم و به زودی برای اولین بار بعد از انقلاب اسلامی، رزمایش مشترک دریایی را با روسیه و چین بعنوان دو قدرت بزرگ به صورت سهجانبه در شمال اقیانوس هند و دریای عمان برگزار خواهیم کرد.
این اظهارات در حالی مطرح شده که تنها یک هفته از حمله حوثیهای یمن به تاسیسات نفتی عربستان سعودی میگذرد. عربستان، آمریکا و کشورهای اروپایی همگی ایران را در این حملات مقصر میدانند.
شب گذشته آلمان، فرانسه و بریتانیا در بیانیهای اعلام کردند که تردیدی در باره مسئولیت ایران در حمله به تاسیسات نفتی عربستان ندارند. سه کشور از ایران خواستهاند که مذاکره در باره برنامه هستهای و سیاستهای منطقهای خود را بپذیرد.
برخی رسانههای آمریکایی نظیر نشریه نیوزویک شعار روحانی برای نشست نیویورک را اقدامی متقابل در برابر ائتلاف بین المللی ساخت امنیت دریانوردی به رهبری آمریکا و با عضویت کشورهایی از جمله استرالیا، بحرین، عربستان، انگلیس و امارات خوانده اند.
در ماه جولای مسکو و تهران توافق همکاریهای نظامی امضا کردند که بر اساس آن روابط نیروهای دریایی دو کشور توسعه پیدا میکرد. در مراسم امضای این تفاهم نامه حسین خانزادی فرمانده نیروی دریایی ایران برای اولین بار از برگزاری یک رزمایش مشترک دریایی میان ایران و روسیه در شمال اقیانوس هند خبر داد.
مسکو هنوز این خبر و همکاری با ایران در مانور دریایی راتایید نکرده، اما ایران و روسیه در سوریه همکاریهای نزدیکی داشته اند. از طرفی مسکو از توسعه نظامی آمریکا در منطقه ابراز نارضایتی کرده است. چین نیز نقطه نظر مشابهی دارد. هر دوی این کشورها حمله به تاسیسات نفتی عربستان را محکوم کرده اند، اما هیچ کدام به کارزار کشورهای غربی در متهم کردن ایران نپیوستند.
روز دوشنبه سخنگوی وزیر خارجه چین گنگ شائونگ در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره رزمایش مشترک چین با ایران و روسیه گفت: نیروهای مسلح چین تبادلات و همکاریهای عادی با نیروهای مسلح دیگر کشورها دارند.
او خبرنگاران را به ارتش چین ارجاع داد. هنوز هیچ خبری از برگزاری این رزمایش مشترک از سوی ارتش چین اعلام نشده است.
نیوزویک در گزارشی به نقل یک استاد دانشگاه مدعی شده برگزاری چنین رزمایشی بعید به نظر میرسد چرا که الان وضعیت خلیج فارس بحرانی است و چین نیز همیشه در ایجاد موازنه میان ایران و عربستان محتاطانه رفتار کرده است.
این نشریه آمریکایی مدعی شده ایران همیشه سعی میکند روابطش را با روسیه و چین به طور اغراق آمیزی خوب جلوه دهد و این بخشی از تلاشهای ایران در واکنش به کمپین حداکثر فشار آمریکاست که استراتژی آمریکا در برابر ایران چیست؟ با هدف منزوی کردن ایران اعمال شده است. از طرفی ایران با این کار به چین و روسیه نیز فشار میآورد که مواضع جدی تری در حمایت از ایران بگیرند.
ایران میخواهد نشان دهد در صورتی که آمریکا دست به اقدام نظامی بزند روسیه و چین از او حمایت خواهند کرد. در ثانی ایران سعیتی میکند حضورش را در آبهای خلیج فارس با کمک چین و روسیه و با کمک برگزاری یک رزمایش مشترک به همه ثابت کند.
درباره یونیسف
برای داشتن جهانی بهتر؛ همه کودکان نیاز دارند که رشد کنند، سالم باشند و استعدادهایشان را شکوفا نمایند.
یونیسف در یک نگاه
صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) در اولین جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ 20 آذر 1325 برای کمک به کودکان آسیب دیده از جنگ جهانی دوم و تامین غذا، دارو و لباس آنها تاسیس شد. امروزه یونیسف بزرگترین نهاد بینالمللی در حوزه کودکان است و در بیش از 190 کشور جهان در زمینه بهداشت و تغذیه، آموزش، مراقبت از کودکان و دسترسی به فرصتهای برابر برای کودکان فعالیت میکند. یونیسف با طیف وسیعی از مقامات دولتی، سازمانهای جامعه مدنی، رهبران مذهبی، دانشگاهها و بخش خصوصی همکاری میکند. مهمتر از همه اینکه، اقدامات و فعالیتهای یونیسف با کمکهای مالی داوطلبانه دولتها، بخش خصوصی و افراد و نهادهای نیکوکار در هر گوشه از جهان اجرا میشوند.
UNICEF/1999/Pirozzi نوزادی در آغوش پدرش در یک مرکز بهداشتی که توسط یونیسف حمایت می شود، قطره خوراکی واکسن فلج اطفال را از یک بهیار، در یکی از شهرهای شمالی اربیل دریافت می کند.
یونیسف یونان/1328 سال 1328، شهری در شمال غربی کاستوریا، یونان؛ پسر بچه ای یک پتو را که یونیسف برایش تهیه کرده، در دست گرفته است، و دامن زنی را در دست گرفته که یک دستش روی شانه اوست و دست دیگرش در دست کودکی دیگر است که او هم پتویی زیر بازو دارد.
همکاری یونیسف با دولت جمهوری اسلامی ایران
یونیسف از اوایل دهه پنجاه میلادی از برنامههای دولت ایران برای کودکان، حمایت کرده است. از اولین سالهای تأسیس، یونیسف از برنامه واکسیناسیون کودکان علیه بیماری سل حمایت کرد و همچنین در تجهیز اولین کارخانه شیر پاستوریزه کشور مشارکت داشت. بعدها، تمرکز یونیسف بر حمایت از برنامههای سلامت کودکان بیشتر شد، برنامههایی مانند ترویج تغذیه با شیر مادر، واکسیناسیون و مبارزه با بیماریهای اسهالی. این همکاریها بین دولت جمهوری اسلامی ایران و یونیسف به حوزههای دیگر از جمله تقویت نظام مراقبت بهداشتی کشور، برنامههای سلامت مادران، تغذیه، مبارزه با کمبود ریزمغذیها مانند کمبود ید و همچنین عفونتهای حاد تنفسی گسترش یافت. بعدها برنامههایی برای حمایت از آموزش و حمایت از کودکان به حوزه همکاریهای مشترک اضافه شد.
برنامه فعلی همکاری کشوری دولت جمهوری اسلامی ایران و یونیسف
برنامه کنونی همکاری دولت جمهوری اسلامی ایران و یونیسف برای دوره پنج ساله 1395 تا 1400 بر زمینههای زیر متمرکز است:
با تقویت ظرفیتهای نظام سلامت در سطح ملی و در جهت بهبود دسترسی و ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی و تغذیه ای برای کودکان و مادران، با تمرکز ویژه بر 1000 روز اول زندگی.
درحمایت از تلاشهای دولت در مبارزه با اچآیوی/ایدز همچنین ترویج توسعه و گسترش نمونههای موفق پیشگیری از مصرف مواد درمیان جوانان و نوجوانان.
حمایت از اجرای برنامهها و راهبردهای ملی برای بهبود دسترسی برابر به آموزش جامع فراگیر در تمام مقاطع تحصیلی، به ویژه برای کودکان کم برخوردار، کودکان پناهنده و دختران و کودکان با نیازهای ویژه.
به منظورتقویت ظرفیت نظام قضایی برای حمایت از کودکان در رسیدگیهای قضایی (کودکان قربانی جرم، شاهد جرم و ناقض قانون) مطابق با اسناد ملی و بینالمللی.
به منظور تقویت ظرفیتهای نظام سلامت و رفاه اجتماعی برای پیشگیری، تشخیص زودهنگام و پاسخ به سوءرفتار با کودکان.
به منظور حمایت از تلاشهای ملی در جهت ارتقاء یکپارچه نظام حمایت اجتماعی با درکی جامع از تمامی ابعاد فقر و محرومیت کودکان.
استراتژی ترامپ و نتانیاهو در برابر ایران چیست؟
نتانیاهو و ترامپ ممکن است در برابر ایران از گزینههای متعددی استفاده کنند. از وقتی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، خروج استراتژی آمریکا در برابر ایران چیست؟ کشورش از توافق هستهای را اعلام کرد، ناظران درباره استراتژی آینده کاخ سفید در برابر ایران گمانهزنی میکنند. در این میان با توجه به همگرایی تیم ترامپ با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر
از وقتی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، خروج کشورش از توافق هستهای را اعلام کرد، ناظران درباره استراتژی آینده کاخ سفید در برابر ایران گمانهزنی میکنند. در این میان با توجه به همگرایی تیم ترامپ با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، علیه ایران و مخالفت شدید این دو با توافق هستهای، برخی از تحلیلگران معتقدند آنها در عین ضدیت با توافق، هیچ استراتژیای در برابر ایران ندارند.
چاک فرلیچ، معاون سابق مشاور امنیت ملی اسرائیل و پژوهشگر ارشد مرکز بلفر دانشگاه هاروارد، از جمله افرادی است که معتقد است نتانیاهو و ترامپ پس از خروج از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، هیچ راهبردی در قبال ایران معرفی نکردهاند. با این حال، فرلیچ طی یادداشتی در روزنامه هاآراتص، ضمن بررسی رویکرد نتانیاهو و ترامپ، به سناریوها و استراتژیهای محتمل این دو مقام پرداخت و نوشت: “به نظر نمیرسد که دولت ترامپ استراتژی منسجمی در قبال ایران داشته باشد و اکنون بر کره شمالی متمرکز شده است. آنچه بیشتر مایه نگرانی است، این است که اسرائیل هم ظاهرا استراتژی عملی و منسجمی ندارد”. فرلیچ در ادامه مدعی شد باتوجه به وابستگی اروپا به آمریکا، آنها چارهای جز پایبندی به تحریمهای آمریکایی نخواهند داشت. در این حالت، به گفته این مقام سابق اسرائیلی، صبر ایران به سر خواهد آمد و از توافق خارج خواهد شد. اما پس از خروج ایران، آمریکا و اسرائیل چه جایگزینهایی برای مقابله با ایران خواهند داشت؟
از دیدگاه فرلیچ، نخستین گزینه ترامپ و نتانیاهو این است که از طریق تحریمهای شدید ایران را مجبور کنند که به یک توافق بهتر تن در دهد. توافقی که به مثابه “دیکته” خواهد بود. اما آیا ایران قبول خواهد کرد؟ فرلیچ در پاسخ به این پرسش نوشت: ” اما در غیاب رژیم تحریمهای بین المللی جامعی که در گذشته وجود داشته، احتمال اینکه ایران تن در دهد و امروز امتیازاتی دهد که در گذشته تمایلی به دادن آنها نداشت، پایین است. ایران هم سیاستورزی داخلی دارد و مقامات سیاسی برای کسب مقام و حیثیت رقابت میکنند”.
به گفته فرلیچ، اتخاذ چنین رویکردی از جانب آمریکا و اسرائیل، در واقع محافظهکاران در ایران را تقویت خواهد کرد. یعنی کسانی که از آغاز استدلال میکردند که برجام چیزی جز یک فریبکاری آمریکایی نیست. دومین گزینه، ایجاد یک ائتلاف منطقهای ضدایرانی متشکل از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، مصر، اردن و با حضور غیرمستقیم اسرائیل است. اما تاسیس چنین ائتلافی، مستلزم افزایش فروش تسلیحات آمریکایی، تقویت حضور نظامی آمریکا در منطقه، تامین نوعی تضمین امنیتی برای کشورهای عضو ائتلاف و همکاری فزایند بین آنها و اسرائیل است. ترامپ که از قبل تمایلش برای کاهش نیروهای آمریکایی در سوریه را ابراز کرده، در متقاعد کردن دیگران به جدیت تمایلش برای مقابله با ایران با دشواری مواجه خواهد بود. سومین گزینه این است که ترامپ و نتانیاهو واقعا به تغییر رژیم در ایران فکر میکنند. اگر چه فرلیچ این امر را “ارزشمند” میداند، اما در عین حال اذعان میکند که تغییر رژیم در ایران شدنی نیست. فرلیچ در این خصوص نوشت: ” همه تلاشها برای برانگیختن تغییر رژیم در ایران از خارج، از زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، شکست خورده و امروز هم کسی نمیداند چگونه این کار را انجام دهد”. اما اگر سه گزینه مزبور شکست بخورند چه اتفاق میافتد؟ فرلیچ معتقد است که در صورتی که اقدامات آمریکا علیه ایران نتواند نتایج مطلوبی به بار آورد، آمریکا و اسرائیل فقط دو گزینه خواهند داشت: حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران و حمله نظامی اسرائیل. در ادامه یادداشت آمده: ” برخی کارشناسان، از جمله مقامات سابق بسیار بلندپایه و شدیدا طرفدار اسرائیل آمریکایی، معتقدند هدف حقیقی نتانیاهو این است که شرایطی را ایجاد کند که در آن اقدام نظامی آمریکا ضروری باشد”. با این حال، احتمال اینکه ترامپ چنین اقدامی اتخاذ کند، ناچیز است. زیرا علیرغم لفاظیهای ترامپ، هدف واقعی او، کاهش مداخله خارجی آمریکا است.
استراتژی «مرگ با هزاران جراحت» در برابر ایران چیست؟!
دوران جدید عملیات اطلاعاتی علیه ایران، لزوما عمق بیشتری نخواهد داشت بلکه تعدد و نقاط آن را می خواهند افزایش بدهند. در این استراتژی ایران به جای یک زخم کاری باید صدها زخم کوچک دریافت کند تا ضعف نهایی بر او غالب شود.
- فوری؛ تصمیم نهایی دولت درباره مبلغ افزایش حقوق ها در سال 1402 | کدام بازنشستگان افزایش حقوق 2 میلیونی می گیرند؟ | میزان عائله مندی و اولاد حقوق بازنشستگان تغییر کرد
- حقوق کارمندان 18 میلیونی شد | خبر شگفت انگیز عصرگاهی درباره دو برابر شدن حقوق کارمندان | افزایش فوقالعاده ویژه حقوق کارمندان در راه است
- واریز سود سهام عدالت 4 میلیون تومانی برای این خانوارها؛ امشب | کسانی که سود سهام عدالت امسال را نگرفته اند بخوانند | تعیین تکلیف سود سهام عدالت
- فروش فوق العاده محصولات ایران خودرو با شرایط استثنایی | فروش محصولات ایران خودرو با شرایط اقساطی
پس از اینکه جو بایدن موفق شد دونالد ترامپ را در آمریکا شکست بدهد، نتانیاهو نیز پس از سالها از نخست وزیری رژیم صهیونیستی کنار گذاشته شد و به جای او نفتالی بنت سرکار آمد و در ایران نیز تقریبا همزمان یک دولت انقلابی با ریاست آیت الله رئیسی سرکار آمده است. این سه تحول بزرگ بی شک دوران جدیدی از مناسبات ایران، اسرائیل و آمریکا نیز محسوب می شود. درباره چشم انداز مناسبات ایران و آمریکای دوران بایدن تاکنون اظهارات و تحلیل های جامع و زیادی صورت گرفته است، اما اسرائیل جدید در برابر ایران چگونه خواهد بود؟! «نفتالی بنت»، نخستوزیر اسرائیل گرچه در بُعد داخلی ناهمگن ترین دولت ائتلاف تاریخ این رژیم را اداره می کند ولی از چند هفته قبل خبر داد که بازبینی سیاستهای این رژیم در قبال ایران را آغاز کرده و اولین دیدار اخیر وی با جو بایدن به منزله آغازی برای اجرایی کردن برنامه خروجی این بازبینی استراتژیک است. آنچه تاکنون از مختصات این بازبینی استراتژیک و چالش های پیش روی آن می توان فهمید به شرح ذیل است:
یک: برجام
اسرائیل برخلاف دوره نتانیاهو مخالفت علنی با برجام را در برابر مقامات آمریکا کنار می گذارد. محاسبات دولت جدید اسرائیل صرفا متمرکز بر عدم توافق یا تلاش برای بدست آمدن یک توافق مطلوب برای منافع اسرائیل نیست بلکه بازگشت فوری ایران به مذاکرات نیز برایشان موضوعیت پیدا کرده و ایران فعلی را از ایران سرگرم به مذاکرات جدید برای خود خطرناک تر می دانند. پیش بینی می شود که خط قرمز هسته ای اسرائیل در برابر ایران نیز با یک عقب نشینی علنیتر رو به رو شود. براساس این عقب نشینی، اسرائیل نیز مانند آمریکا خواهد پذیرفت که میان ایران دارای ظرفیت تولید بمب هسته ای با ایران در حال ساخت بمب هسته ای تفاوت عملی و علنی تر قایل شود.
دو: جنگ نظامی
واقعیت این است که دولت جدید اسرائیل با بی تمایل ترین آمریکای تاریخ برای جنگدین نظامی مواجه هست. آمریکا همه ننگ فرار از افغانستان را پذیرفته و به اسرائیلی که فراتر از انهدام تجهیزات نظامی و غیرنظامی، در حوزه انسانی نیز از طرف ایران کشته روی دست خود دارد، می گوید خودت به تنهایی سراغ ایران برو. نفتالی بیش از همه در روزهای پس از حمله به نفتکش «مرسر استریت» این موضوع را متوجه شده استراتژی آمریکا در برابر ایران چیست؟ است. به نظر می رسد نفتالی پس از دیدار اخیر با جو بایدن تنها به تهدید تبلیغاتی گزینه نظامی از آمریکا رضایت داده است. اما او مصمم است که ائتلاف سازی نظامی علیه ایران را به سطح کشورهای عربی با سرعت ویژه تری سوق بدهد. در همین حال علائمی از کاهش اجباری تنش جنگ دریایی با ایران را نیز در محاسبات اسرائیل دیده می شود و به دنبال تغییر زمین بازی هستند.
سه: عملیات اطلاعاتی
نفتالی تلاش می کند که فعالیت اطلاعاتی علیه ایران وارد مراحل بالاتری بکند. دوران جدید عملیات اطلاعاتی علیه ایران، لزوما عمق بیشتری نخواهد داشت بلکه تعدد و نقاط آن را می خواهند افزایش بدهند. در این استراتژی که صهیونیست ها از آن به عنوان «مرگ با هزاران جراحت» یاد می کنند، ایران به جای یک زخم کاری باید صدها زخم کوچک ترکیب شده نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک دریافت استراتژی آمریکا در برابر ایران چیست؟ کند تا ضعف نهایی بر او غالب شود. اما اسرائیل در فرآیند عملیات اطلاعاتی نیز خود را به نوعی تنها می بیند. آمریکایی ها نه تنها در جنگ اطلاعاتی فرآیند شبکه سازی خود را دچار خدشه می بینند بلکه برخی بی میلی ها درباره جنگ نظامی در آمریکا به حوزه کاهش تنش عملیات های پنهان مستقیم و بزرگ با ایران نیز کشیده شده است. ضمن اینکه با رفتن دولت غرب گرا در ایران، زمینه های سیاسی و اجتماعی شبکه سازی در ایران با خلل جدی روبه رو شده است.
چهار: نفوذ منطقه ای ایران
نفتالی بزرگترین ماموریت خود را این می داند که روند خروج آمریکا از منطقه و به خصوص کشورهای همچون عراق و افغانستان و سوریه را به تاخیر بیاندازد. آنها ماندن در منطقه را بدون حضور آمریکا را کاتالیزور پایان خود می دانند. ایران در حضور هزاران سرباز و ده ها پایگاه نظامی امریکا معدل نفوذ خود را سال به سال ارتقا داده و قطعا با خروج تدریجی آمریکا این معدل به طرز چشم گیری به نمره بیست! نزدیک خواهد شد.
مناسبات جدید راهبردی ایران با اسرائیل نفتالی و آمریکا بایدن/ استراتژی «مرگ با هزاران جراحت» در برابر ایران چیست؟!
دوران جدید عملیات اطلاعاتی علیه ایران، لزوما عمق بیشتری نخواهد داشت بلکه تعدد و نقاط آن را می خواهند افزایش بدهند. در این استراتژی ایران به جای یک زخم کاری باید صدها زخم کوچک دریافت کند تا ضعف نهایی بر او غالب شود.
به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»مهدی جهان تیغی: پس از اینکه جو بایدن موفق شد دونالد ترامپ را در آمریکا شکست بدهد، نتانیاهو نیز پس از سالها از نخست وزیری رژیم صهیونیستی کنار گذاشته شد و به جای او نفتالی بنت سرکار آمد و در ایران نیز تقریبا همزمان یک دولت انقلابی با ریاست آیت الله رئیسی سرکار آمده است. این سه تحول بزرگ بی شک دوران جدیدی از مناسبات ایران، اسرائیل و آمریکا نیز محسوب می شود. درباره چشم انداز مناسبات ایران و آمریکای دوران بایدن تاکنون اظهارات و تحلیل های جامع و زیادی صورت گرفته است، اما اسرائیل جدید در برابر ایران چگونه خواهد بود؟! «نفتالی بنت»، نخستوزیر اسرائیل گرچه در بُعد داخلی ناهمگن ترین دولت ائتلاف تاریخ این رژیم را اداره می کند ولی از چند هفته قبل خبر داد که بازبینی سیاستهای این رژیم در قبال ایران را آغاز کرده و اولین دیدار اخیر وی با جو بایدن به منزله آغازی برای اجرایی کردن برنامه خروجی این بازبینی استراتژیک است. آنچه تاکنون از مختصات این بازبینی و چالش های پیش روی آن می توان فهمید به شرح ذیل است:
یک: برجام
اسرائیل برخلاف دوره نتانیاهو مخالفت علنی با استراتژی آمریکا در برابر ایران چیست؟ برجام را در برابر مقامات آمریکا کنار می گذارد. محاسبات دولت جدید اسرائیل صرفا متمرکز بر عدم توافق یا تلاش برای بدست آمدن یک توافق مطلوب برای منافع اسرائیل نیست بلکه بازگشت فوری ایران به مذاکرات نیز برایشان موضوعیت پیدا کرده و ایران فعلی را از ایران سرگرم به مذاکرات جدید برای خود خطرناک تر می دانند. پیش بینی می شود که خط قرمز هسته ای اسرائیل در برابر ایران نیز با یک عقب نشینی علنیتر رو به رو شود. براساس این عقب نشینی، اسرائیل نیز مانند آمریکا خواهد پذیرفت که میان ایران دارای ظرفیت تولید بمب هسته ای با ایران در حال ساخت بمب هسته ای تفاوت عملی و علنی تر قایل شود.
دو: جنگ نظامی
واقعیت این است که دولت جدید اسرائیل با بی تمایل ترین آمریکای تاریخ برای جنگدین نظامی مواجه هست. آمریکا همه ننگ فرار از افغانستان را پذیرفته و به اسرائیلی که فراتر از انهدام تجهیزات نظامی و غیرنظامی، در حوزه انسانی نیز از طرف ایران کشته روی دست خود دارد، می گوید خودت به تنهایی سراغ ایران برو. نفتالی بیش از همه استراتژی آمریکا در برابر ایران چیست؟ در روزهای پس از حمله به نفتکش مرسر این موضوع را متوجه شده است. به نظر می رسد نفتالی پس از دیدار اخیر با جوبایدن تنها به تهدید تبلیغاتی گزینه نظامی از آمریکا رضایت داده است. اما او مصمم است که ائتلاف سازی نظامی علیه ایران را به سطح کشورهای عربی با سرعت ویژه تری سوق بدهد. در همین حال علائمی از کاهش اجباری تنش جنگ دریایی با ایران را نیز در محاسبات اسرائیل دیده می شود و به دنبال تغییر زمین بازی هستند.
سه: عملیات اطلاعاتی
نفتالی تلاش می کند که فعالیت اطلاعاتی علیه ایران وارد مراحل بالاتری بکند. دوران جدید عملیات اطلاعاتی علیه ایران، لزوما عمق بیشتری نخواهد داشت بلکه تعدد و نقاط آن را می خواهند افزایش بدهند. در این استراتژی که صهیونیست ها از آن به عنوان «مرگ با هزاران جراحت» یاد می کنند، ایران به جای یک زخم کاری باید صدها زخم کوچک دریافت کند تا ضعف نهایی بر او غالب شود. اما اسرائیل در فرآیند عملیات اطلاعاتی نیز خود را به نوعی تنها می بیند. آمریکایی ها نه تنها در جنگ اطلاعاتی فرآیند شبکه سازی خود را دچار خدشه می بینند بلکه برخی بی میلی ها درباره جنگ نظامی در آمریکا به حوزه کاهش تنش عملیات های پنهان مستقیم و بزرگ با ایران نیز کشیده شده است. ضمن اینکه با رفتن دولت غرب گرا در ایران، زمینه های سیاسی و اجتماعی شبکه سازی در ایران با خلل جدی روبه رو شده است.
چهار: نفوذ منطقه ای ایران
نفتالی بزرگترین ماموریت خود را این می داند که روند خروج آمریکا از منطقه و به خصوص کشورهای همچون عراق و افغانستان و سوریه را به تاخیر بیاندازد. آنها ماندن در منطقه را بدون حضور آمریکا را کاتالیزور پایان خود می دانند. ایران در حضور هزاران سرباز و ده ها پایگاه نظامی امریکا معدل نفوذ خود را سال به سال ارتقا داده و قطعا با خروج تدریجی آمریکا این معدل به طرز چشم گیری به نمره بیست! نزدیک خواهد شد.
دیدگاه شما