چگونگی دست یابی به بازار هدف، تعیین استراتژی و تاکنیک های تبدیل مخاطبان به مشتری کدامند؟ قسمت اول
در دنیای بازاریابی نوین امروز قبل از تعیین استراتژیها سازمانی برای دستیافت به هدفهای اساسی هر جز کار، در فرایند مهندسی فروش، خود آن هدف را تحلیل و بررسی کنیم و بر اساس تحلیلها و آنالیزهای انجامشده، استراتژی شرکت و یا سازمان خود را بر اساس آن پیادهسازی نماییم.و در جهت دستیابی هر چهبهتر این استراتژیها به نقاط اهداف سازمانی که نقاط اتصال سازمان و یا شرکتهای ما با چشمانداز ما هستند، بتوانیم تاکتیکهای مناسب را پیدا کنیم.
در دنیای بازاریابی نوین امروز قبل از تعیین استراتژیها سازمانی برای دستیافت به هدفهای اساسی هر جز کار، در فرایند مهندسی فروش، خود آن هدف را تحلیل و بررسی کنیم و بر اساس تحلیلها و آنالیزهای انجامشده، استراتژی شرکت و یا سازمان خود را بر اساس آن پیادهسازی نماییم.و در جهت دستیابی هر چهبهتر این استراتژیها به نقاط اهداف سازمانی که نقاط اتصال سازمان و یا شرکتهای ما با چشمانداز ما هستند، بتوانیم تاکتیکهای مناسب را پیدا کنیم.
بر اساس واقعیت قبل از شروع تعیین استراتژیهای مهم در هر بخش از فرایندهای کسبوکارمان، باید از تحلیل لایهای علتها یا همان ارتباط و اثربخشی هر لایه بر لایههای بالایی استفاده نماییم. چیزی که برای آشنایی بیشتر با این مدل آنالیزی میتوانید این مقاله را مطالعه نمایید
بهصورت کلی تعیین استراتژی در فرایند بازاریابی و فروش نیازمند استفاده و تحلیل 5 عامل زیر که به چرا باید تحلیل بازار انجام دهید؟ آنها 5C نیز میگویند هستیم تا بر اساس دادهها و تحلیلهای بهدستآمده بتوانیم استراتژی مربوطه به هرکدام از لایههای را ترسیم و فنهای اثربخش برای دستیابی به بهترین نتیجه را ترسیم و برنامهریزی نماییم:
این 5C های مدل تحلیلی موردنیاز برای افزایش کارایی و یا اثربخشی میزان هدفگذاری برنامهریزی بازاریابی بهصورت زیر است:
1- تجزیهوتحلیل مشتری
2- تجزیهوتحلیل شرکت
3- تجزیهوتحلیل رقیب
4- تجزیهوتحلیل همکار
5- تجزیهوتحلیل محیط
در حقیقت این موارد برای تجزیهوتحلیل موقعیت و شناسایی بازار هدف بسیار مهم است که باید بهدرستی موردنظر قرارگرفته تا بر اساس دادههای واقعی و بازخور از عدم جواب گیری نسبت به دادهها و فنهای بهدستآمده، سطح معینی از میزان دسترسیمان به مخاطبین بازار هدف را مشخص و نسبت به تبدیل آنها به مشتریان بالقوه و بالفعل اقدام نماییم.میتوانید برای اطلاع بیشتر در مورد قدم گمشده در سیستم بازاریابی ایران مقاله استراتژی چنگکی را مطالعه نمایید.
در این سری مقالهها قصد آن را دارم که بخش تجزیهوتحلیل مشتری را که یکی از مهمترین تحلیل لایهای علتهای موردنیاز در شناسایی بازارهای هدف است را بیان و استراتژیها و تاکتیکهای مناسب بهکارگیری در این مورد را بهتفصیل شرح دهم.
چارچوب تجزیهوتحلیل بازار 5C بهصورت زیر است:
همانطور که در شکل بالا میبینید هسته اصلی این تحلیل را مشتریان قرار دارد و بهصورت کاملاً اساسی این 5 لایه بر روی یکدیگر تأثیر گذاشته و نتیجهگیری در شناسایی بازار هدف ارتباط بسیار مستقیم با عملکرد ما بهصورت جداگانه در هرکدام از این لایهها دارد ولیکن این بدان معنا نیست که بتوانیم برای همه این لایهها یک استراتژی و فن به کار ببندیم.
در قدم اول میخواهم در رابطه با اولی چرا باید تحلیل بازار انجام دهید؟ سی اس یعنی تجزیهوتحلیل مشتری مطالبی را بیان که این مورد را بهدرستی شناخته و سپس بتوانیم از تاکتیکهای بسیار ظریف ولی اثرگذار در جهت انجام استراتژیهایمان استفاده نماییم:
راهنمای تحقیق و تحلیل بازار:
این راهنما درنظر گرفته شده است تا به شما در درک بهتر تحقیقات بازار و اهمیت آن کمک کند. این، اطلاعاتی درباره نحوه انجام پروژه تحقیقات بازار، تعیین چندین گزینه که برای شما قابل دسترس است، صرف نظر از بودجه تحقیقات بازار را ارائه می دهد.
تحقیقات بازار چیست؟
کسب و کارهای موفق اطلاعات گسترده چرا باید تحلیل بازار انجام دهید؟ ای از مشتریان و رقبای خود داردند. تحقیقات بازار فرآیند جمع آوری اطلاعاتی است که شما را نسبت به نحوه فروش به افرادی که انتظار دارید آگاه تر می کند که تحت تاثیر خدمات یا محصولات بالقوه فعلی شما قرار گیرند.
اینکه شما از آن آگاه هستید یا خیر، به عنوان صاحب کسب و کار همیشه تحقیقات بازار را انجام می دهید. زمانی که شما با مشتریان خود درباره کسب و کارتان صحبت می کنید، یا قیمت رقبای تان را بررسی می کنید، در حال انجام تحقیقات بازار هستید. رسمی کردن این فرآیند می تواند اطلاعات زیادی درباره محصولات و خدمات تان، مشتریان و مکان های مورد نظر شما را تولید کند.
میزان پیچیدگی مورد استفاده در کمپین تحقیقات بازار به خود شما بستگی دارد، زیرا تحقیقات بازار می تواند طیف گسترده ای از فعالیت ها را پوشش دهد. شما می توانید عملیات ساده ای را به عهده بگیرید که به تنهایی قابل انجام است، ازقبیل ایجاد پرسشنامه رضایت مشتری یا مطالعه داده های جمعیت شناختی برای منطقه خود، یا انجام مورد پیچیده ای که به کمک یک شرکت تحقیقات حرفه ای نیاز دارد. صرف نظر از اندازه بودجه تحقیقات بازار شما، زمانی که شما دسترسی هایی دارید و دارای تجاربی می باشید، برخی از روش های تحقیقات بازار امکان پذیر است و می تواند به بهبود تصمیمات تجاری شما کمک کند.
چرا تحقیقات بازار انجام می شود؟
هدف از انجام تحقیقات بازار این است که خودتان را با اطلاعاتی که لارم است تا از تصمیمات تجاری درباره استارتاپ، نوآوری، رشد و 4P آگاه شوید، تامین کنید:
1- محصول:
محصول یا خدمات خود را براساس یافته های مربوط به آنچه که مشتریان واقعا می خواهند و نیاز دارند بهبود بخشید. روی مواردی مثل عملکرد، ظاهر، خدمات مشتری یا ضمانت نامه ها تمرکز کنید.
2- قیمت:
قیمت را براساس حاشیه سود متداول، قیمت رقبا، گزینه های تامین مالی یا قیمتی که مشتری مایل به پرداخت آن است تعیین کنید.
3- موقعیت:
برای جایی که قصد راه اندازی دارید و نیز نحوه توزیع محصول تصمیم گیری کنید. ویژگی های مکان های مختلف و ارزش نقاط فروش (خرده فروشی، عمده فروشی، آنلاین) را مقایسه کنید.
4- تبلیغات:
چگونگی دستیابی به بخش های خاص بازار (نوجوانان، خانواده ها، دانش آموزان، حرفه ها و غیره) را در حوزه های تبلیغات، رسانه های اجتماعی و برندسازی مشخص کنید.
با انجام تحقیقات بازار می شود از وقایع ناخوشایند اجتناب کرد. بینش و تجربه می توانند در تمامی زمان ها کمک کننده باشند اما تحقیقات و وقایع اغلب تصاویر دقیق تری از بازار شما را طراحی می کنند.
با انجام تحقیقات به طور منظم، می توانید با پویایی اقتصاد و جمعیت شناسی ادامه دهید. شما همچنین می توانید با قوانین و پیشرفت های تکنولوژیکی جدید سازگار شوید.
تحقیقات بازار می تواند به شما کمک کند تا:
1- مشتریان و تمایلات آنها را درک کنید.(4P)
_ مشتریان خود را توصیف کنید(موقعیت، سن، جنسیت، درآمد، سطح و غیره).
_ کمپین های بازاریابی موثرتری را ایجاد کنید.
_ بهترین موقعیت تجاری را پیدا کنید.
2- فرصت ها را برای رشد و افزایش سود شناسایی کنید.
_ تغییرات در تقاضا را درک کنید.
_ برای تقاضای جدید، محصولات یا خدمات جدید ارائه دهید.
3- شناخت و برنامه ریزی برای تغییرات صنعتی و اقتصادی.
_ موجودی، قیمت و سطح کارمندان را درصورت نیاز تغییر دهید.
4- بر رقابت در بازار خود نظارت کنید.
_ دریافت اطلاعات درمورد نحوه عملکرد رقبای خود
_ یاد بگیرید مشتریان چگونه شما را با رقبای تان مقایسه می کنند.
5- ریسک را در تصمیمات تجاری خود کاهش دهید.
_ از اطلاعات، نه فقط شهود، جهت اجرای تصمیمات تجاری خود استفاده کنید.
چه زمانی تحقیقات بازار انجام شود؟
تحقیقات بازار به طور گسترده ای به عنوان بخشی از مرحله برنامه ریزی کسب و کار به شمار می رود. درواقع، تحقیقات بازار برای استارتاپ ها حیاتی است و باید یک عنصر کلیدی برای برنامه کسب و کار هر کارآفرین باشد. داده های تحقیقات بازار به برخی از زمینه های کسب و کار می پردازد و به بخش های زیر کمک می کند:
تعیین پتاسیل فروش محصولات و خدمات تان
_ شناسایی خصوصیات جمعیت شناختی مشتریان تان
_ انتخاب موقعیت تجاری مناسب
_ تعیین قیمت برای محصولات و خدمات تان
جذب مشتریان به سمت کسب و کارتان
_ ایجاد تصویر شرکت خود
_ تعیین قیمت برای محصولات و خدمات تان
_ اطمینان از تبلیغات بر روی هدف
فروش به مشتریان و بدست آوردن مجدد کسب و کار
طرح های تجاری و تحقیقات بازار صرفا برای کسب و کارهای جدید نیستند. ارزیابی دقیق بازار و توسعه یک برنامه موثر برای موفقیت هردوی کسب و کارهای جدید و موجود ضروری است.
کسب و کارها تغییرات مهم و قابل توجه مانند توسعه و جابجایی کسب و کار را درنظر می گیرند، این ها نیز باهوش هستند تا برای حمایت از تصمیمات خودشان از تحقیقات بازار استفاده کنند.
مثال هایی از مواردی که ممکن است برای تحقیقات بازار مورد نیاز باشند عبارتند از:
_ کمپین های تبلیغاتی جدید
_ افتتاح یک مکان جدید یا تغییر موقعیت تجاری
_ افزایش سطح تولید
_ معرفی خطوط جدید محصولات یا خدمات
انواع اطلاعات جمع آوری شده از طریق تحقیقات بازار در طول مراحل برنامه ریزی و رشد کسب و کارتان می توانند در عملیات روزمره نیز مفید باشند. روند منظم اطلاعات تحقیقات بازار می تواند به شما برای به حداکثر رساندن پتانسیل فعالیت های فعلی کسب و کارتان کمک کند و به شما در ایجاد یک نقشه راه برای رشد در آینده نیز کمک می کند.
چگونه می توان تحقیقات بازار را انجام داد؟
نخست مهم است که اهداف مشخصی را برای کار تحقیقات بازاری که بعهده خواهید گرفت را تعیین کنید. شما باید مطمئن شوید که تعریف کرده اید که چه چیزی را باید بدانید و چرا.
زمانی که اهداف تان را تعیین کردید، مهم است که یک استراتژی را توسعه توسعه دهید و روش هایی که برای جمع آوری داده استفاده خواهید کرد را انتخاب کنید. دو نوع تحقیق گسترده که می توانید از آنها استفاده کنید عبارتند از: تحقیقات اولیه و تحقیقات ثانویه.
تحقیقات اولیه:
تحقیقات اولیه، اطلاعات اصلی است که از طریق تلاش های خودتان (یا از طریق برون سپاری) برای پاسخ به یک سوال خاص یا مجموعه ای از سوالات جمع آوری شده است. این اطلاعات به طور معمول از طریق نظرسنجی ها، مشاهدات یا آزمایشات جمع آوری می شوند.
در زیر مواردی از سوالاتی است که می توان از طریق تحقیقات اولیه پاسخ آنها را یافت:
مشتریان من چه کسانی هستند و چگونه می توانم به آن دست یابم؟
_ مشخصات مشتریان
_ چشم انداز موقعیت های تجاری
_ استراتژی های بازاریابی
خریداران، چه محصولات یا خدماتی را نیاز دارند یا می خواهند؟
چه فاکتورهایی برروی تصمیمات خرید مشتریان تاثیر می گذارند؟
_ قیمت، خدمات، تسهیلات، نام تجاری و غیره
چه قیمتی را باید برای محصولات یا خدمات خود تعیین کنم؟
_ انتظارات مشتری
رقبای من چه کسانی هستند، چگونه کار می کنند و نقاط قوت و ضعف آنها چیست؟
مزایای تحقیقات اولیه این است که شما به طور خاص می توانید گروه های موردنظر خود را (مانند مشتریان تان یا بازار جغرافیایی برای کسب و کارتان) و نیز ابزار تحقیقات خود برای پاسخ به سوالات خاص تعیین کنید. علاوه بر حفظ هزینه ها، مزیت دیگر انجام تحقیقات بازار در مورد خودتان این است که شما بازاری را که برای تجارت تان بهتر است را خواهید شناخت.
نظرسنجی رایج ترین روش برای جمع آوری اطلاعات در تحقیقات اولیه است. نظرسنجی های اولیه می توانند از طریق زیر انجام شوند:
ایمیل مستقیم
تلفن
وب سایت
به صورت حضوری
هنگام طراحی پرسشنامه تحقیقاتی خود، اطمینان حاصل کنید که:
_ آن تا حد امکان کوتاه و ساده باشد.
_ آن از لحاظ بصری جذاب و خواندنش راحت است.
_ از سوالات عمومی به سمت سوالات خاص تر بروید.
_ مطمئن شوید که سوالات خاص و قابل فهم هستند.
_ از سوالاتی با کلمات مبهم، سوالاتی که برای پاسخگویی بسیار دشوار هستند، اجتناب کنید.
_ همیشه قبل از انجام تحقیقات پرسشنامه های خود را جهت شناسایی مشکلات بالقوه ارزیابی کنید.
وب منبع خوبی برای پرسشنامه های نمونه است که می تواند برای پاسخ به نیازهای تحقیقاتی خاص شما مناسب باشد، برخی از شرکت ها نیز وجود دارند که به شما این امکان را می دهند تا نظرسنجی های آنلاین را انجام دهید.
برخی از صاحبان کسب و کارها از مشتریان خود می خواهند تا پرسشنامه را کامل کنند چرا که آنها نگران این هستند که مشتریان شان احساس ناراحتی کنند یا اذیت شوند. یک راه خوب برای کاهش هرگونه نارضایتی این است که به مشتریان تان انگیزه ای برای تکمیل پرسشنامه دهید. شما می توانید به آنها کوپن یا پاداش دهید و یا مشتریانی که پرسشنامه را تکمیل کردند را در قرعه کشی شرکت دهید.
اطلاعات خوب درباره مشتریان چرا باید تحلیل بازار انجام دهید؟ تان اغلب می تواند بدون درگیر کردن مستقیم آنها بدست آید. مصاحبه با کارکنان تان می تواند دید عالی در اختیار شما قرار دهد، همانطور که آنها به طور مداوم با مشتریان تان در ارتباط هستند، می توانند اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهند:
_ مشخصات مشتریان
_ کالا یا خدماتی که مشتریان تقاضا می کنند.
_ رضایت از سطوح قیمت و کیفیت خدمات
_ ارتباط با رقبا
تحقیقات ثانویه:
در تحقیقات ثانویه از منابع موجود مانند مدارک موجود در شرکت، نظرسنجی ها، مطالعات تحقیقاتی و کتاب ها استفاده می شود و از اطلاعات برای پاسخ به سوالات در دست استفاده می شود. در این نوع تحقیقات معمولا نسبت به تحقیقات اولیه زمان کمتری صرف می شود و می تواند ارزان تر نیز باشد.
تحقیقات ثانویه می تواند اطلاعات ارزشمندی را ارائه دهد و به برخی سوالاتی که از طریق تحقیقات اولیه که عملا دست یافتنی نیستند، پاسخ داد (مانند ارزیابی شرایط اقتصادی کلان) یا سوالاتی که ممکن است در صورت درخواست مستقیم، مشتریان را ناراحت کنند (مثلا سوالاتی درباره سن، سطح درآمد).
شرایط اقتصادی کنونی کسب و کار من چگونه است؟ آیا این شرایط تغییر می کند؟
_ شرایط اقتصادی بین المللی، ملی، استانی و محلی
چه روندهایی بر صنعت من تاثیر می گذارند؟
_ تمایلات و گرایشات مصرف کننده
_ تغییرات تکنولوژیکی
_ قیمت کالاها و خدمات
آیا بازارهای بین المللی برای محصولات یا خدمات من وجود دارند که بتوانند به رشد کسب و کارم کمک کنند؟
خصوصیات جمعیت شناسی مشتریان من چیست و کجا زندگی می کنند؟
_ جمعیت، گروه های سنی، سطح درآمد
وضعیت بازار کار چطور است؟
_ چند نفر مهارت های لازم را دارند؟
_ چقدر باید برای کارمندانم بپردازم؟
مدارک موجود در شرکت مانند فاکتورهای فروش، رسیدگی و شکایات رسمی منابع مهمی در تحقیقات ثانویه هستند که کسب و کارها می توانند استفاده کنند. اغلب این مدارک مربوط به مسائل مشابه کسب و کارهاست که از طریق تحقیقات اولیه بررسی می شوند و بنابراین بررسی سوابق شرکت باید قبل از انجام نظرسنجی مشتریان یا سایر روش های تحقیقات اولیه صورت گیرد. برخی از نمونه های خاصی که از اطلاعات موجود شرکت ها در تحقیقات بازار استفاده می شوند عبارتند از:
_ بررسی فاکتورهای فروش جهت یافتن روند تقاضا برای کالاها و خدمات خاص
_ به منظور تعیین اثربخشی تبلیغات به صورتحساب های فروش مشتریان مراجعه کنید.
_ جمع آوری شکایات برای تعیین زمینه هایی جهت بهبود خدمات مشتری، قیمت ها یا محصولات و خدمات ارائه شده
یکی دیگر از منابع ثانویه کلیدی، داده های آماری از ارائه دهندگان رسمی آمار و سایر زمان ها می باشد. این آمار به نوبه خود می تواند به اوراق تحلیل و مشخصات بازار کمک کند که بتوان اعداد را در فاکتور قرار داد. شناسایی آمار و تجزیه و تحلیل آن می تواند به شما در تصمیمات تجاری تان که می توانند دشوار باشند، کمک کند.
مشاور صادرات– مشاور بازاریابی – مشاور فروش – مشاور برندسازی– مشاور کسب و کار
صفر تا صد تحلیل رقبا برای استارتاپ ها
مسئله مهمی که در همین ابتدای کار باید بدانید، این است که از دنیای رقابت در کسب و کار نمیتوان فرار کرد و اگر میخواهید کسب و کارتان به کار خود ادامه دهد، لازم است رقبایتان را بشناسید و فعالیتهای آنها را به صورت منظم رصد کنید. اگرچه تجزیه و تحلیل رقبا کار آسانی نیست، اما تحلیل رقبا میتواند بینش خوبی از دنیایی که استارتاپ شما در آن قرار گرفته، به ارمغان بیاورد.
تحلیل رقبا چیست؟
تحلیل رقبا به معنی فرآیند ارزیابی شرکتها، محصولات و استراتژیهای بازاریابی رقیبان است. برای اینکه این تجزیه و تحلیل واقعاً مفید باشد، باید:
- رقبای واقعی را برای تحلیل انتخاب کنید.
- بدانید کدام جنبههای تجارت رقبا قابل تحلیل است.
- بدانید که کجا باید به دنبال دادههای موردنیازتان بگردید.
- تحلیل کنید که چگونه میتوانید از بینش و درکی که از تحلیل به دست آوردهاید، برای بهبود کسب و کار خودتان خود استفاده کنید.
تمامی موارد بالا به ما نشان میدهند که چرا تحلیل رقبا باید در درجه اول اهمیت قرار داشته باشد.
چرا باید تحلیل رقبا را انجام دهیم؟
رقبا قبل از شما بازار را آزمایش کردهاند، اشتباهاتی مرتکب شدهاند و یا به موفقیتهایی رسیدهاند. برای اینکه مطمئن شوید که در کسب و کار خود به موفقیت خواهید رسید، میتوانید از شکستها و و پیروزیهای آنها درس بگیرید. تحلیل رقبا برای شرکتهای نوپا یا شرکتهایی که محصول جدیدی وارد بازار میکنند، حتی مهمتر است. با این کار میتوانید واکنش مخاطبان را بهتر و دقیقتر پیشبینی کنید.
تجزیه و تحلیل رقبا یک بخش اصلی در برنامهریزی کسب و کار است. بررسی نحوه عملکرد رقبا به شما کمک میکند استراتژیهای بازاریابی و فروش خود را ایجاد کرده و از اشتباهاتی که رقبا قبلاً مرتکب شدهاند، جلوگیری کنید.
تحلیل رقبا میتواند کمک کند تا درباره مشتری نیز اطلاعات بیشتری به دست بیاورید. میتوانید در مورد تقاضای مشتری برای انواع محصولات یا خدمات، انواع بازاریابی که مشتریان به آن پاسخ میدهند و مقدار پولی که تمایل به پرداخت آن دارند، اطلاعات کسب کنید.
تحلیل رقبا همچنین به شما این امکان را میدهد تا شکافهای رقابتی را از بین ببرید. شکاف رقابتی مناطقی است که رقبا یا پاسخگوی نیازهای مشتری نبوده و یا نیاز مشتری را به خوبی رفع نکردهاند. در این مناطق، میتوانید با استفاده از این شکاف، مشتریهای بیشتری کسب کنید و یا سودآوری بیشتری داشته باشید.
چه کسانی میتوانند از چارچوب تحلیل رقبا استفاده کنند؟
این چارچوب برای کارآفرینان، صاحبان مشاغل، بنیانگذاران استارتاپها، مدیران محصولات و بازاریابان به خوبی جواب میدهد.
چارچوب تحلیل رقبا شامل معیارهای تجاری، تجزیه و تحلیل محصول و بررسی بازاریابی بوده و بخش مربوط به بازاریابی آن کمی عمیقتر است. اگر فقط به یک جنبه از این چارچوب علاقهمند هستید، میتوانید از سایر بخشها صرفنظر کنید؛ حتی میتوانید در صورت امکان برخی مراحل را به تیمهای مرتبط واگذار کنید.
خیلی مهم نیست که چه محصولی میفروشید و کسب و کارتان تا چه اندازه گسترده و تثبیت شده است. برای استفاده از این چارچوب، ممکن است شما یک محصول کاملاً شکل گرفته، یک MVP یا حتی فقط ایده داشته باشید. چیزی که مهم است، گذاشتن وقت و تحلیل کامل و جامع رقباست.
چطور باید تحلیل رقبا را انجام داد؟
اطلاعات مربوط به رقبا را میتوان از منابع مختلف پیدا کرد؛ اما در درجه اول بهتر است این اطلاعات را از طریق مشاهده و تحقیقات کتابخانهای به دست آورید.
تحقیق مشاهدهای به معنی درک نحوه عملکرد رقبا در بازار است. اطلاعات مشاهدهای شامل بازدید از محلهای خردهفروشی رقبا، بازدید و سفارش از وبسایت های آنها و تماس با شمارههای خدمات مشتری آنها است. شما همچنین میتوانید جزئیات بازاریابی و فعالیت آنها در شبکههای اجتماعیشان را بررسی کرده و یا با مشتریان آنها صحبت کنید.
هدف از این کار این است که متوجه شوید رقیبتان چگونه کارهای تولید، بازاریابی و فروش خود را انجام میدهد؟
از چه پیامها و کانالهای بازاریابی استفاده میکند؟
هر چند وقت یکبار و کجا تبلیغ میکند؟
از چه ردهبندی قیمتی برای محصولاتش استفاده میکند؟
مشتریان چه چیزی را در مورد او دوست دارند یا ندارند؟
مهمتر اینکه او کجا کار درست را انجام دادهاند و کجا فرصتی را یافتهاست که توانسته در آن نقطه، کار را بهتر انجام دهد.
مطالعات کتابخانهای: برای برآورد هزینهها و درآمد رقبا، به گزارشهای سالانه رقبا دسترسی پیدا کنید و آنها را بخوانید. انتشار اطلاعیه در کانالهای مرتبط با رقیبانتان را دنبال کنید. برای اینکه از نحوه کار آنها سر در بیاورید، مصاحبههای احتمالی که با کارمندان ارشد آنها انجام شده را بخوانید. به بخش “درباره ما” در وبسایت آنها بروید یا از شبکههای اجتماعی حرفهای مانند لینکدین استفاده کنید تا ببینید کارمندان آنها چه کسانی هستند. همچنین از تعداد کارمندان و مهارتهای آنها نیز میتوانید ایده بگیرید.
هدف از تمام این کارها این است که یک تجزیه و تحلیل دقیق و مبتنی بر واقعیت از رقبا داشته باشید.
رقبا تقریبا چقدر درآمد دارند؟
چقدر برای بازاریابی هزینه میکنند؟
سهم آنها از بازار چقدر است؟
همچنین لازم است تجزیه و تحلیل SWOT، یعنی لیست نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای رقبا نیز انجام شود.
مرحله 1: رقبای خود را پیدا کنید.
با جستجوی آنلاین محصولات و خدمات کسب و کار خود، لیستی از تمام رقبای بالقوه خود بسازید. در گوگل یک کلمه کلیدی مربوط به کسب و کارتان مانند “فروشگاهساز” یا “باشگاه بدنسازی” را جستجو کنید. به Google AdWords (که همزمان با نتایج جستجوی شما بالا میآید) نگاه کنید تا ببینید رقبای شما چه کسانی هستند و چطور کسب و کار خود را تبلیغ میکنند. کانالهای شبکههای اجتماعی آنها را نیز بررسی کنید.
رقبای شما چه کسانی هستند؟
اگر میخواهید رقبا را تجزیه و تحلیل کنید، فقط زیر نظر گرفتن دو رهبر بزرگ بازار که بیشتر از همه شهرت دارند و همه درباره آنها صحبت میکنند و از آنها خرید میکنند، کافی نیست. (این مدل تحلیل رقبا باعث میشود که به سرعت، امید خود را از دست بدهید)
رقبایی که برای تجزیه و تحلیل انتخاب میکنید، بر روی چیزی که در آینده خواهید شد و تصمیماتی که در آینده خواهید گرفت، اثر میگذارند. به همین دلیل است که اگر میخواهید به نتایج جامعی دست یابید، باید انواع مختلف رقبا (بزرگ و کوچک، مستقیم و غیرمستقیم) را در تحلیل خود بگنجانید.
در ادامه، یک روش مفید بر اساس طبقهبندی Myk Pono آورده ایم که برای فکر کردن راجع به انواع رقبا میتواند مفید باشد:
برای اینکه تحلیل رقبای شما واقعاً جامع و کامل باشد، بهتر است حداقل یک رقیب از هر گروه را در تحلیل خود بگنجانید.
وقتی صحبت از انواع رقبا باشد، مهم نیست که میتوانید همین حالا بدون فکر 12 تا از رقبای خود را ردیف کنید یا نه! برای پیدا کردن رقبا بهتر است در کنار کسب و کارهایی که میشناسید، به گوگل هم مراجعه کنید و دستهبندیهای مختلف مربوط به محصول خود را جستجو کنید. 50 نتیجه اول را بررسی کنید. به احتمال زیاد با شرکتهایی روبرو میشوید که فراموششان کردهاید، یا حتی ممکن است با چند شرکت تازه وارد نیز مواجه شوید.
برای مثال تصور کنید که یک وبسایت اجاره خانه در سفر راه اندازی کردهاید. لیست رقبای شما که به تفکیک دستهبندی شدهاند را در زیر میتوانید ببینید:
مرحله 2: رقبای خود را طبقهبندی کنید.
رقبای خود را به دستههایی از جمله رقبای مستقیم، ثانویه و درجه سوم تقسیم کنید.
رقبای مستقیم
این کسب و کارها رقبای اصلی شما هستند که معمولاً محصولات یا خدمات یکسانی را ارائه داده و مخاطبان یکسانی را در یک ردیف قیمتی مشابه، هدف قرار میدهند.
رقبای درجه دوم
این کسب و کارها رقبایی هستند که نسخههای گرانتر یا ارزانتری از محصول شما را میفروشند یا محصولات و خدمات مشابهی را به مخاطبان دیگری ارائه میدهند. به عنوان مثال، شغل شما فروش کابینت آشپزخانه به صورت تولید انبوه است. در حالی که رقیب ثانویه شما کابینت آشپزخانه سفارشی و با کیفیتتری را میفروشد. اینها مشاغلی هستند که در صورت تغییر استراتژی کسب و کار خود میتوانند به رقبای مستقیم شما تبدیل شوند.
رقبای درجه سوم
مشاغلی در این دسته قرار میگیرند محصولات و خدمات مرتبط با شما را ارائه میدهند. به عنوان مثال، اگر شغل شما خدمات سقف سازی باشد، رقیب درجه سه شما ممکن است افرادی باشند که تجهیزات سقف سازی را میفروشند.
مرحله 3: رقبای خود را ارزیابی کنید.
حالا میتوانید تجزیه و تحلیل خود را با استفاده از روش SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها) روی محصولات، فروش، بازاریابی، شبکههای اجتماعی و غیره پیاده کنید.
نقاط ضعف آنها مانند “زمان تحویل کند، خدمات نامناسب به مشتری یا رابط کاربری سخت” را شناسایی کنید. ببینید کجاها این رقیب خطری برای تجارت شما محسوب میشود و آیا رقیب فرصتهای جدیدی را در بازار شناسایی کرده است یا نه؟
محصولات
- لیستی از محصولات و خدماتی که رقبایتان میفروشد، تهیه کنید.
- آنها از چه ساختارهایی برای قیمتگذاری استفاده میکنند؟
- آنها روی چه ویژگیهایی تمرکز میکنند؟
- محصولات و خدمات آنها چگونه فروخته و توزیع میشود؟
- از چه کانالهایی برای فروش استفاده میکنند؟
- قیف فروش آنها به چه شکل است؟
- آیا تخفیف هم میدهند؟
- درآمد و حجم فروش سالیانه آنها چقدر است؟
البته تحقیق راجع به این موارد هم خیلی ساده نیست. مثلا برای کسب اطلاعات درباره شرکتهای دولتی، میتوانید گزارشهای سالانه را همراه با جزئیات درآمد فروش و میزان فروش به صورت آنلاین پیدا کنید؛ اما برای مشاغل خصوصی باید خودتان شخصا شروع به گشتن کنید. یعنی یا خودتان محصولات را بخرید یا از یکی از اعضای تیم خود بخواهید این کار را انجام دهد؛ همچنین میتوانید از مشتریان خود بپرسید آیا قبلاً از این شرکتها خرید کردهاند یا خیر و بعد نظر آنها در مورد محصولات رقبا را بپرسید.
خدمات پس از فروش
رقبا چگونه خدمات پس از فروش خود را کنترل میکنند؟
در صورت فروش محصولات، سیاست بازگشت و بازپرداخت آنها چگونه است.
نقدهایی که در مورد شرکتهای رقیب در اینترنت وجود دارد را بخوانید.
بازاریابی
به فعالیتهای آنلاین و آفلاین رقبا نگاه کنید. وبسایت آنها را خوب بگردید. آیا آنها مطالعات موردی، عکس و فیلمهای مربوط به محصولات خود را در وبسایت به نمایش می گذارند؟
به بروشورهای چاپی و آنلاین آنها نگاه کنید. آیا آنها کمپینهای تبلیغاتی در تلویزیون، اینستاگرام، روزنامهها و مجلات اجرا میکنند؟عضو خبرنامههای ایمیلی رقبای خود شوید و آنها را دنبال کنید.
شبکههای اجتماعی
آیا رقبایتان وبلاگی دارند که به طور مرتب به روز شود؟
آیا آنها در شبکههای اجتماعی حضور پررنگ دارند؟
حضور آنها عمدتا در چه پلتفرمهایی است؟ (فیسبوک، توییتر، تلگرام، پینترست، یوتیوب، اینستاگرام)
میانگین تعداد نظرات، اشتراکها و لایکهای محتوای رقیبان بررسی کنید.
مرحله 4: آنالیز تحقیقات رقبا
نتایج حاصل از تحقیقات خودتان را در یک صفحه اکسل یا گوگل شیت سازماندهی کرده و ستونهایی با عنوانهای زیر ایجاد کنید:
- نام رقبا
- آدرس محل کسب و کار
- مکانهای تحت پوشش (محلی، ملی، جهانی).
- آدرس وبسایت.
- ترافیک وبسایت.
- کانالها و معیارهای شبکههای اجتماعی مانند تعداد دنبال کنندگان، تعداد بروزرسانیها در فواصل زمانی معین و تعداد لایکها و…
- توضیحات مختصر: گزاره کسب و کار و ماموریت آنها چیست.
- محصولات: محصولات و خدمات اصلی آنها چیست، همراه با اطلاعاتی پیرامون قیمت گذاری.
- SWOT: نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای رقبا
- موارد متمایزکننده: USP (Unique Selling Proposition) ها و مواردی که کسب و کار این شرکت را از دیگران متمایز میکند، چیست.
برای مقایسه تمام رقبا از این روش استفاده کنید. آنالیز رقبا میتواند به شما کمک کند تا رویکردهای مختلف در مورد قیمتگذاری را بررسی کرده و میزان فعالیت آنها در شبکههای اجتماعی یا شکایات عمومی مشتریان در سراسر صنعت را با یکدیگر مقایسه کنید. از این روش برای شناسایی کمبودها و نیازهای کسب و کار خود استفاده کنید تا بتوانید آن را برای اصلاح بیزینس و پیشنهاد در جهت عملکرد بهتر نسبت به رقبای موجود هم مورد استفاده قرار دهید.
تحلیل چیست و تحلیلگر کیست ؟ | انواع تحلیل در بازارهای مالی
همانطور که میدانید، ورود به هر زمینه و حرفهای نیاز به دانش دارد که بازار بورس نیز از این قاعده مستثنا نیست. ولی متاسفانه به علت دسترسی آسان به بازار بورس و سهام، کاربران این امر مهم را نادیده میگیرند. عموما کاربران تازه وارد در بازار بورس، بر اساس فاکتور شانس عمل میکنند.
شما جهت داشتن یک سرمایه گذاری و معامله موفق باید با علم تحلیل در بورس آشنا باشید. چرا که، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک میکند که تمامی فرآیند سرمایه گذاری، خرید و فروش سهام خود را با آگاهی کامل انجام دهید و بازده بالایی در بازار بورس داشته باشید. در واقع، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک میکند که با حداقل سرمایه، حداکثر سود را ببرید.
منظور از تحلیل و تحلیلگر چیست؟
برای درک بهتر موضوع باید ابتدا با مفهوم تحلیل آشنا شوید:
تحلیل به بررسی یک موضوع واحد به صورت همه جانبه و کامل و همچنین، مورد بحث قرار دادن عوامل موثر بر آن موضوع را تحلیل میگویند.
تحلیلگر فردی است متخصص، که با بررسی کامل و عمیق، سعی در پیدا کردن چگونگی روند بازار و پیشبینی آن دارد. این در حالی است که، معاملهگر رفتاری کاملا متفاوت را نشان میدهد. نکته اساسی در اینجاست که، تحلیلگر و معاملهگر دو نقش کلیدی اما کاملا متفاوت را در بازار بورس دارند. در واقع، تحلیلگر و معاملهگر مکمل یکدیگر هستند و به هیچ وجه جایگزین یکدیگر نمیشوند.
معاملهگر عموماً فردی است که پول به بازار تزریق میکند و تنها به فکر سود و زیان در بازار میباشد. معاملهگران مطالعات چندانی درباره پیرامون بازار سهام ندارند و با توجه به اطلاعات خود و همینطور تحلیل ها و اخبار روز اقدام به معامله میکنند. این درحالی است که، تحلیلگران اطلاعات موجود پیرامون بازار را به طور جامع مورد بررسی قرار میدهند و اطلاعات احتمالی از روند و رویکرد بازار را دارا میباشند. تحلیلگران معتقدند پیشبینیهایشان احتمالی است و بهتر است هر معاملهگری که قصد ورود به بازار و برای خرید یا فروش نیاز به تحلیل دارد، تحلیل های تحلیلگران را نوعی پیشنهاد برای خود در نظر بگیرند. امروزه، تحلیل گری یک شغل و حرفه است که در بازار بورس از اهمیت بالایی برخوردار است.
انواع تحلیل در بورس
حتما تا کنون برای شما هم این سوال پیش آمده که بین صدها سهم موجود در بازار سهام، بهتر است کجا سرمایهگذاری کنید؟ معاملهگران بازار بورس، همواره با این مسئله روبهرو هستند.
شناخت انواع تحلیل در بورس چرا باید تحلیل بازار انجام دهید؟ روشی است که معاملهگران را در تصمیمگیری درست یاری میدهد. به طور کلی، تحلیل در بازار بورس ایران به دو بخش تحلیل بنیادی (فاندامنتال) و تحلیل تکنیکال (فنی) تقسیم میشود که، هر کدام پیروان به خصوص خود را دارند. به کارگیری درست و اصولی این دو روش ریسک سرمایهگذاری را تا حد ممکن کاهش داده و اطمینان خاطر برای معاملهگران بازار بورس به ارمغان میآورد.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
در این روش، با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و دادههای مالی و تمامی عواملی که بر ارزش یک سهام تاثیر دارند، ارزش ذاتی و حقیقی سهام مورد نظر تخمین زده میشود. در واقع، تحلیل بنیادی روشی برای به دست آوردن ارزش واقعی سهام و اوراق بهاداری است که در بازار بورس به درستی ارزشگذاری نشده است. همانطور که میدانید، ارزش ذاتی و ارزش بازاری دو مبحث کاملا متفاوت هستند. ارزش بازاری ارزشی است که، سهام را با آن خرید و فروش میکنند اما ارزش ذاتی، ارزشی است که با توجه به قابلیتهای سهام ارزشگذاری میشود. به طور مثال؛ چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن کمتر باشد آن سهام در موقعیت فروش است و چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن بیشتر باشد آن سهام ارزش خرید و سرمایهگذاری دارد. به طور کلی، در شیوه تحلیل بنیادی دو نوع رویکرد وجود دارد:
- رویکرد بالا به پایین؛ در این رویکرد تحلیلگر، تحلیل خود را از سطح بالایی همچون شاخصهای اقتصاد جهانی آغاز میکند. در واقع، نقطه آغازین در این نوع از رویکرد، اقتصاد جهانی و نقطه پایانی آن، تحلیل سهام شرکت مورد نظر میباشد. رویکرد بالا به پایین برای افراد حرفهای مناسبتر است.
- رویکرد پایین به بالا؛ در این نوع رویکرد تحلیلگر، سهام شرکت مورد نظر خود را مبدا تحلیل خود قرار میدهد. در واقع، نقطه آغازین این رویکرد، تحلیل شرکت و نقطه پایانی آن اقتصاد جهانی میباشد. رویکرد پایین به بالا برای افراد مبتدی مناسبتر است.
ممکن است در نظر شما این روش بسیار زمانبر باشد، اما این روش به شما کمک میکند تا به واقع بینانهترین شکل ممکن اقدام به سرمایهگذاریهای بلند مدت کنید. تحلیل بنیادی همچنین، این امکان را به شما میدهد که با شناسایی حرکت بعدی سهام مورد نظرتان در بازار بورس، تا حد ممکن جلوی ضرر و زیان را گرفته و امکان سودآوری را افزایش دهد.
* برای آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال کلیک کنید.
تحلیل تکنیکال در بورس
تحلیل تکنیکال یکی از رایجترین روشهای تحلیل در بورس است. در روش تحلیل تکنیکال یا فنی، با توجه به بررسی و تجزیه و تحلیل تاریخچه نمودار قیمتها، ارزش احتمالی یک دارایی در آینده را پیشبینی میکنند. این روش در تمامی بازارهایی که با اصل عرضه و تقاضا فعالیت دارند (طلا، دلار، مسکن، ارز دیجیتال و …) کاربرد دارد. فرضیه ساختاری این روش این است که، فعالیتهای معاملاتی گذشته به صورت مستقیم بر روند آینده بازار تاثیر دارند. به بیان سادهتر، تاریخ تکرار شونده است. در این روش، تمام تمرکز بر روی قیمتها است. تحلیلگران در این نوع تحلیل معتقدند که روند قیمتها در بازار تصادفی نیست. به همین منظور، با مطالعه جدولهای نمودار، تاریخچه سهام مورد نظر و روند شناسایی الگوها، سعی در پیشبینی قیمت سهام در آینده دارند. لازم به ذکر است که، تحلیل تکنیکال بر پایه قانون احتمالات پیش میرود و نمیتوان گفت پیشبینیهای این روش چرا باید تحلیل بازار انجام دهید؟ به طور صد در صد به واقعیت بدل میشوند. در واقع، ما با توجه به قانون احتمالات خود را آماده میکنیم تا بهترین تصمیم در مقابل حرکت سهام در بازار بورس را بگیریم. در تصویر زیر، نمونهای از یک تحلیل تکنیکال را مشاهده نمایید.
به طور کلی، تحلیل تکنیکال بر پایه سه اصل استوار شده است:
- قیمت همه چیز است و همه چیز در قیمتها تعریف میشود. تحلیلگران روش تکنیکال، اساس کار خود را قیمت قرار میدهند و معتقدند که تمام اطلاعات مورد نیاز در قیمتها موجود است.
- تحلیلگران معتقدند که قیمتها طبق یک روند مشخص حرکت میکنند و حرکت آنها تصادفی نیست. پس با مطالعه گذشته یک سهام، سعی در پی بردن به چگونگی روند الگوی رفتاری آن سهم در بازار را دارند. بیشتر استراتژیهای معاملاتی در روش تکنیکال با تکیه بر این اساس است.
- تاریخ تکرار میشود. این تکرار ناشی از عوامل روانشناختی همچون ترس و هیجانات است. این عوامل روانشناختی پیشبینی قیمتها را برای تحلیلگر آسانتر میکند. تحلیلگر برای درک بهتر روند بازار، از الگوهای نمودار قیمت برای تجزیه و تحلیل روند بازار استفاده میکند.
تاریخچه علم تکنیکال
بد نیست بدانید که این روش دارای قدمت زیادی است و پیشینه آن به صدها سال پیش بر میگردد. علم تحلیل تکنیکال اولین بار توسط تاجر برنج ژاپنی در قرن 18 پدید آمد. گفته میشود این فرد بنیانگذار تحلیل تکنیکال بر اساس نمودار شمعی است. بعدها این روش در قرن 19 در آمریکا به شهرت زیادی دست یافت. چارلز هنری داو کسی بود که در این زمینه شروع به فعالیت کرد و امروزه او را با نام پدر علم تحلیل تکنیکال نوین میشناسند. متاسفانه چرا باید تحلیل بازار انجام دهید؟ هیچ کتابی از چارلز هنری داو در زمینه علم تکنیکال منتشر نشده است. اما، او بود که علم تحلیل تکنیکال را به بازارهای سرمایه معرفی کرد.
* برای آموزش تحلیل تکنیکال کلیک کنید.
مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
سوال همیشگی کاربران این است که؛ تحلیل تکنیکال بهتر است یا تحلیل بنیادی؟
این سوال تاریخی هرگز پاسخ دقیقی نداشته است. همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، این دو روش ساختار، مزایا و معایب کاملا متفاوتی دارند. اما این روشها هر دو یک هدف را دنبال میکنند که آن هدف تجزیه و تحلیل در بورس است. اما برای تصمیمگیری در این باره ابتدا باید با تمامی خصوصیات این دو روش آشنا شوید. از این رو، با مطالعه پیرامون مزایا و معایب هر دو روش و مقایسه آنها میتوانید بهترین روش تحلیلی متناسب با شرایط سرمایهگذاری خود را داشته باشید.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی
در روش تحلیل بنیادی تمام تمرکز بر ارزش ذاتی شرکت است و تحلیلگر با مطالعه جامع پیرامون شرکت (صورتهای مالی، وضعیت فعلی شرکت و عملکرد رقبا و . ) سعی در پیدا کردن تفاوت قیمت فعلی سهام با ارزش واقعی و ذاتی آن را دارد. در صورت پیدا کردن تفاوت قیمت، اقدام به ارزیابی جهت سرمایه گذاری میکند و در صورت سرمایه گذاری منتظر میماند تا شرکت به ارزش ذاتی خود برسد. با این حساب میتوان گفت، روش تحلیل بنیادی جهت سرمایه گذاری هایی با بازده زمانی بلند مدت مناسبتر است.
مزایای تحلیل بنیادی
- نبودن هیچگونه تعصب و جهتگیری شخصی
- تحلیل وضعیت اقتصادی یک سهم در بلند مدت
- محاسبه دقیق ارزش یک دارایی
- کمک به افزایش درک جامعه در مورد تجارت با آموزش تحلیل بنیادی
- این شیوه تحلیل برای محاسبه بتا به عنوان عامل ریسک سیستماتیک به درستی ایفای نقش میکند.
معایب تحلیل بنیادی
- زمانبر بودن این روش با توجه به مطالعه و بررسی زیاد
- مشخص نبودن زمان دقیق رسید سهام به ارزش ذاتی خود
- در این روش، عامل غیر منتظره همچون تغییرات سیاسی یا تغییر قانونگذاریها میتواند بسیار مشکلساز باشد.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
در روش تحلیل تکنیکال اوضاع کمی متفاوت است. این روش به علت استفاده از مباحث ریاضی و هندسه، دارای پیچیدگیهای بیشتری نسبت به تحلیل بنیادی است. در صورتی که، عموما افراد تصور میکنند که این روش آسانتر از روش بنیادی است. در این روش، حرکت قیمتها در بازار و رفتار بازار مورد بررسی قرار میگیرد و مانند روش بنیادی خبری از چشماندازهای بلند مدت نیست. پس میتوان نتیجه گرفت که، این روش برای معاملهگریهایی با بازده زمانی کوتاه مدت مناسبتر است.
مزایای تحلیل تکنیکال
- تشخیص زمان مناسب ورود و خروج به بازار
- اطلاع از حجم عرضه و تقاضا که منجر به شناخت تمایل بازار میشود.
- ارائه اطلاعات بدون تاخیر
- یادگیری آسان؛ به دلیل وجود منابع آموزشی فراوان و همچنین، وجود ابزار و شیوههای گسترده، فراگیری و یادگیری این شیوه آسان است.
- نبودن هیچگونه محدودیت زمانی در تحلیل و معاملهگری
معایب تحلیل تکنیکال
- وجود سیگنالهای ضد و نقیض میتواند موجب سردرگمی شود.
- با توجه به نادیده گرفتن فاکتورهای بنیادین در این روش، احتمال ریسک در بلند مدت افزایش مییابد.
- امکان تحلیل بدون تعصبات شخصی تحلیلگر
تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی
یکی از مهارتهایی که این روزها زیاد راجع به آن صحبت میشود، مهارت تابلو خوانی است. تابلو خوانی روشی برای تحلیل در بازار بورس نیست؛ ولی میتواند در این زمینه به شما کمک کند. در واقع، به مشاهده اطلاعات سهام شرکتهای بورسی و تجزیه و تحلیل آنها تابلو خوانی گفته میشود. استفاده از مهارت ت ابلو خوانی نیاز به دقت و تجربه دارد. تابلو هر سهم در سایت tsetmc.com قابل مشاهده است؛ فقط کافی است نام سهام مورد نظر خود را جستجو کنید. تابلوخوانی به سهامداران کمک میکند تا اطلاعاتی مانند میزان خرید و فروش سهام، میزان عرضه و تقاضا، نوسانات سهم، حجم معاملات، خرید و فروش اشخاص حقیقی و حقوقی را به دست بیاورند و در مواقع اضطراری تصمیماتی بگیرند که تا حد امکان از ضرر و زیانشان جلوگیری کند.
نتیجهگیری
موفقیت در بازار بورس هرگز بر اساس شانس نبوده است، پس داشتن دانش علم بورس امر مهمی برای افزایش میزان موفقیت شما در این زمینه است. شناخت روشهای تحلیل در بورس و همچنین، روانشناسی بازار بورس و استفاده از آنها، اصلیترین عواملی است که از شما یک معاملهگر موفق میسازد. اینکه شما از کدام روش برای تحلیل در بازار بورس استفاده میکنید کاملا به نیاز و نوع معاملهگری و سرمایهگذاری شما بستگی دارد. اما توصیه ما به چرا باید تحلیل بازار انجام دهید؟ شما این است که، مهارت خود را در هر دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال افزایش داده و تا حد امکان از هر دو روش استفاده کنید؛ چرا که استفاده از هر دو روش قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری به شما میدهد.
سوالات متداول
تحلیل بنیادی چیست؟
به روشی که با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و داده های مالی یک شرکت به ارزش ذاتی سهام آن شرکت پی میبرد تحلیل بنیادی می گویند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
به روشی که می شود در آن با مطالعه گذشته سهام و بررسی نمودارها، آینده آن سهام را پیش بینی کرد، تحلیل تکنیکال می گویند.
کارگزاری هوشمند رابین
کارگزاری فارابی
کارگزاری مهر آفرین
این مقاله به کوشش سهیلا حاجی عرب و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
تحلیل رقبا در کسب و کار
اگر یک رستوران تازهتاسیس بخواهد مشتریان رستورانهای اطراف را جذب کند، به نظر شما چه کارهایی میتواند انجام دهد؟ چه پیشنهادی میتواند ارائه کند که آنها را به طرف خود بکشاند؟ دیدن قیمتها و ارائه محصول با قیمتی پایینتر از آنها. مدیر رستوران از همین ابتدای کار شروع کرده به تحلیل رقبا.
اگرچه این متد هزاران سال است که دارد اجرا میشود اما امروز دیگر مانند قبل جواب نمیدهد.
از هزاران سال پیش، انسان تازه به تمدن رسیده وقتی میخواست شکارهای اضافهاش روی دستش باد نکند، اول از شکارچیهای دیگر پرسوچو میکرد تا مظنه بازار شکار دستش بیاید و بعد برای اینکه بتواند بیشتر فروش کند، احتمالا محصول اضافهتری میداد.
اما امروز داستان کمی پیچیدهتر شده. امروز مدیر آن رستوران تازهتاسیس، نمیتواند صرفا با استراتژی کاهش قیمت در بازار رقابت دوام بیاورد.
نه مواد اولیه آنقدر ارزان است که بتواند از رقبا فاصلهی قیمتی بگیرد و نه مشتریان مشتریهای کمتوقع سابق هستند که در ازای پول کمتر قید کیفیت را بزنند.
حالا دیگر فرآیند تحلیل رقبا صرفا ارزیابی قیمت آنها نیست و کسبوکارها برای جلو زدن باید مزیت رقابتی دیگری ارائه کنند.
در این مقاله همه چیز را درباره تحلیل و آنالیز رقبا توضیح میدهیم و سه تکنیک برای اجرای بهتر آن ارائه میدهیم.
● تحلیل رقبا چیست؟
● مزایای تحلیل رقبا چیست؟
● آموزش تجزیه و تحلیل رقبا
● تکنیکهایی برای اجرای بهتر تحلیل رقبا
تحلیل رقبا چیست؟
تحلیل رقبا فرایندی است که باید در آن رقبای کسب و کارتان را بشناسید و سپس درباره مواردی مانند محصولات، نحوه فروش، استراتژیهای کسب و کار و بازاریابی آنها تحقیق کنید. بنابراین تحلیل رقبا به ۲ بخش تقسیم میشود. مرحله اول شناخت رقبا و مرحله دوم تحلیل تک به تک هر رقیب.
تحلیل رقبا به شما کمک میکند دید مناسبی نسبت به کسب و کار رقبا داشته باشید و با توجه به آن، استراتژی دقیق و محکمی بچینید تا از آنها جلو بزنید، فرصتهایی که در حوزه فعالیت شما وجود دارد را شناسایی کنید، مطمئن شوید که حالاحالاها در صنعت باقی خواهید ماند و محصول شما به طور مداوم در حال پیشرفت است و از محصول رقبا، بهتر خواهد بود.
مزایای تحلیل رقبا چیست؟
از جمله مزایای تحلیل رقبا به طور خلاصه میتوانیم به اینها اشاره کنیم:
● کمک میکند یک ارزش منحصربهفرد به مشتریان ارائه کنید.
● باعث میشود یک یا چند مزیت رقابتی برای کسب و کارتان بسازید.
● باعث میشود همواره مطمئن باشید استانداردهای لازم در ساخت محصول، بازاریابی و… را اجرا کرده و عقب نمیافتید.
● کمک میکند نقاط ضعف رقبا را پیدا کرده و جایی که آنها کوتاهی کردهاند، را با حضور پررنگ خود پوشش دهید.
آموزش تجزیه و تحلیل رقبا
به طور کلی فرایند تحلیل و آنالیز رقبا را میتوان به ۹ مرحله تقسیمبندی کرد، که از شناخت رقیب شروع میشود و تا تدوین پروفایل رقابتی ادامه دارد. بیایید ببینیم دقیقا یک کسب و کار باید چگونه به تحلیل رقبا بپردازد:
۱- رقبا را بشناسید
اولین قدم این است چرا باید تحلیل بازار انجام دهید؟ چرا باید تحلیل بازار انجام دهید؟ که رقبای خودتان را بشناسید. منظور از شناخت رقبا، صرفا پیدا کردن نام آنهاست. شاید در نگاه اول تصور کنید شناخت رقبا کار سادهای است، اما ممکن است انتخاب رقیب اشتباه، باعث شود تمامی فرایند را اشتباه بروید و جز هدر دادن منابع مالی و زمانی، چیز دیگری نصیبتان نشود. بنابراین نسبت به این قدم بیتوجه نباشید.
رقیبا به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم تقسیم میشوند:
رقیب مستقیم کسی است که با محصولی مشابه محصول شما، بخشی از بازار را تحت پوشش قرار داده و شما در حال رقابت با او هستید. مثلا دو شرکت سازنده تلفن همراه، رقیب مستقیم یکدیگر هستند.
دسته دیگر رقیب غیر مستقیم است که محصولش دقیقا مشابه محصول شما نیست، اما میتواند جایگزین محصول شما در بازار شود. یک شرکت سازنده تبلت، رقیب غیر مستقیم سازنده تلفن همراه است یا یک فروشنده کتاب میتواند رقیب غیر مستقیم یک فروشنده دورههای آموزشی باشد، زیرا کاربران ممکن است با خرید این محصول، محصول دیگر را نخرند.
در تحلیل رقبا اصولا تمرکز روی رقبای مستقیم است اما در عین حال، در نظر گرفتن رقبای غیر مستقیم هم ایده خوبی است که میتوانید در آینده آن را عملی کنید. مخصوصا که خیلی مواقع، رقبای غیر مستقیم رقیب بالقوه شما هم محسوب میشوند.
منظور از رقیب بالقوه، آن کسب و کاری است که ممکن است به ناگهان با یک تغییر در خط تولید یا استراتژیهایش، به رقیب مستقیم شما تبدیل شود و به دلیل پیشینه قبلی، در این مسیر قدرت زیادی داشته باشد. مثلا همان شرکت تولید تبلت ممکن است دست به تولید تلفن همراه هم بزند و چون مشتریان زیادی هم دارد، خطر بزرگی برای کسب و کار شما به حساب بیاید.
۲- محصول رقیب را با دقت بررسی کنید
حالا نوبت به شناخت دقیق محصول/خدمات رقباست. سوالات زیر را در مورد محصولات و خدمات آنها بپرسید:
● قیمت محصولات آنها چقدر است؟ قیمتهای آنها بالاست یا محصولات ارزانقیمتی دارند؟
● بیشتر مشتریان آنها خریداران خرد هستند یا خریداران عمده؟
● چقدر از بازار شما را در دست دارند؟
● مشتریان ایدهآل آنها، چه خصوصیات رفتاری، ظاهری و چه نیازهایی دارند؟
● آیا استراتژیهای تخفیف و قیمتگذاری خاصی را برای ترغیب مشتریان استفاده کردهاند؟
● چه مزیت متفاوتی دارند که باعث شده نسبت به دیگران بهتر باشند؟
● محصول یا خدماتشان را چگونه به دست مشتری میرسانند؟ (با پیک، پست یا…)
۳- تکنیکهای فروش و بازاریابی رقبا و نتایج آن را تحلیل کنید
در مرحله بعدی تحلیل رقبا، باید کمی در کار رقیب ریزتر شده و ببینید برای افزایش فروش و جذب مشتری، از چه تکنیکهایی استفاده میکنند و این تکنیکها چه نتایجی دارد؟ برای رسیدن به جواب مناسب، به این سوالات جواب بدهید:
● چگونه نرخ فروش محصول را افزایش میدهند؟
● چه رسانهها و کانالهایی را برای فروش استفاده میکنند؟ (اینستاگرام، سایت و…)
● آیا مکانهای جغرافیایی و شعب مختلفی دارند؟ اگر جواب مثبت است، این موضوع کمکی به آنها کرده؟
● آیا در حال حاضر در حال گسترش کسب و کارشان هستند؟
● مشتریان چه دلیلی برای خرید از آنها دارند؟
● مشتریان چه دلیلی برای عدم خرید از آنها دارند؟
● درآمد سالانه رقیب چقدر است؟ (در ایران پیدا کردن جواب این سوال شاید خیلی سخت باشد.)
● حجم فروش آنها چقدر است؟
● آیا دائما محصولاتشان را با تخفیف ارائه میدهند؟
۴- قیمت رقبا را تحلیل کنید
چند عامل مهم وجود دارد که باید در تعیین قیمت محصول در نظر بگیرید و یکی از اصلیترین آنها این است که رقبای شما چه قیمتی روی محصولات گذاشتهاند.
اگر کیفیت محصول شما از محصول رقبا بهتر باشد، احتمالا باید با قیمت بالاتری آن را عرضه کنید. اما باید مطمئن شوید که فروشندگان شما دلیل انتخاب این میزان قیمت را میدانند و به خریداران توضیح میدهند.
اما اگر متوجه شوید که در صنعت شما مشتریان به محصولات با قیمت پایین علاقه بیشتری دارند، اینجا شاید لازم باشد قیمت کمتری برای محصول خود در نظر بگیرید. البته باید حواستان به این باشد که مبادا قیمت پایین، به کاربران القا کند که در حال خرید یک جنس بیکیفیت هستند. در هر حال بهتر است قیمتگذاری شما یک تمایز نسبت به رقبا داشته باشد.
چیزهای دیگری که میتوانید بررسی کنید این است که آیا رقبا برای فروش محصولاتشان هدیهای هم ارائه میکنند؟ ممکن است هدیههایی که همراه با محصولشان به مشتری میدهند، باعث جلب مشتریان بیشتر و افزایش سهم آنها از بازار شده باشد. در این شرایط یا باید هدیهی مختص خودتان را ارائه کنید یا با استراتژی دیگری نظر کاربران را جلب کنید.
5- در مورد نحوه حمل و نقل کالای رقبا تحقیق کنید
طبق آمار موسسه statista، هزینه بالای حمل و نقل مهمترین دلیل رها کردن سبد خرید در خریدهای اینترنتی است. با توجه به این، اگر شما یک کسب و کار اینترنتی هستید باید ببینید رقبا چه استراتژی برای رساندن محصولات خودشان به دست کاربران دارند. اگر رقبا ارسال رایگان دارند، بهتر است شما هم حمل و نقل رایگان را به خدمات خود اضافه کنید. این یک فرصت برای ایجاد مزیت رقابتی است.
حتی اگر نمیتوانید خدمات حمل و نقل رایگان ارائه کنید، حداقل از راههای دیگری مثل تخفیف، ارسال هدیه و… سعی کنید رضایت کاربران را به دست بیاورید.
۶- نحوه بازاریابی محتوایی رقبا را بررسی کنید
منظور از بازاریابی محتوا، فرایند انتشار محتواهای رایگان در رسانهها با هدف جذب مخاطب است. برای تحلیل رقبا در این زمینه، به این سوالات پاسخ بدهید:
● آیا در سایتشان وبلاگ دارند؟
● در وبلاگشان به طور مرتب محتوا منتشر میکنند؟
● در نتایج جستوجوی گوگل چه رتبهای دارند؟
● آیا کتاب الکترونیکی منتشر میکنند؟
● آیا چرا باید تحلیل بازار انجام دهید؟ وبینار یا رویداد حضوری برگزار میکنند؟
● آیا بازاریابی ویدیویی میکنند؟
● آیا پادکست منتشر میکنند؟
● آیا در شبکههای اجتماعی فعال هستند؟ در کدام شبکهها؟
سپس این موارد را بررسی کنید:
● در وبلاگ تعداد زیادی مقاله منتشر میکنند یا کم؟
● انتشار مقالات به صورت منظم انجام میشود یا پراکنده؟
● کیفیت محتواها بالاست یا صرفا برای رفع تکلیف آنها را منتشر میکنند؟
● غلطهای املایی زیادی دارند یا به ویراستاری اهمیت میدهند؟
● محتواهای عمیق مینویسند یا سطحی؟
● چه لحنی در محتواها دارند؟ رسمی، دوستانه یا…
● آیا به ظاهر محتواها اهمیت میدهند؟ تصاویر باکیفیت، استفاده از فیلم، متن جذاب و…
● برای تولید محتوا تیم دارند یا یک نفر همه کارها را انجام میدهد؟
● برنامه خاصی برای انتشار انواع دیگر محتوا مثل کتاب الکترونیکی و پادکست دارند یا خیر؟
● از چه روشهایی برای دریافت شماره تماس و ایمیل کاربران (لیدسازی) استفاده میکنند؟
جواب این سوالات به شما کمک میکند بفهمید در آینده قرار است چه استراتژی محتوایی داشته و چگونه میتوانید از رقبا بهتر عمل کنید؟
۷- آیا بازاریابی محتوا برای رقیب کاربردی بوده؟
جالب است بدانید در خیلی از کسب و کارها، بازاریابی محتوا شامل انتشار محتوا در وبلاگ، پیج و… اصلا کاربردی نیست و نمیتوانند با آن کاربران جذب کنند. چرا؟ به هزار دلیل از جمله اینکه اصلا کاربرانشان افرادی نیستند که در رسانهها حضور داشته باشند.
با توجه به این، اگر رقیبی دارید که در رسانهها، سایت و شبکه های اجتماعی فعال است، این یک فرصت است که بازدهی این حوزهها را بررسی کنید و مطمئن شوید که آیا اصلا بازاریابی محتوایی برای صنعت شما مناسب است یا نه. مثلا میتوانید:
● رتبه مقالات رقیب را در گوگل مشاهده کنید.
● ببینید آیا زیر پستهای سایتشان کامنتی نوشتهاند؟
● آیا کسی مقالات آنها را در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته؟
● پستهای اینستاگرام آنها چقدر مورد توجه قرار گرفته است؟
● آیا در اینستاگرام دنبالکنندگان زیادی دارند؟
برای تحلیل این موضوع حتما به سراغ رقبایی بروید که محتواهای باکیفیتی دارند. به این ترتیب متوجه میشوید که آیا تمرکز بر بازاریابی محتوایی باعث افزایش استقبال کاربران از شما میشود یا نه.
۸- محبوبیت رقبا در شبکه های اجتماعی را بررسی کنید
در بخشی از فرآیند تحلیل رقبا، باید به سراغ شبکه های اجتماعی بروید و ببینید که کاربران در مورد رقبای شما چه نظراتی دارند. برای این کار لازم است ۲ اقدام انجام دهید:
● بررسی شبکههای اجتماعی رقیب
در این مرحله باید به سراغ شبکه های اجتماعی رقیب بروید و نظرات کاربران زیر پستهای آنها را بررسی کنید. مثلا تصویر پایین را ببینید:
این کامنتها حاکی از آن هستند که این شرکت خدمات مناسبی به کاربرانش ارائه نمیدهد. زمان تحویل طولانی و پشتیبانی ضغیف، نقاط ضعف این ارائهدهنده اینترنت از نظر کاربران است.
● بررسی نام برند و محصولات در فضای مجازی
در مرحله بعدی باید در کل شبکه های اجتماعی و سایتها به دنبال اسم رقبا باشید و ببینید که کاربران در موردشان چه میگویند. برای این کار باید از ابزار شنود شبکه های اجتماعی یا سوشیال لیسنینگ کمک بگیرید. پس از ثبت برند رقیب در این ابزار، تمامی صفحاتی که در آنها این نام به کار رفته باشد نمایش داده میشود. به این ترتیب میتوانید متوجه احساسات منفی یا مثبت کاربران نسبت به آن رقیب شوید و نقاط ضعف و قوت او را به طوردقیق بررسی کنید.
البته با ابزارهای شنود شبکه چرا باید تحلیل بازار انجام دهید؟ های اجتماعی میتوانید همین کار را برای برند خودتان هم انجام دهید و به محض آورده شدن نام برند یا محصولاتتان در شبکه های اجتماعی، در جریان قرار بگیرد. سپس با حضور به موقع و پاسخ مناسب، برندتان را به عنوان یک برند قدرتمند معرفی کنید.
بررسی شبکه های اجتماعی رقبا
پیشنهاد میکنیم برای شروع از ابزار سوشیال لیسنینگ نیوزباکس استفاده کنید. برای شروع میتوانید از فرصت رایگان یک هفتهای استفاده کنید.
۹- برای رقبا پروفایل بسازید
در مرحله آخر نوبت به این میرسد که یک پروفایل برای هر رقیب بسازید و اطلاعات جمعآوری شده را در آن مرتب کنید. این اطلاعات را در ۴ دسته کلی در پروفایل هر رقیب مرتب کنید:
● نقاط قوت رقیب (مثلا کیفیت بالای محصول)
● فرصتهایی که برای کسب و کار او وجود دارد (مثل از برند خوشنام برای ورود به دیگر بازارها)
● خطرهایی که کسب و کار او را تهدید میکند (مثل عدم وجود منابع مالی کافی برای رشد کسب و کار)
تکنیکهایی برای اجرای بهتر تحلیل رقبا
اجازه دهید قبل از تمام شدن مقاله، چند تکنیک مهم و ارزشمند هم برای تحلیل رقبا به شما آموزش بدهم. با اجرای این تکنیکها، میتوانید تحلیل بهتری از رقبا و البته خودتان داشته باشید.
۱- به خریداران زنگ بزنید
همین حالا به ۲۰ مشتری آخری که از کسب و کارتان خرید کردند زنگ بزنید و از آنها بابت خریدشان تشکر کنید. سپس از آنها بخواهید ۵ دقیقه از زمانشان را در اختیار شما قرار دهند. شما قرار است سوالات مهمی از آنها بپرسید. در ازای این زمان میتوانید یک هدیه (به شکل کد تخفیف) به آنها تقدیم کنید. از آنها این سوالات را بپرسید:
● چه چیزی باعث شد از کسب و کار ما خرید کنید؟
● آیا قبل از خرید، رقبای ما را هم بررسی کردید؟
● چه چیزی باعث شد از آنها خرید نکنید؟
● یک نقطه تاریک و منفی از کسب و کار ما و همینطور از رقبای ما نام ببرید.
۲- با مشتریانی که از تمدید حساب یا خرید مجدد منصرف شدهاند، تماس بگیرید
اگر به شماره افرادی که قصد خرید محصول از شما را داشتهاند دسترسی دارید، با آنها تماس بگیرید و همان روال بالا را برای آنها انجام دهید. سپس این سوالات را از آنها بپرسید:
● آیا از رقیب ما خرید کردید؟
● چه چیزی باعث شد به جای ما به سراغ رقیب بروید؟
● چه چیزی باعث شد از ما خرید نکنید؟
۳- مشتری رقیب شوید
وارد وب سایت رقیبتان شوید و مثل یک خریدار واقعی، چند محصول از آنها بخرید. وظیفه شما این است که یکییکی نقاط ضعف و قوت رقیب را درک کنید و آنها را به دقت یادداشت کنید. مثلا: میزان سرعت لود شدن سایت، ظاهر و زیبایی بصری سایت، متنها و کال تو اکشنهای جذاب، میزان قیمت محصولات، کیفیت پشتیبانی و… .
درست است که باید برای تحلیل رقبا تمامی مراحل گفتهشده در این مقاله را انجام بدهید. اما یادتان باشد جوابهای واقعی که نیاز به دانستنشان دارید، نزد کاربران واقعی است! بنابراین هر چه با کاربران بیشتر ارتباط داشته، شبکه های اجتماعیشان را بررسی کنید، از آنها سوال کنید یا خودتان را جای آنها بگذارید، به جوابها و در نتیجه تحلیل بهتری میرسید.
اگر سوال و نظری درباره آنالیز رقبا و فرایند اجرای تحلیل رقبا داشتید در بخش نظرات منتظر خواندن پیامهای شما هستم.
دیدگاه شما