معرفی نمودار هیستوگرام یا مستطیلی + روش ترسیم
یکی از روش های سریع و ساده دسترسی به نتایج نهایی یک آمارگیری رسم نمودارهای مختلف است که هیستوگرام یکی از انواع کاربردی آن هاست.
هر نوع نموداری وظیفه نمایش یک سری اطلاعات و داده ها را دارد و با استفاده از روابط خاصی بین داده های ورودی و خروجی آمارگیری ترسیم می شود.
در این مقاله سعی داریم به زبان ساده به بررسی مفهوم، روش ترسیم و مولفه های نمایش داده شده روی نمودار هیستوگرام بپردازیم.
اگر علاقه مند به آشنایی با این نمودار هستید با ما همراه باشید.
1# تعریف هیستوگرام (Histogram)
به نموداری که از روی جدول فراوانی داده های پیوسته از چند مستطیل ساخته شده باشد، نمودار مستطیلی یا هیستوگرام می گویند.
می توان گفت یکی از روش های مهم نمایش گرافیکی داده هیستوگرام نام دارد که
توسط کارن پیرسن معرفی شده است.
لازم به ذکر است که تعداد مستطیل ها در این نمودار برابر با تعداد دسته ها می باشد.
همچنین ارتفاع هر مستطیل با فراوانی نسبی دسته مربوطه برابر است.
در صورت برابر بودن طول دسته ها، فراوانی دسته ای با مساحت بزرگ تر بیش تر است؛
در نتیجه فراوانی با مساحت مستطیل ها متناسب می باشد.
البته نمودار هیستوگرام برای داده های کمی پیوسته مناسب می باشد.
به عبارتی به نوع خاصی از نمودار ستونی که در آن داده های عددی بر اساس تعداد دفعات تکرار نمایش داده می شوند، گفته می شود.
در این نمودار فراوانی یا درصد فراوانی هر کدام از طبقات به صورت ستون های به هم چسبیده نمایش داده می شود.
با استفاده از نمودار هیستوگرام و با رسم منحنی توزیع نرمال می توان از
شکل توزیع از لحاظ نرمال بودن، وضعیت چولگی و کشیدگی متغیر مورد نظر اطلاع پیدا کرد.
2# مراحل رسم هیستوگرام
- محوری عمودی رسم کرده و آن را y می نامیم؛ سپس آن را به اندازه بیش ترین فراوانی و به فواصل مساوی تقسیم بندی می کنیم.
- محور افقی که با x نمایش داده می شود، به منظور نمایش ویژگی مورد نظر به کار می رود.
این محور را باید به اندازه بیشترین عدد و به فاصله های مساوی تقسیم بندی نمود.
لازم به ذکر است که فاصله اعداد در این محور با فاصله طبقات که با i نمایش داده می شود، برابر است.
در نتیجه روی محور افقی حدود واقعی بالا و پایین طبقات در فاصله های مساوی نوشته می شود.
3# تفاوت بین Bar Graph و Histogram
- از نمودارهای Bar Graph به منظور ترسیم داده های دسته ای یا کیفی استفاده می شود؛
در حالی که هیستوگرام برای ترسیم داده های کمی با داده های گروه بندی شده مورد استفاده قرار می گیرد. - از نمودارهای Bar Graph برای مقایسه متغیرها استفاده می شود؛
در حالی که نمودار هیستوگرام به منظور نمایش توزیع متغیرها مورد استفاده قرار می گیرد. - در Bar Graph بین دو نوار فاصله وجود دارد، در حالی که در هیستوگرام بین نوارها هیچ فاصله ای مشاهده نمی شود.
لازم به ذکر است که نمودار میله ای نشان دهنده تراکم متغیر در فواصل است که
در این حالت می توان گفت که مساحت نوار نشان دهنده فراوانی متغیر می باشد.
4# فاکتورها در نمودار هیستوگرام
با نگاه به نمودار میله ای می توان 4 فاکتور زیر را به سرعت استنتاج نمود:
- نقطه اوج (pick): نقطه اوج بیانگر این موضوع می باشد که کدام بازه بیشترین فراوانی را به ما می دهد.
برای مثال در نمودار فراوانی زیر میزان فروش برحسب بازه قیمت محصول در 6 سال پیاپی نشان داده شده است که
نقطه اوج در این نمودار متعلق به بازه 100-150 دلار می باشد.
همچنین می توان چنین برداشت کرد که بیشترین فروش محصول در حدود 9500 فروش از اجناس با قیمت مابین 100 تا 150 دلار است.
- فاصله خالی (Gap): در صورتی که در بازه یا بازه هایی هیچ گونه اطلاعاتی در دسترس نباشد به آن فاصله خالی یا Gap می گوییم.
فاصله خالی در واقع بیان کننده اطلاعاتی می باشد که در آنالیز حائز اهمیت هستند.
- تمرکز (concentration): در صورتی که دو یا سه میله دارای اندازه های مشابه در نمودار وجود داشته باشند،
می گوییم داده ها در آن رنج ها تمرکز دارند.
برای مثال در شکل زیر که نمودار تعداد روزهای دستیابی به بازدید سایت با مقدار مشخص شده است؛
در بازه های 85-185 و 185-285 مقدار فراوانی به شدت نزدیک به هم بوده و
این حالت بیانگر تمرکز در رنج 85 تا 285 است.
- داده پرت (outlier): داده های پرت نشان دهنده بازه ها یا رنج هایی می باشند که
خیلی بعید است داده ای در آن ها فراوانی داشته باشد و اتفاق بیفتد.
نکته مهم: درصورتی که نمودار میله ای به شکل مستطیل درآید باید توجه داشت که در این صورت نمودار اشتباه است.
5# تفاوت خط Histogram و نمودار آن
می توان گفت که نمودار خط هیستوگرام به نمودار هیستوگرام شبیه می باشد و
تنها تفاوت آن ها با هم از لحاظ تصویری در این است که
محور افقی نشان دهنده چند عدد نماینده می باشد و بیانگر تمام رنج ها نیست.
از دیگر تفاوت های بین این دو می توان به خطی که وسط میله های هیستوگرام را به هم وصل کرده و
تبدیل به یک روند شده را نام برد.
نمودار هیستوگرام چیست
نمودارهای مستطیلی همیشه یکی از بهترینها در انواع نمودارها هستند مثل نمودار هیستوگرام (histogram) که به دیتا و اطلاعات و اعداد و ارقام، شکل میدهد. نمودارهایی که هم خیلی ساده رسم میشوند و هم کسب اطلاعات از آنها نیز بسیار ساده است.
اگر به دنبال پاسخ پرسش نمودار هیستوگرام چیست هستید و لازم است تا اطلاعات کاملی درباره این نوع نمودار کسب کنید، در این مقاله با ما همراه باشید. زیرا قرار است رسم نمودار هیستوگرام را توضیح دهیم.
کاربرد نمودار هیستوگرام (histogram) چیست؟
نمودارها در دنیای امروز یکی از راحتترین روشهای توصیف داده و اطلاعات محسوب میشوند.
جمع وسیعی از اعداد و ارقام که در کنار هم هیچ معنی خاصی برای مخاطب نداشته و فهمیدن آنها نیز بسیار سخت است، با استفاده از نمودارهایی مانند هیستوگرام به راحتی قابل درک میشوند و هر کاربری حتی کسی که هیچ تجربهای در کار کردن با نمودارها را ندارد نیز میتواند اطلاعات لازم را از آنها به دست آورد.
کاربرد این نمودارها بسیار بسیار زیاد است، به عنوان مثال از نمودار هیستوگرام در بسیاری از داشبوردهای مدیریتی که امروزه در دنیا وجود دارد، استفاده میکنند.
حتما میدانید که در علم ریاضی و آمار نمودارهای بسیار زیادی وجود دارند که میتوان از آنها برای توصیف دادهها استفاده کرد. این نمودارها همچنین در صنایع مختلف نیز کاربرد داشته و تعریف کننده موارد خاصی برای کاربران آنها هستند. برای مثال میتوان به کاربرد وسیع نمودار هیستوگرام در عکاسی اشاره کرد که تبدیل به یک ابزار برای تقویت شرایط نورپردازی و کیفیت عکاسی شده است.
اینستاگرام نورا رو دنبال کنید تا کلی از این مطالب ببینید
Histogram یا هیستوگرام چیست؟
نمودار هیستوگرام، مجموعهای از ستونهای در کنار هم است که ارتفاع هر ستون با سایرین تفاوت بوده و این ارتفاع در هر ستون بیانگر میزان فراوانی دسته آن ستون است. نمودارهای ستونی را میتوان پرکاربردترین و پر استفادهترین انواع نمودارها در علم ریاضی و آمار دانست. در صنایع مختلف هم از این نمودارها برای تعریف و دسته بندی دادهها استفاده میشود.
histogram در واقع یک نمودار ستونی است؛ در این نمودار هر محور بیانگر اطلاعاتی از دادهها است. برای مثال در یک دسته بندی از دادههای آماری، هر ستون را میتوان به عنوان یک دسته از این دادهها در نظر گرفت. ارتفاع هر ستون نیز بیانگر میزان فراوانی هر دسته در دادههای موجود است.
با آشنایی با تعریف نمودار هیستوگرام، حالا میتوانید بسیاری از دادهها را به شکل این نمودار ترسیم کرده و از آن برای درک آنها استفاده کنید. این نوع نمودار را میتوان به سادگی برای انبوهی از دادههای موجود ترسیم کرد و از آن برای تشریح شرایط دادهها نسبت به یکدیگر استفاده نمود.
نحوه رسم نمودار هیستوگرام (histogram)
حال که با پاسخ پرسش نمودار هیستوگرام چیست آشنا شده و تعریف این نوع نمودار را میدانید، لازم است تا نحوه رسم آن را نیز با شما در میان بگذاریم.
مانند سایر انواع نمودارهای مستطیلی، نمودار هیستوگرام نیز از دو محور تشکیل شده است. محور افقی که نشان دهنده دسته بندی دادههای کمی است و محور عمومی که نشان دهنده فراوانی یا درصد فراوانی هر دسته به صورت ستونی است.
در این نمودار عرض مستطیلها اندازه هر دسته بندی را مشخص مینماید. در دسته بندیهای با دامنه یکسان، همه مستطیلها با یک عرض ترسیم میشوند. اما ارتفاع آنها میتواند حاوی اطلاعات کاربردی درباره دادههای موجود باشد.
برای ترسیم نمودار هیستوگرام میتوان از ابزارها و نرم افزارهای مختلفی استفاده کرد. دو نرم افزار رایج و اصلی به کار گرفته شده برای ترسیم این نوع نمودار نرم افزار مایکروسافت آفیس اکسل و نرم افزار آماری SPSS هستند. نحوه ترسیم این نمودار در این نرم افزارها نیز بسیار ساده است.
مثال برای ترسیم نمودار هیستوگرام
اما برای درک هر چه بهتر پرسش نمودار هیستوگرام چیست؟ لازم دانستیم تا شما را با یک مثال ساده برای تعریف این نمودار همراه کنیم. در این مثال توجه شما را به زنجیرهای از اعداد کمی جلب میکنیم.
1 – 1 – 2 – 4 – 4 – 5 – 6 – 7 – 8 – 8 – 8 – 9 – 10 – 12 – 14 – 14
این زنجیره اعداد را در 5 دسته از 1 تا 3، از 4 تا 6، از 7 تا 9، از 10 تا 12 و از 13 تا 15 تقسیم میکنیم. به این ترتیب به راحتی میتوان اطلاعات زیر را از این زنجیره اعداد استخراج کرد:
نمودارها و گراف ها چیستند؟
پروژه Graph یک پروتکل نمایه سازی برای جست و جوی داده ها برای شبکه هایی مانند اتریوم و IPFS است که برنامه های کاربردی زیادی را هم در DeFi و هم در اکوسیستم گستردهتر Web3 پوشش میدهد، هر کسی میتواند APIهای باز به نام زیرگراف بسازد و منتشر کند، که برنامه ها میتوانند با استفاده از GraphQL برای بازیابی داده های بلاکچین پرس و جو کنند، Graph در حال حاضر از نمایهسازی داده ها از اتریوم، IPFS و POA پشتیبانی میکند و شبکه های بیشتری به زودی ارائه میشوند، پروژه های Uniswap و Decentraland هم اکنون از graph در فرایند تولید استفاده میکنند .
تحليل تکنيکال آنلاين ارز ديجيتال گراف The Graph با نماد GRT در صرافي BINANCE
نمايش اطلاعات تحليل ، ممکن است چند لحظه طول بکشد
مشاهده نمودار زنده تحليل تکنيکال در کامپيوتر با مونيتور بزرگتر و يا فعال کردن گزينه DESKTOP SITE از منوي مرورگر گوشي هاي موبايل، نگاه بهتري از وضعيت بازار خواهد داد
سيگنال خريد و فروش به روش بولينگر باند 20 در ارز ديجيتال GRT
بر اساس نظر آقاي بولينگر : کندل هايي که مثل شکل زير ، سايه کندل و يا نمودارها و گراف ها چیستند؟ کندل هاي قوي سبز، خطوط آبي کانال بالايي را قطع کنند سيگنال فروش SELL يا اگر کندل هاي قوي قرمز در کانال پاييني خط آبي را، قطع کرده باشند سيگنال خريد BUY در آن تايم فريم را ميدهند:
نمودار تشخيص اشباع خريد يا فروش بازار ارز GRT با شاخص Bolinger Band
در ادامه شاخص هاي نشان داده شده Relative Strenght Index که به اختصار RSI گفته ميشود را آورده ايم تا نمودار بولينگر مورد نظرتان ساده تر و دقيق تر نشان داده شود.
نمودار با 3 منطقه خريد، خنثي و فروش رسم شده از محور افقي صفر تا 30 منطقه خريد ، از محور 30 تا 70 منطقه خنثي و از محور 70 تا 100 منطقه فروش ارز يا سهام است و حساسيت اين عدد در پايين ترين نقطه يا بالاترين نقطه ، با توجه به اخبار فاندامنتال و تجربه کاربر در پيش بيني تحولات بازار جهت تصميم گيري، مهم است و الگوي زير به صورت کلي راهنماي ما خواهد بود :
تدقيق نمودار بولينگر باند با شاخص RSI
تحليل تکنيکال چيست؟
در اين تحليل، به کمک نمودارها و اطلاعات مرتبط ازجمله قيمت، حجم وهمچنين، تکنيکها و ابزارهاي مختلف، وضعيت کلي بازار و سهام مختلف بررسي مي شود. تعريف کامل تري که در پاسخ به تحليل تکنيکال چيست مي توان داد اين است که اين تحليل يک استراتژي معاملاتي به منظور ارزيابي سرمايه گذاري ها و تعيين فرصت هاي معامله است. اين فرصت ها به کمک تجزيه و تحليل روندهاي آماري و با استفاده از فعاليت هاي معاملاتي همچون تحرکات قيمتي و حجم معاملات انجام مي شود.
تحليل تکنيکال را مي توان براي هريک از انواع ارزهاي ديجيتال داراي سوابق تاريخي معاملاتي استفاده کرد. چنين ابزاري بيشتر به منظور تحليل سهام معامله شده در بازار و پيش بيني روندهاي قيمت مورداستفاده قرار مي گيرد.
با بکارگيري تحليل تکنيکال بعنوان يک استراتژي معاملاتي مي توان به ارزيابي سرمايه گذاري ها و مشخص نمودن فرصت هاي معاملاتي با روندهاي قيمتي و الگوهاي مشاهده شده روي نمودارها پرداخت. اين تحليل بيانگر اين باشد که تغييرات قيمت يک سهم و فعاليت هاي معاملاتي گذشته ممکن است نشان دهنده ارزشمندي تحرکات آتي قيمت سهم باشد.
توجه : اين محتوا به هيچ عنوان پيشنهادي مالي و يا توصيه اي براي خريدوفروش نيست.
تحليل تکنيکال اصولا براي پيش بيني در کوتاه مدت مورد استفاده قرار مي گيرد و براي بلند مدت نتيجه قابل اطميناني ارائه نمي دهد از اين رو اين تحليل بيشتر مورد استفاده افرادي است که قصد سرمايه گذاري هاي کوتاه مدت و نوسان گيري نمودارها و گراف ها چیستند؟ در بازار ارز ديجيتال را دارند .
هر تايم فريم (بازه زماني تحليل) براي هدف مشخصي استفاده ميشود
از کدام تايم فريم استفاده کنم؟
- چند دقيقه اي : مخصوص اسکالپرها
- يک الي 4 ساعته : براي پيدا کردن نقطه ورود
- روزانه : براي پيدا کردن نقاط احتمالي برگشت
- هفتگي : براي پيدا کردن جهت کنوني بازار
- ماهانه : براي درک کلي بازار
ا ز ديدگاه شاخص مکدي MACD ارز GRT در روند صعودي است يا نزولي؟
زماني که ميانگين هاي متحرک، واگرا شوند نشان دهنده ي قدرت صعودي روند است و بالعکس در جايي که ميانگين ها همگرا شوند نشان دهنده ي کاهش قدرت روند صعودي و شروع روند نزولي است.
هنگامي که ميله هاي مکدي بالاي خط صفر باشند روند صعودي است و هنگامي که ميله ها پايين خط صفر قرار بگيرند روند نزولي است و هر چه ميله ها بزرگتر باشند انتظار داريم قدرت روند بيشتر باشد و هر چه ميله ها کوچکتر باشند نشان دهنده ي کاهش قدرت بازار است.
نمودار تشخيص روند صعودي و نزولي بازار ارز GRT با شاخص MACD
با نگه داشتن موس در گوشه بالا، سمت راست نمودارو زدن دکمه طبق شکل زير، ميتوانيد شاخص را تمام صفحه و بزرگتر ببينيد
نمودار خطوط حمايت و مقاومت بعدي ارز GRT با شاخص Pivot
تعاريف تحليل تکنيکال چيست؟
- تحليل تکنيکال، هنري است که زمان تغيير روند قيمتها در مراحل نخست مومنتوم تغيير قيمت و سوار شدن بر موج جديد قيمت ها را تشخيص مي دهد. اين بررسي تا زماني انجام مي شود که شواهد جديد، گوياي شکل گيري روند جديدتري باشند. تحليلگر تکنيکال پيش از مطلع شدن تمام بازار از تغيير روند، بايد تصميم گيري هاي جديدي براي سرمايه گذاري جديد داشته باشد.
- معاني واژه تحليل تکنيکال در حوزه بازارها و معاملات، متفاوت از معاني رايج آن است. کاربرد تحليل تکنيکال به منظور تحليل و بررسي يک بازار، به معناي صرفا تمرکز بر رفتارهاي بازار است. يعني بجاي تمرکز بر خود کالاها و خدمات قابل معامله در آن بازار، صرفا به رفتارهاي بازار توجه داشته باشيم.
- نوسان هاي گذشته قيمت با هدف پيش بيني تغييرات آينده در قيمت موردتحليل قرار گيرد.
- رفتارهاي بازار ازطريق بازار تحليل شود. در اين تحليل از مطالعه نمودار قيمت، حجم معاملات و ميانگين متحرک قيمتها و شکل گيري الگوها و شاخص هاي تکنيکال مهم استفاده مي شود.
- تحليل تکنيکال به منظور پيش بيني قيمت کالاها برطبق برخي الگوها است. اين الگوها شامل تغييرات حجم معاملات و تغييرات قيمت بدون درنظر داشتن عوامل بنيادي بازار است.
در صورتي که نمودارها ديده نميشوند لطفا مرورگر خود را به روزرساني کنيد و يا از آخرين نسخه مرورگر گوگل کروم استفاده کنيد.
رسم نمودار معادله خطی رگرسیونی با Trendline اکسل
داده های زیر را در نظر بگیرید.این جدول رابطه بین مقدار محصول گندم(بر حسب تن در هکتار) و مقدار آب به کار رفته (بر حسب متر مکعب) را نشان می دهد.
از شما می خواهند معادله رگرسیون خطی آن را ارائه دهید و هم چنین نمودار آن را رسم کنید.
شاید در ابتدا نیاز باشد که مطلب “رگرسیون چیست” را مطالعه کنید و سپس به کمک دو تابع SLOPE و INTERCEPT شیب و عرض از مبدا آن را به دست آورده و بر مبنای آن نمودار مورد نظر را رسم کنید.
اما اکسل به کمک ابزار Trend Line در نمودارها، این امکان را به ما می دهد که نیاز به هیچ کدام از موارد گفته شده نداشته باشیم.یعنی هم معادله خط را به ما می دهد و هم نمودار داده ها و نمودار خط را برای ما رسم می کند.یعنی تصویر زیر:
Trend Line (مسیر رشد یا روند خط) روند نموداری از داده های شما را برایتان ترسیم می کند.به کمک این ابزار روند داده ها را بررسی می کنید و همچنین آینده را به کمک آن پیش بینی خواهید کرد.
برای این کار ابتدا داده های خود را انتخاب کنید.و بر روی مربع کوچکی که در کنار جدول ایجاد می شود،کلیک کنید.نام این مربع ابزار Quick Analysis می باشد.سپس از منوی باز شده بر روی Chart و سپس بر روی نمودار Scatter کلیک کنید.
اکنون باید نمودار زیر را مشاهده نمایید.
بر روی خود نمودار(خط آبی رنگ) راست کلیک کنید و گزینه Add Trend Line را انتخاب کنید.
اکنون باید نمودار معادله خط را ببینید و علاوه بر آن Format Trendline برای شما ظاهر خواهد شد.
دز این صفحه گزینه Linear را انتخاب کنید.و علامت گزینه Display Equation on Chart را فعال کنید تا معادله نمودار برای شما نمایش داده شود.
چنانچه علاقه مند بودید که نمودار شما از چپ به راست تنظیم گردد، از این آموزش کمک بگیرید.
تا الان شما نمودار(بر حسب X و Y) و معادله نمودار و نمودار معادله رگرسیونی را به دست آوردید.اما در ادامه با ما همراه باشید تا با تنظیمات این بخش آشنا شوید و اینکه چرا گزینه Linear را انتخاب کردیم؟
انواع Trendline:
با فرمول Y=m.x+b محاسبه می شود.كه m شيب خط و b عدد ثابت (عرض از مبدا) می باشد.
با فرمول Y=c.Lnx+b محاسبه می شود كه c و b اعداد ثابت و LN لگاریتم طبیعی می باشد
با فرمول Y=b+c1x+c2x2+c3x3+…+cnxnمحاسبه می شود كه در آن c عدد ثابت است.
با فرمول Y=C.xb محاسبه می شود كه b و c اعداد ثابت هستند.
نكته: هنگامی كه دادهها شامل اعداد منفی يا صفر باشند قابل استفاده نيست!
با فرمول Y=C.ebx كه b و c اعداد ثابت و e(همان 2.71) مبنای لگاريتم نپر می باشد.
نكته: هنگامی كه دادهها شامل اعداد منفی يا صفر نمودارها و گراف ها چیستند؟ باشند قابل استفاده نيست!
Moving Average(ميانگين متحرك):
با فرمول Ft=(At+At-1+…+At-n+1)/n محاسبه می شود.
نكته: تعداد نقاط در اين سير روند برابر است با تعداد دادهها منهای نقطهای كه معين میكنيد.
R-squared value یا R^2 چیست؟
R^2 را ضریب تعیین می گویند.ضریب تعیین شاخصی برای خوبی برازش می باشد.در مقاله ای جداگانه این مبحث را توضیح خواهیم داد ولی این را فعلا بدانید که این شاخص تعیین می کند که تا چه حد خط، به نقاط مشاهده شده نزدیک می باشد یا به عبارتی تا چه حد خط رگرسیون به داده ها برازش شده است.این شاخص عددی بین 0 و 1 به ما می دهد و هرچه این شاخص به 1 نزدیکتر باشد شما مدل خوبی برازش کرده اید.
چگونه ضریب R^2 را بر روی نمودار نمایش دهیم؟
کافیست گزینه Display R-squared value on chart را فعال کنید.
چرا گزینه Linear را انتخاب کردیم؟
انتخاب نوع این روند (trendline) بستگی به نوع داده های شما و ضریب R2 دارد.زمانی از گزینه Linear استفاده می کنیم، که الگوی داده های ما شبیه به یک خط عمل می کنند.خط روند Linear معمولا برای داده هایی به کار می رود که با یک نرخ ثابت،کاهش یا افزایش می یابد.
چطور عرض از مبدا را تغییر دهیم؟
از طریق گزینه Set Intercept این کار را انجام می دهیم.کافیست آن را فعال کنید و عدد دلخواه خود را وارد کنید.اگر به تصویر قبلی دقت کنید،عرض از مبدا ما برابر با 3.9893 می باشد که با فعال کردن این گزینه در ابتدا روی 0 قرار می گیرد.
چگونه دوره های آینده و دوره های قبلی را بر روی نمودار مدل اعمال کنیم؟
از طریق دو گزینه Forward و Backward این کار را انجام می دهیم.
چگونه مقدار دوره های قبلی و بعدی (نه بر روی نمودار) را بدست آوریم؟ جواب
انواع نمودارهای مبتنی بر زمان در سامانه تریدینگ ویو
در مقالات پیشین به بررسی انواع نمودار در سامانه تریدینگ ویو پرداختیم. همانطور که بیان شد نمودارها در تریدینگ ویو به دو دسته مبتنی بر زمان و مبتنی بر قیمت تقسیم بندی می شوند. در این مقاله به معرفی انواع نمودار های مبتنی بر زمان در این سامانه قدرتمند می پردازیم.
بیشتر بخوانید:انواع نمودار قیمتی در تریدینگ ویو
معیار اصلی در خواندن این نمودارها تایم فریم و یا برش زمانی می باشد. این بدین معناست که هر بخش یا شکست در این نمودار نشان دهنده قیمت در یک زمان مشخص است. این نمودارها خود به دو دسته کلی تقسیم می شوند. نخست نمودارهای خطی بوده که جدا از کار در بازارهای مالی در سایر مسائل آماری نیز مورد استفاده وسیع قرار می گیرند.
بیشتر بخوانید: تایم فریم چیست؟
نوع دوم نمودارهای OHLC هستند که نسبت به نمودار خطی اطلاعات بیشتری را در اختیار تحلیلگر قرار می دهند. این اطلاعات چهار بخش قیمت در زمان باز شدن (Open)، بالاترین قیمت (High)، پایین ترین قیمت (Low) و قیمت در زمان بسته شدن (Close) شامل می شوند. هر کدام از این نمودارها نقاط قوت و ضعف و همچنین استراتژی معاملاتی و تحلیلی مخصوص خود را نیز دارا بوده و اینکه کدام یک برای معامله شما مناسب تر باشد به دانش، تجربه، بازار و نگرش معاملاتی شما بستگی دارد.
نمودار میله ای (Bars):
این نمودار از دسته نمودارهای OHLC است. نمودار میله ای خود از چهار بخش تشکیل شده که بدین شرح است:
۱- خط عمودی که نشان دهنده کل نوسان قیمت در آن بازه زمانی است.
۲- خط افقی کوچک سمت چپ که نشانده قیمت در زمان باز شدن میله است.
۳- خط افقی کوچک سمت راست که نشان دهنده قیمت در زمان بسته شدن میله است.
۴- رنگ میله که در صورت سبز بودن نشان دهنده صعود قیمت بوده و قرمز بودن نشان دهنده نزول قیمت در طول میله است.
در صورتی که قیمت طی مدت زمان تعیین شده در یک میله صعود کرده باشد و به رنگ سبز نمایش داده شود، خط افقی سمت چپ در پایین میله و خطی افقی سمت راست در بالای میله قرار می گیرد. همچنین در صورت نزول قیمت و قرمز بودن رنگ میله این جریان برعکس می شود.
نمودار شمعی (Candle نمودارها و گراف ها چیستند؟ Steak):
نمودار های شمعی بی اغراق پرطرفدار ترین نوع نمودارهای قیمت بوده که اکثر تحلیلگران بزرگ با استفاده از آن آنالیز خود را ارائه می دهند. این نوع نمودار که به نام شمع های ژاپنی نیز شناخته می شوند، در قرن ۱۸ میلادی توسط «مونه هیسا هما» تاجر برنج ژاپنی اختراع شد. نمودار شمعی هم مانند نمودار میله ای یک نمودار مبتنی بر زمان با معیار های OHLC می باشد.
طریقه خواندن نمودار شمعی (Candle Stick):
نمودار شمعی از سه بخش تشکیل می شود:
۱- بدنه (Body): به بخش تو پر هر کندل در نمودار گفته می شود. بدنه کندل طول تغییرات قیمت از زمان باز شدن کندل تا زمان بسته شدن آن را نمایش داده و با یک نگاه به آن می توان متوجه شد که حجم تغییرات در طول آن کندل چقدر بوده است.
۲- سایه (Shadow): به خطوط باریکی که در بالا و پایین هر کندل نشان داده می شود سایه کندل گفته می شود. سایه بالایی کندل نشان دهنده بالاترین و سایه پایین نشان دهنده کمترین قیمتی است که در طول آن کندل یک شاخص تجربه کرده است.
۳- رنگ کندل: چنانچه رنگ کندل در نمودار سبز باشد قیمت در طی کندل افزایش داشته و نقطه بازشدن قیمت در قسمت پایین بدنه قرار می گیرد. در صورتی که رنگ کندل قرمز رنگ باشد به معنی کاهش قیمت بوده و نقطه باز شدن در بالای بدنه و بسته شدن در پایین آن قرار می گیرد.
تفاوت Candles و Hollow Candles در تریدینگ ویو:
در واقع سیستم و کارکرد این دو نوع نمودار کاملاً یکی بوده و تنها تفاوت در میان آنان این است که در نمودار Hollow Candles، کندل های افزایشی بدنه ای تو خالی دارند. البته می توانید از بخش تنظیمات نمودار رنگ کندل ها را به شیوه دلخواه تغییر دهید.
نمودار شمعی هیکین آشی (Heikin Ashi):
نمودار هیکین آشی مانند نمودار Candle Stick قیمت را با استفاده از شمع یا همان کندل نشان داده و یک نمودار OHLC است. تفاوت میان این دو نمودار نحوه محاسبه قیمت است. در نمودار شمعی قیمت باز شدن و بسته شدن دقیقاً همان قیمتی بوده که یک دارایی و یا ارز در آن بازه زمانی مشخص تجربه کرده، اما در نمودار هیکین آشی بدین شکل محاسبه می شود:
قیمت در زمان باز شدن کندل: بالاترین و پایین ترین قیمت کندل گذشته تقسیم بر دو:
(Passed candle (Open + Close)) / 2
قیمت در زمان بسته شدن کندل: جمع قیمت در زمان باز شدن کندل، بسته شدن آن، بالاترین حد و پایین ترین حد تقسیم بر چهار:
(Open + High + Close + Low) / 4
قیمت های High و Low در هیکین آشی نیز مانند نمودار شمعی محاسبه می گردد.
از مزایای استفاده از نمودار هیکین آشی تأثیر کمتر نوسانات روزانه در سبز یا قرمز بودن کندل است و به لطف این خصوصیت تحلیلگران نوع روند را بهتر می توانند تشخیص دهند.
نمودار خطی Line Area و Base Line:
بزرگترین مزیت استفاده از نمودارهای خطی این بوده که هر شخصی بدون کمترین دانش در خصوص نمودار، خوانی به راحتی می تواند با یک توضیح کوتاه آن را درک کند. در نمودارهای خطی جزئیات کمتری نسبت به نمودارهای شمعی و میله ای نمایش داده می شود.
نمودار خطی هم مانند دیگر نمودار بر اساس تایم فریم کار می کند. هر شکست در نمودار خطی به معنی اتمام بازه زمانی مورد نظر کاربر می باشد. تفاوت اصلی آن با نمودار های دیگر این بوده که شکست ها در نمودار خطی تنها قیمت را در زمان بسته شدن آن برش از زمان نشان می دهد. این بدین معناست که اگر شما تایم فریم خود را روی یک روزه تنظیم کنید هر نقطه از نمودار نشان دهنده قیمت در اتمام آن روز است.
تفاوت نمودارهای خطی Line با Area و Baseline:
در واقع نوع رسم این نمودارها با یک دیگر تفاوتی ندارد. در نمودار Area تریدینگ ویو به شما این امکان را می دهد که محدوده داخلی نمودار خود را با رنگی دیگر به صورت تو پر در آورید. این خصوصیت زمانی بیشترین کاربرد را دارد که شما در حال مقایسه قیمت دو شاخص در یک صفحه باشید.
در نمودار Baseline نیز هر شکست نشان دهنده قیمت بسته شدن در اتمام بازه زمانی مورد نظر شما بوده و تنها یک امکان مضاعف را در اختیار شما قرار می دهد. نمودار Baseline با استفاده از یک خط میانگین قیمت را در قسمتی از زمان که کاربر در حال مشاهده آن می باشد نشان می دهد. قسمت بالایی این خط که سبز رنگ بوده، زمان هایی را که قیمت بالای خط میانگین خود قرار داشته را نمایش داده و قسمت پایینی آن که قرمز رنگ می باشد بر عکس این کار را انجام می دهد.
دیدگاه شما