افسانههای سرمایهگذاری و معاملهگری
شاید خواندن زندگی داو کمی به نظر خسته کننده باشد ولی باید بدانید که انسان های بزرگ تحت تاثیر چه عوامل محیطی و کوشش های شخصی به این درجه از شکوفایی رسیده اند. چیزی که اکنون پایبست تحلیل تکنیکال نوین را تشکیل داده است نظریه داو (تئوری داو) می باشد. بیشتر بدانید
جان تمپلتون اسطوره معامله گر سهام
جمله معروف جان تمپلتون: بازارهای صعودی در بدبینی متولد میشوند. در شک رشد میکنند. در خوشی به بلوغ میرسند. و در سرخوشی میمیرند. معرفی جان تمپلتون سر جان تمپلتون عمر خود را به عنوان یکی از پیشگامان سرمایه گذاری و کارهای بشردوستانه سپری کرده. بیشتر بدانید
معرفی آنتون کریل معامله گر بازارهای مالی
معرفی آنتون کریل من در سال 1979 در لیورپول (شهری بندری در شمال غربی انگلستان) متولد شدم. زندگی در آنجا و آن سالها دشوار بود، وقتی که 4 ساله بودم پدرم آنجا را ترک و به آلمان مهاجرت کرد و مادر من باید تمام وقت کار میکرد تا بتواند خانه را برای من و. بیشتر بدانید
معرفی توماس بولکوفسکی
توماس بولکوفسکی کیست؟ توماس بولکوفسکی (Thomas N. Bulkowski) به اعتقاد بسیاری از شخصیتهای دنیای معاملهگری، او یکی از نویسندگان برجستۀ جهان در حوزۀ الگوهای نموداری است. وی سرمایهگذاری موفق و معاملهگری با بیش از سی سال تجربه در بازار سهام است. بیشتر بدانید
معرفی پائول تئودور جونز
پائول تئودور جونز متولد 28 سپتامبر سال 1954 در ممفیس ایالات متحده متولد شد. او بنیانگذار شرکت سرمایه گذاری تئودور است که یک شرکت خصوصی هج فاند (فراچارت: مدیریت سرمایه و صندوق تامینی) می باشد. در مارس سال 2014 توسط مجله فوربس ارزش خالص دارایی ها. بیشتر بدانید
معرفی جیم پاول سرمایهگذار نمونه
زندگی نامه جیم پاول شکست مالی سنگینش باعث شد شغلش را از دست بدهد، اعتبارش را از دست بدهد و یک و نیم میلیون دلارش را کامل ببازد و 400 هزار دلار هم بدهی داشته باشد. اما ناامید نشد. مجددا شروع کرد و یک دهه را صرف ساختن مجدد هرآنچه داشت کرد و توانست. بیشتر بدانید
معرفی فیلیپ فیشر نظریه پرداز بازار سرمایه
فیشر از نظریه پردازان بزرگ سرمایهگذاری در بازار است که در سال 1907 در کالیفرنیا به دنیا آمد. فیلیپ فیشر، یک سرمایهگذار بلندمدتی بود که بر مبنای اصول، سرمایهگذاری میکرد و میتوان این بحث را مطرح کرد که وی، همانند وارن بافت و چارلی مانگر ، ا. بیشتر بدانید
بنیامین گراهام نظریه پرداز افسانه ای وال استریت
بنیامین گراهام یکی از نظریه پردازان بزرگ سرمایه گذاری در سال های پس از جنگ جهانی دوم است. کسانی مانند وارن بافت از شیوه ها و نظریات او بسیار الگو برداری کرده و کل ثروتش را از بازار بورس و به اذعان خودش از شاگردی در محضر بنیامین گراهام به دست آور. بیشتر بدانید
رندی ﻣﮏ لین معامله گر بازارهای مالی
رﻧﺪی ﻣﮏ لین کیست؟ رﻧﺪی ﻣﮏ لین ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮔﺮی رﺍ با ﺷﺮوع ﺑﺎزﺍر ﺍرز در دهه ۷۰ آﻏﺎر ﮐﺮد و کسی ﺑﻮد ﮐﻪ ﺗﻮﺍنست در ﺳﺎل ﺍول ﻣﻌﺎﻣﻠه ﮔﺮی ﯾﮏ ﺣﺴﺎب ۲۰۰۰ دﻻری رﺍ ﺑﻪ ۷۰/۰۰۰ دﻻر ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ دهد. رﻧﺪی ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﻪ ﻣﺪت ۲۰ ﺳﺎل ﺣﻔﻆ ﺳﻮد ﮐﻨﺪ و ﺍز ﺍﯾﻦ ﻧﻈﺮ در ﺣﻔﻆ ﺳﻮد […] بیشتر بدانید
آشنایی با ری دالیو مالک بزرگترین صندوق تامین سرمایه
ری دالیو کیست؟ ری دالیو میلیاردر آمریکایی و موسس شرکت بریج واتر است که با ثروت ۴ میلیارد دلاری خود در بین دوازدهمین ثروتمند جهان در سال ۲۰۱۰ به شمار میرود. شرکت بریج واتر در حال حاضر بزرگترین صندوق تامین سرمایه در جهان است. ریموند تی. دالیو د. بیشتر بدانید
جس لیورمور بزرگترین معامله گر تاریخ وال استریت
جس لیورمور کیست؟ در این پست قصد معرفی کردن یکی از بزرگان وال استریت را دارم کسی که به خرس بزرگ وال استریت مشهور است. جس لیورمور قطعاً یکى از بزرگترین تریدرهاى تاریخ است. او از سن ۱۴ سالگى به عنوان پادو در یکى از کارگزارى هاى بوستون شروع به کار ک. بیشتر بدانید
آشنایی با رابرت کیوساکی
رابرت کیوساکی می گوید: علت اصلی که باعث می شود بیشتر مردم در تنگناهای مالی به سر ببرند این است که سالهای بسیاری از عمر خود را در مدارس می گذرانند اما در خصوص پول چیزی یاد نمیگیرند . نتیجه این است که مردم فقط یاد می گیرند برای پول کار کنند اما ه. بیشتر بدانید
معرفی جورج سوروس
جورج سوروس ، سرمایهگذار معروف آمریکایی یهودی الاصل با بیست و دو میلیارد دلار ثروت جزو ثروتمند ترین مردان جهان بوده.او متولد ماه اوت 1930 میلادی در بوداپست مجارستان و رئیس هیئت مدیره بنیاد سوروس است. بیشتر بدانید
آشنایی با وارن بافت اعجوبه سرمایه گذاری
وارن بافت کیست؟ وارن بافت سرمایه گذار و تاجر موفق آمریکایی است. وارن بافت 74 ساله، امسال به عنوان یکی از ثروتمندترین ترین مردان جهان در سال 2014 معرفی شد. او یه اکنون بزرگترین سرمایهگذار جهان است، کار خود را از سن سیزده سالگی به عنوان روزنامهف. بیشتر بدانید
ترید یا معامله ارز دیجیتال چیست؟ روش های ترید رمزارز
واژه ترید (Trade) در زبان انگلیسی به معنای مبادله یا معامله است، این مفهوم در دنیای ارز دیجیتال به خرید و فروش بیت کوین یا دیگر رمزارزها مربوط میشود که با هدف کسب سود انجام میگیرد. به زبان سادهتر، خرید ارز دیجیتال با قیمت کم و فروش آن با قیمت بالا را ترید ارز دیجیتال میگویند.
در این معاملهها، با پیشبینی قیمت ارزهای دیجیتال و سروکار داشتن با نمودارهای مختلف میتوان سود مناسبی کسب کرد. درنتیجه، پیشبینیهای یک فرد باتوجه به اطلاعاتی که دارد، استراتژیهای مبادلاتی که بهکار میگیرد و اقدامات او برای کسب سود در ارز دیجیتال، همه و همه این فعالیتها در نهایت منجربه ترید میشود.
تریدر یا معاملهگر کیست؟
معاملهگر یا تریدر، شخصی است که قیمتها را پیشبینی میکند و همواره درمورد اخبار، رویدادها و نمودارهای مختلف اطلاعات بهروز دارد. باتوجه به اطلاعاتی که یک تریدر با آن سروکار دارد، اگر او تشخیص دهد که ارزش یک ارز دیجیتال همچنان افزایش پیدا میکند، آن را خریداری میکند و برعکس اگر پیشبینی کند که ارزش آن سقوط خواهد کرد، برای فروش اقدام میکند.
معاملهگران افرادی هستند که در بازههای یک روزه تا چند ماهه به خرید و فروش ارز دیجیتال میپردازند، اما عموما نگاه بلندمدت به داراییهای خود ندارند. همچنین، این افراد بهطور معمول داراییهای خود را در صرافی آنلاین نگهداری میکنند تا بتوانند بهصورت لحظهای به خرید و فروش یا تبدیل داراییهای خود بپردازند.
اصطلاحات و مفاهیم ترید
درادامه، رایجترین اصطلاحات و مفاهیمی که در ترید ارزهای دیجیتال با آنها مواجه میشوید را آوردهایم:
FUD | ایجاد ترس، عدم اطمینان و شک
این عبارت مخفف Fear, Uncertainty, and Doubt به معنای ترس، بلاتکلیفی و تردید است. این شرایط احساسی ممکن است در سرمایهگذاران و معاملهگران به دلایل مختلف روی دهد. گاهی اوقات افرادی با انتشار اخبار منفی و شایعاتی مانند کلاهبردار بودن یا هک شدن آن ارز، در تلاش هستند FUD را در ذهن افراد ایجاد کنند. گاهی اوقات هدف از این کار این است که افراد زیادی شروع به فروش ارز کنند و قیمت ارز پایین بیاید و خودشان خرید کنند.
FOMO | ترس از دست دادن
واژه FOMO بهطور رسمی در سال 2013 به فرهنگ لغت آکسفورد اضافه شد و اکنون، در خارج از دنیای رمزنگاری هم کاربرد دارد. درواقع، این اصطلاح به ترسی اشاره میکند که معاملهگران هنگام خرید و فروش ارز دیجیتال دربرابر از دست دادن فرصت سود احساس میکنند.
HODL | هادل
این اصطلاح برای سرمایهگذارانی استفاده میشود که اعتقاد زیادی به یک ارز دیجیتال خاص دارند و میخواهند برای مدت طولانیتری دارایی خود را حفظ کنند. استراتژی HODLing مشابه استراتژی خرید و نگهداری دارایی است که از بازارهای سنتی میآید.
یکی از روش های تامین مالی برای پروژههای مرتبط با ارز دیجیتال، عرضه اولیه یا همان ICO است. در این روش، معاملهگران میتوانند با استفاده از دیگر رمزارزها مانند بیت کوین یا ارزهای فیات مانند دلار، بر روی پروژه موردنظر سرمایهگذاری کنند و توکنهای مربوط به آن پروژه را از سوی شرکت افسانههای سرمایهگذاری و معاملهگری مربوطه دریافت کنند. عرضه اولیه قبل از راهاندازی پروژه انجام میشود و توکنهای پروژه به فروش میرسد.
شتکوینر | Shitcoiner
معمولا به افرادی گفته میشود که در ارزهای ارزان قیمت که یک پروژه واقعی و معتبر نیستند سرمایهگذاری میکنند به امید این که به سودی هنگفت برسند ولی در نهایت تا زمانی که این ارز کاملا ارزش خود را از دست میدهد آن را نگهداری میکنند. این اصطلاح بیشتر توسط طرفداران بیتکوین افسانههای سرمایهگذاری و معاملهگری به افرادی که به خرید و فروش و نگهداری آلتکوینها اعتقاد دارند گفته میشود.
بیتکوینر | Bitcoiner
به افرادی متعصبی گفته میشود که فقط به بیتکوین باور دارند و برای سایر آلتکوینها ارزشی قائل نیستند. این اصطلاح توسط افرادی که به آلتکوینها اعتقاد بیشتری دارند به افراد طرفدار بیتکوین نسبت داده شده است.
به فنا رفتن | Rekt
کوتاه شده کلمه Wrecked و به معنای به فنا رفتن و از دست دادن میزان زیادی سرمایه است. زمانی که تریدرها یا سرمایهگذاران زیان سنگینی متحمل میشوند برای آنها به کار برده میشود.
ماه | Moon
کلمه MOON به معنای ماه است. اغلب رشد بسیار زیاد یک ارز را رسیدن به ماه تشبیه میکنند. معمولا زمانی که افرادی برای رشد ارزی که خریداری کردهاند شور و اشتیاق دارند این کلمه و اصطلاحاتی مانند To the Moon یا Mooning را به کار میبرند.
DYOR | تحقیقات را خودت انجام بده
این اصطلاح بدان معناست که سرمایهگذاران باید خودشان درمورد سرمایهگذاریها تحقیق کنند و نباید به دیگران متکی باشند. زیرا، موفقترین سرمایهگذاران خودشان تحقیق میکنند و به نتیجه میرسند.
AML | مبارزه با پولشویی
مبارزه با پولشویی (AML) به قوانین و مقرراتی اشاره دارد که از ایجاد شرایط مناسب برای مجرمان جلوگیری میکنند. این رویهها، کار مجرمان را سختتر میکنند تا نتوانند پولهای خود را بهعنوان منابع قانونی نمایش دهند.
KYC | مشتری خود را بشناسید
رهنمودهای KYC تضمین میکنند که موسسات تسهیل کننده معاملات مالی، هویت مشتریان خود را تایید کنند. این مفهوم با هدف بهحداقل رساندن خطر پولشویی ایجاد شده است.
تفاوت ترید با سرمایهگذاری
معامله نسبت به سرمایهگذاری بر بازه زمانی کوتاهتری تمرکز میکند. معاملهگران ممکن است به ارزش پایه داراییهایی که معامله میکنند نگاه کنند، اما برایشان مهم نیست که ارز دیجیتالی که معامله میکنند در آینده موفق افسانههای سرمایهگذاری و معاملهگری میشود یا خیر، زیرا ترید ارز دیجیتال میتواند بدون توجه به رونق بازار آن سودآور باشد.
درواقع، این موضوع یکی از مزایای ترید ارز دیجیتال نسبت به سرمایهگذاری است. برای مثال، معاملهگران میتوانند در بازارهای صعودی و نزولی به سود برسند، درحالی که سرمایهگذاران بلندمدت باید منتظر بازارهای صعودی باشند.
ترید ارز دیجیتال بسیار هیجان انگیزتر از سرمایهگذاری در آن است. با این حال، سرمایهگذاری آگاهانه ریسک و چالشهای بسیار کمتری دارد. در معامله شما با بررسی بازار در کوتاهمدت سود کسب میکنید، اما در سرمایهگذاری با صبر کردن در بلندمدت به سود میرسید.
انواع روشهای ترید
بهطور کلی، انواع ترید ارز دیجیتال را میتوان به دو گروه تقسیم کرد. گروه اول تریدهای بلندمدت هستند که در آنها، معاملهگران با ارزانترین قیمت کوین موردنظر را خریداری کرده و در بالاترین قیمت آن را میفروشند. تریدرهای بلندمدت صرف نظر از شرایط بازار، داراییهای خود را رها نمیکنند و فقط زمانی آنها میفروشند که ارزش رمزارزشان در اوج باشد.
گروه دوم تریدهای کوتاهمدت هستند که با هدف کسب سودهای آنی در بازار فعالیت میکنند. در این نوع تریدها میتوان بهراحتی چندین بار در روز برای خرید و فروش ارز دیجیتال اقدام کرد. معاملات کوتاهمدت برای کسانی که زمان و تجربه لازم برای تجزیه و تحلیل بازار را دارند، بسیار مناسب و عالی است.
اما اگر بخواهیم نگاه جزئیتری به انواع روشهای ترید ارز دیجیتال داشته باشیم، باید انواع مختلف تریدرها را بشناسیم، که شامل موارد زیر هستند:
معاملهگران اسکالپ | Scalp Traders
اسکالپینگ یک استراتژی معامله است که در آن معاملهگران سعی میکنند از حرکات بسیار کوچک قیمتی سود بگیرند. این افراد به دنبال اهداف قیمتی بسیار بالا نیستند و در عوض در تلاشاند که بارها و بارها و از تغییرات کوچک قیمتی سود ببرند. به همین دلیل، معاملهگران اسکالپی ممکن است تعداد زیادی سفارش در یک بازه زمانی کوتاه ثبت کنند و به دنبال ناکارآمدی بازار و حرکات کوچک قیمتی هستند. تفکر اصلی پشت این استراتژی این است که با جمع کردن تعداد زیادی از سودهای کوچک، معاملهگر در نهایت به سود کلانی دست یابد.
معاملهگران سوئینگ | Swing Traders
به طور معمول، سوئینگ تریدینگ شامل نگه داشتن موقعیتی طولانی یا کوتاه برای بیش از افسانههای سرمایهگذاری و معاملهگری یک جلسه معاملاتی است، اما این زمان معمولا کمتر از چند هفته یا چند ماه است. این یک بازه زمانی کلی است؛ زیرا برخی معاملات ممکن است بیش از دو ماه طول بکشد، با این وجود برخی از معاملهگران ممکن است آنها را معاملات نوسانی بدانند. در این روش معاملهگران تا زمانی که هدف بلندمدت خود را درک نکنند، بر اساس تغییرات بازار واکنش نشان نمیدهند. این روش ترید ارز دیجیتال یکی از محبوبترینهاست که معاملهگران در آن بر تحلیل تکنیکال تکیه میکنند.
معاملهگران روز | Day Traders
معاملهگران روزانه بیشترین وقت را برای ترید ارز دیجیتال صرف میکنند. آنها در فعالترین ساعات روز در بازار حضور دارند و در بیشتر موارد، از مبادله کریپتو امرار معاش میکنند. در این روش لازم است که زمان لازم برای نظارت بر بازارها و تاثیر قیمتها را داشته باشید.
پوزیشن تریدر | Position Traders
میتوان افسانههای سرمایهگذاری و معاملهگری گفت که پوزیشن تریدرها همان معاملهگران نوسانی هستند که کارشان را عمیقتر انجام میدهند. این افراد مانند بقیه معاملهگران از روندها و نمودارهای بازار پیروی نمیکنند، بلکه پیش از سرمایهگذاری با فکر سود بلندمدت به مطالعه بازار میپردازند. برای مثال، مطالعه وایت پیپر یک ارز دیجیتال یا بررسی عملکرد بازار آن از جمله مواردی است که در پوزیشن ترید انجام میشود. مطالعه این موارد به معاملهگران کمک میکند تا از دریافت سود بلند مدت مطمئن شوند.
نهنگها | Whales
اصطلاح نهنگ برای توصیف افرادی به کار میرود که تراکنشهایی با حجم بسیار بالا انجام میدهند و دارایی زیادی در بازار دارند. حجم زیاد معاملههایی که توسط نهنگها انجام میشود، بر قیمت ارز دیجیتال در بازار تاثیر میگذارد. به طور کلی، استراتژیهایی که توسط نهنگها به کار میرود، تاثیر زیادی بر وضعیت بازار ارز دیجیتال دارد که این تاثیرات میتوانند مثبت یا منفی باشند. نهنگها نهتنها شامل اشخاص حقیقی میشود بلکه میتواند شامل سرمایهگذاران حقوقی و صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ نیز باشد.
روشهای تحلیل بازارهای مالی
برای کسانی که میخواهند به ترید ارز دیجیتال بپردازند همیشه این سوال وجود دارد که آیا هرشخصی میتواند معاملهگر باشد؟ اگر چنین است چگونه میتوان اطلاعات لازم را بهدست آورد؟
معاملهگران برای آشنایی با نحوه معامله ارز دیجیتال، باید انواع روشهای تحلیل و چگونگی استفاده از دادهها را بدانند. قطعا مبادله ارز دیجیتال با تکیه بر حرفها و شنیدهها یا پیشبینیهای سطحی برخی افراد، سرانجام خوشی نخواهد داشت. برای موفقیت در این زمینه لازم است که با اساس شیوههای تحلیل آشنا باشید.
بهطور کلی، روشهای تحلیلی بازار مالی در ارز دیجیتال به دو گروه تقسیم میشوند:
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال به بررسی روندهای آماری، تغییر قیمتها و ظرفیتهای یک ارز دیجیتال جهت پیشبینی قیمت آن در کوتاهمدت و بلندمدت گفته میشود. مشابه این روش تحلیل در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس کالا هم استفاده میشود. درواقع، دانش تحلیل تکنیکال براساس اصول بهوجود آمده از رفتار مشابه معاملهگران در طول تاریخ بازارهای مالی و درنتیجه، ایجاد الگوهای یکسان قیمتی است.
البته، در این نوع تحلیل هیچگاه قطعیت وجود ندارد و تنها میتوان روند بازار را بهصورت احتمالی مشخص کرد.
تحلیل فاندامنتال
یک روش دیگر برای تحلیل بازار مالی ارز دیجیتال وجود دارد که در آن شما به روند قیمت هیچ توجهی ندارید، بلکه به تجزیه و تحلیل بنیادی یک ارز دیجیتال میپردازید. به بیان دیگر در تحلیل بنیادین یا همان فاندامنتال تحلیلگر به بررسی و تحلیل شرایط یک پروژه یا شرکت از جنبههای مختلف میپردازد و اخبار و رویدادهای مهم آن را دنبال میکند. آنالیز تمام جوانب و عوامل موثر بر یک پروژه یا شرکت بهطوری که بتوان ارزش ذاتی و پتانسیلهای بالقوه آن را تشخیص داد به عنوان تعریف تحلیل فاندامنتال شناخته میشود.
به عنوان مثال اگر خبر پذیرش بیت کوین توسط یک شرکت بزرگی منتشر شود و فردی احتمال دهد که قیمت بیت کوین افزایش خواهد یافت و بیت کوین خریداری کند، او در واقع به نوعی از تحلیل فاندامنتال برای تصمیمگیری در مورد خرید بیت کوین استفاده کرده است. البته لازم به ذکر است که این روش برای پیشبینی عملکرد یک ارز دیجیتال در کوتاهمدت چندان مناسب نیست و در بلندمدت کاربرد بیشتری دارد.
اصول مهم ترید ارز دیجیتال
یک معاملهگر ارز دیجیتال برای موفقیت در کار خود باید اصول زیر را درنظر داشته باشد:
پیش از هرچیز، خواندن نمودارها و چارتها را یاد بگیرید!
یکی از بهترین روشها برای یادگیری خواندن نمودارها، قیمتگذاری است. هنگامی که نحوه خواندن نمودارها را یاد گرفتید، میتوانید بفهمید که چرا بازار در حال بالا یا پایین رفتن است، با این آگاهی، شما دیگر میدانید که کدام استراتژی را در آن جهت اجرا کنید.
با یک استراتژی یا ترکیبی از استراتژیهای مطمئن مبادله کنید!
یک استراتژی مطمئن، آن است که بهطور جامع مورد آزمایش قرار گرفته و ثابت شده باشد. تنها با این روش شما اعتماد بهنفس این را خواهید داشت که به استراتژی خود پایبند باشید.
یک سیستم معاملاتی قوی ایجاد کنید.
برخلاف آن چه اکثر معاملهگران تازهکار فکر میکنند، تجارت فقط در مورد استراتژی نیست، بلکه خود سیستم برای تبدیل شدن یک تازهکار به یک معاملهگر موفق کمک زیادی میکند. اگر شما احتمالات را بهخوبی درنظر بگیرید تا برد درحجم زیاد و باخت کم داشته باشید، یک برد شما میتواند سه باخت را پوشش دهد. با اجرای این سیستم معاملاتی در دراز مدت میتوان به یک معاملهگر موفق تبدیل شد.
کلام آخر
بسیاری از معاملهگران بهدلیل نوسانات بالای ارز دیجیتال جذب آن میشوند، اما باید بدانید که برای موفقیت در این راه، هرگز نباید بدون برنامه و مطالعه قبلی عمل کرد. مطالبی که در این مقاله گفتیم برای افراد علاقهمند به ترید ارز دیجیتال، پیشزمینه مناسبی ایجاد میکند. اگر درمورد هریک از مباحث گفته شده سوالی دارید، حتما برای ما بنویسید تا پاسخگوی شما باشیم.
سراب افسانه های کرملین؛ اقتصاد روسیه در معرض فروپاشی
اکوایران: علی رغم افسانه های رایج، اقتصاد روسیه در حال فروپاشی است.
به گزارش اکوایران، جنگ در اوکراین وارد ششمین ماه خود شده است. علی رغم آنکه تصور می شود تحریم های بی سابقه غرب علیه کرملین از قدرت بازدارنده برخوردار باشد، با این حال به نظر می رسد که با وجود تحریم ها پوتین به عملیات تجاوزگرانه علیه کیف ادامه داده و بسیاری را در غرب به واداشته که بپندارند پوتین اقتصاد روسیه را محفوظ داشته است.
جفری سانفلد و استیون تیان، تحلیلگران اقتصاد سیاسی با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیلی فارن پالیسی با عنوان «در واقع اقتصاد روسیه در حال فروپاشی از درون است؛ ۹ افسانه درباره انعطاف پذیری اقتصاد روسیه در برابر تحریم های اقتصادی» به نقد این دیدگاه پرداخته اند.
سوءتعبیرهای رایج غربی
بپنج ماه از حمله روسیه به اوکراین گذشته و بسیاری از سیاستگذاران و مفسران غربی از ابعاد اقتصادی تهاجم پوتین و پیامدهای اقتصادی آن برای روسیه چه در داخل و چه در سطح جهانی، آگاهی دقیقی ندارند. بسیاری استدلال کردهاند، تحریمهای بینالمللی و از بین رفتن کسبوکارهای این کشور تأثیر مخربی بر اقتصاد روسیه داشته است. بدین ترتیب، اقتصاد رو به وخامت، مکمل قابل توجهی برای چشم انداز سیاسی رو به وخامت پوتین بوده است.
با توجه به فقدان دادههای اقتصادی، ادامه این سوءتعبیرها مایه تعجب نیست. بسیاری از تحلیلها و پیشبینیها از اقتصاد روسیه که در ماههای اخیر رایج شده، دارای یک نقص روششناختی مهم هستند: این تحلیلها عموما بنای خود را بر انتشار دورهای آمار دولت روسیه قرار داده اند. این آمارها به طور فزایندهای گزینشی هستند -از جمله آمار مربوط به صادرات و واردات، به ویژه با اروپا؛ دادههای خروجی ماهانه نفت و گاز؛ مقادیر صادرات کالا؛ ورود و خروج سرمایه؛ صورتهای مالی شرکتهای بزرگ؛ دادههای پایه پولی بانک مرکزی؛ دادههای سرمایه گذاری مستقیم خارجی؛ دادههای وام و منشاء وام؛ و سایر دادههای مربوط به در دسترس بودن اعتبار.
افسانه های متداول روسی
از آنجایی که کرملین انتشار اعداد به روز شده را متوقف و در دسترس بودن دادههای اقتصادی را برای پژوهشگران محدود کرد، بسیاری از پیش بینیها، تصویر جذاب اقتصاد روسیه در روزهای اولیه پس تهاجم را ادامه میدهند -زمانی که تحریمها و عقب نشینی تجاری تاثیر کامل نداشتند.
تیم کارشناسان ما -با توجه به مخاطرات پذیرش آمار رسمی کرملین- با استفاده از منابع داده خصوصی به زبان روسی و مستقیم از جمله دادههای مصرف، آمار شرکای تجاری بینالمللی روسیه، و دادهکاوی مجتمعها، دادههای کشتیرانی، یکی از اولین تحلیلهای جامع اقتصادی را منتشر کرده است که فعالیت اقتصادی فعلی روسیه را در پنج ماه پس از تهاجم را اندازهگیری میکند. از تحلیل ما مشخص میشود: عقبنشینیهای تجاری و تحریم، اقتصاد روسیه را در کوتاهمدت و بلندمدت درهم میکوبد. ما بر اساس این تحقیقات 9 افسانه رایج، اما گمراه کننده در مورد انعطاف پذیری اقتصاد روسیه را به چالش بکشیم.
افسانه اول: تغییر مسیر انتقال گاز
اولین افسانه: روسیه میتواند مسیر صادرات گاز خود را تغییر و به جای اروپا آن را به آسیا بفروشد. این یکی از محبوبترین و گمراهکنندهترین نکات در سخنان پوتین بویژه خطاب به کشورهای شرقی است.
با این حال، گاز طبیعی، کالای صادراتی قابل جایگزینی برای روسیه نیست. کمتر از ۱۰ درصد از ظرفیت گاز روسیه را گاز طبیعی مایع تشکیل میدهد، بنابراین صادرات گاز روسیه همچنان به سیستم خطوط لوله ثابت وابسته است و اکثریت قریب به اتفاق خطوط لوله روسیه به سمت اروپا است. این خطوط که از غرب روسیه سرچشمه میگیرند، قابل اتصال به یک شبکه مجزای نوپای خطوط لوله که سیبری شرقی را به آسیا متصل میکند، نیست که تنها ۱۰ درصد از ظرفیت شبکه خطوط لوله اروپا را شامل میشود.
پروژههای خط لوله آسیایی که از مدتها قبل در حال ساخت هستند، هنوز سالها با عملیاتی شدن فاصله دارند – پروژههای جدیدی که با عجله شروع شده و تامین مالی پرهزینه آنها با توجه بو وضعیت کنونی روسیه در هاله ای از ابهام قرار دارند.
در واقع نیاز روسیه به بازارهای جهانی بسیار بیشتر از نیاز جهان به منابع روسیه است. اروپا ۸۳ درصد از صادرات گاز روسیه را دریافت میکند، اما تنها ۴۶ درصد از نیاز خود در سال ۲۰۲۱ را از روسیه دریافت کرد. این در حالی است که دادههای منتشر شده شرکت گازپروم نشان میدهد که تولید در این ماه نسبت به مدت مشابه سال قبل بیش از ۳۵ درصد کاهش یافته است. با وجود تمام باجخواهی پوتین از اروپا در حوزه انرژی، در حقیقت او این کار را با هزینه مالی قابل توجه و صرفا برای پیشبرد اهداف آنی خود انجام میدهد.
افسانه دوم: جایگزینی شرق با غرب در صادرات نفت
دومین افسانه: از آنجا که نفت امکان تغییر مسیر بیشتری در مقایسه با گاز دارد، پوتین میتواند نفت بیشتری به آسیا بفروشد. این در حالی است که صادرات نفت روسیه در حال حاضر نیز منعکس کننده کاهش نفوذ اقتصادی و ژئوپلیتیکی پوتین است. چین و هند با درک این مسئله که نفت روسیه خریدار دیگری ندارد، با تخفیف بیسابقهی تقریباً ۳۵ دلاری در حال خرید نفت اورال روسیه هستند -در صورتی که اختلاف قیمت نفت روسیه با برنت هیچگاه بیش از ۵ دلار نبوده و حتی گاهی گرانتر هم فروخته شده است.
از سوی دیگر نفتکشهای روسی تقریبا ۳۵ روز طول میکشد تا به شرق آسیا برسند، اما فاصله شان تا اروپا 2 تا 7 روز است -به همین سبب هم به لحاظ تاریخی تنها ۳۹ درصد نفت روسیه به آسیا و در مقابل ۵۳ درصد به اروپا ارسال می شد. بدین ترتیب روسیه ضرر قابل توجهی می کند و هزینه های بیشنری می پردازد.
صنایع بالادستی روسیه نیز متکی به فناوری غربی است و با از دست دادن بازار اولیه و کاهش نفوذ اقتصادی روسیه منجر به تجدیدنظر وزارت انرژی روسیه در پیشبینیهای خود در مورد تولید بلندمدت نفت شد. همانطور که بسیاری از کارشناسان انرژی پیش بینی کردند، روسیه در حال از دست دادن جایگاه خود به عنوان یک ابرقدرت انرژی است.
افسانه سوم: جایگزینی شرق با غرب در واردات کالا
سومین افسانه: روسیه کالاهای شرقی وارداتی را جایگزین نمونه غربی میکند. واردات نقش مهمی در اقتصاد داخلی روسیه ایفا و حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی روسیه را تشکیل میدهد، و علیرغم توهمات جنگ طلبانه پوتین مبنی بر خودکفایی کامل، این کشور به نهاده ها، قطعات و فناوری حیاتی از شرکای تجاری مختلف نیاز دارد.
در ماههای اخیر واردات روسیه بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته و چین به آن اندازه که بسیاری نگران بودند وارد بازار روسیه نشده است. طبق آخرین انتشارات ماهانه اداره کل گمرک چین، صادرات چین به روسیه از ابتدای سال تا آوریل بیش از ۵۰ درصد کاهش یافت و از ۸.۱ میلیارد دلار در ماه به ۳.۸ میلیارد دلار رسیده است. با توجه به اینکه صادرات چین به آمریکا هفت برابر صادرات به روسیه است، گویا شرکتهای چینی نگران تحریمهای آمریکا هستند.
افسانه چهارم: مصرف داخلی بالا
چهارمین افسانه: مصرف داخلی روسیه همچنان بالاست. این در حالی است که برخی از بخشهایی که بیشتر به زنجیرههای تامین بینالمللی وابسته هستند از تورم حدود ۴۰ تا ۶۰ درصدی ضربه خوردهاند.
افسانه پنجم: کسب و کارهای جهانی، سرمایه و استعدادها از روسیه خارج نشده اند
پنجمین افسانه: کسب و کارهای جهانی از روسیه خارج نشده و فرار سرمایه و استعدادها از روسیه اغراق آمیز است. کسبوکارهای جهانی حدود ۱۲ درصد از نیروی کار روسیه (۵ میلیون کارگر) را تشکیل میدهند و در نتیجه عقبنشینی تجاری، بیش از ۱۰۰۰ شرکت که حدود ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی روسیه را تشکیل میدهند، فعالیتهای خود را در این کشور کاهش دادهاند و روند سرمایهگذاری خارجی سه دهه را معکوس کردهاند. این شرایط همچنین منجر به حمایت بیسابقهای از فرار سرمایهها و استعدادها در مهاجرت دستهجمعی ۵۰۰ هزار نفری شد که بسیاری از آنها دقیقاً کارگرانی با تحصیلات عالی و ماهر هستند.
افسانه ششم: مازاد بودجه در اثر بالا رفتن نرخ انرژی
ششمین افسانه: به دلیل قیمت بالای انرژی روسیه بودجه مازاد دارد. اما وزیر دارایی روسیه از کسری بودجه در سال جاری -معادل ۲ درصد تولید ناخالص داخلی- سخن گفته است. امسال از معدود سالهایی است که بودجه -به رغم قیمت بالای انرژی- با کسری مواجه بوده و دلیل آن ورود بیثبات کننده پوتین به سیاستهای پولی و افزایش چشمگیر هزینههای نظامی و پروژههای بیدلیل کرملین است که به دو برابر شدن عرضه پول در روسیه منجر شده است.
افسانه هفتم: انباشتن صدها میلیارد سرمایه ذخیره
هفتمین افسانه: پوتین صدها میلیارد دلار سرمایه انباشته کرده و بعید است وضعیت مالی کرملین به این زودیها وخیم شود. با این حال صندوقهای ذخیره پوتین با چالش مواجه اند، از جمله اینکه از حدود ۶۰۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی او که از سالها درآمدهای نفت و گاز انباشته شده است، ۳۰۰ میلیارد دلار مسدود شده و از دسترس روسیه خارج است. ذخایر ارزی باقیمانده پوتین با سرعتی نگرانکننده و حدود ۷۵ میلیارد دلار از آغاز جنگ، کاهش یافته است.
افسانه هشتم: روبل قویترین ارز جهان در سال جاری است
هشتمین افسانه: روبل قویترین ارز جهان در سال جاری است. یکی از موضوعات مورد علاقه پوتین، افزایش ارزش روبل، از طریق کنترل سختگیرانه سرمایه است -که در میان شدیدترین کنترلها در جهان قرار دارد. این محدودیتها عملاً افسانههای سرمایهگذاری و معاملهگری خرید قانونی دلار یا حتی دسترسی به اکثر سپردههای دلاری را برای هر فرد روسی غیرممکن میسازد، هم زمان به طور مصنوعی تقاضا را از طریق خریدهای اجباری صادرکنندگان بزرگ افزایش میدهد.
با این همه، نرخ رسمی ارز گمراهکننده است، زیرا روبل در مقایسه با قبل از تهاجم، بهطور شگفتانگیزی با حجم کمتر معامله میشود و بسیاری از معاملات سابق به بازارهای سیاه روبل منتقل شده است. حتی بانک مرکزی روسیه اعتراف کرده که نرخ ارز بیشتر بازتابی از سیاستهای دولت و تراز تجاری کشور است نه شرایط بازارهای ارز.
افسانه نهم: تحریم ها به نهایت خود رسیده
نهمین افسانه: تحریم و خروج تجاری اکنون به نهایت رسیده و فشار اقتصادی بیشتر کارا نیست. اما بت وجود آنکه اقتصاد روسیه به شدت آسیب دیده، اما خروجهای تجاری و تحریمهای اعمال شده علیه روسیه هنوز تکمیل نشده است. این کشور با وجود تحریمها افسانههای سرمایهگذاری و معاملهگری هنوز به کسب درآمد بیش از حد نفت و گاز ادامه میدهد، تا هزینههای داخلی بلندپروازی پوتین را تامین و ضعفهای اقتصادی ساختاری را پنهان کند. در صورت گسترده تر شدن تحریمها اوضاع به گونه ای دیگر خواهد بود.
مهمترین توصیه های پیتر لینچ مدیر موفق وال استریت
پیتر لینچ (Peter Lynch) یکی از مدیران افسانه ای وال استریت است که در 19 ژانویه 1944 در بوستون متولد شد. پیتر در سن 11 سالگی، در یک زمین گلف با هدف کسب درآمد مشغول حمل وسایل گلف بود که به واسطه صحبت افراد حاضر در زمین گلف پیرامون بازار سهام، به این بازار علاقه مند شد. در همان سال ها بود که بازار سهام به محبوبیت زیادی رسیده بود. پیتر در رشته سرمایه گذاری تحصیل کرد و سپس در سال 1965 از دانشگاه بوستون فارغ التحصیل شد. همچنین به عنوان دانشجو تابستانی در فیدلیتی در سال ۱۹۶۶ کار خود را آغاز و پله های ترقی را طی کرد. در این مقاله قصد داریم به بررسی مهمترین توصیه های پیتر لینچ مدیر موفق وال استریت در زمینه سرمایه گذاری بپردازیم.
موفقیت های شغلی پیتر لینچ
پیتر لینچ در 33 سالگی، در صندوق سرمایه گذاری ماژلان در شرکت فیدلیتی به مدت 13 سال به عنوان مدیر مشغول کار بود. بازدهی این صندوق در زمان مدیریت افسانههای سرمایهگذاری و معاملهگری پیتر، معادل 29.2% بود که این رقم بیش از 2 برابر سود S&P 500 در این مدت بود. پیتر به دلیل موفقیتهای پی در پی، توانست در سن 46 سالگی و در واقع زودتر از موعد مقرر بازنشسته شود. پیتر فعالیت های بشر دوستانه را نوعی سرمایه گذاری می دانست، به همین دلیل بعد از بازنشستگی تصمیم گرفت که به فعالیتهای بشردوستانه بپردازد و شرکت لینچ را بر اساس همین باور تاسیس کند. این شرکت از سازمان های آموزشی، بیمارستان ها، سازمان های دینی و همچنین مراکز تهیه دارو حمایت می کرد. پیتر لینچ 3 کتاب را با کمک جان راتچایلد در دوران بازنشستگی خود نوشت که از میان آنها، کتاب های “ضرب و شتم در خیابان” و “در بلندای وال استریت” توانستند در حوزه سرمایه گذاری، به آثاری مرجع و پر فروش تبدیل شوند.
3 اصل سرمایه گذاری پیتر لینچ
پیتر لینچ 3 اصل مهم سرمایه گذاری را طی تجربیات خود، مطرح کرد که این 3 اصل عبارتند از: خرید آگاهانه، انجام تکالیف و سرمایه گذاری برای بلندمدت که در ادامه به بررسی کامل هر کدام می پردازیم.
1) خرید آگاهانه
چشم، گوش و عقل سلیم مهمترین ابزارهایی هستند که انسانها در دست دارند تا بتوانند به کمک آنها در مورد بازار سهام تحقیق کنند. بسیاری از ایدههای بزرگی که به ذهن پیتر می رسید در هنگام قدم زدن در فروشگاه ها و یا هنگام گفت و گو با دوستان و خانواده اتفاق می افتاد و او به این واقعیت افتخار می کرد. همه افراد قادر به تجزیه و تحلیل اطلاعاتی هستند که هنگام تماشای تلویزیون، خواندن روزنامه و یا گوش دادن به رادیو کسب می کنند. همچنین از ایدههای جدید سرمایه گذاری هنگام رانندگی و یا در سفر میتوان با خبر شد و این موضوع باعث ایجاد علاقه در افراد برای سرمایه گذاری می شود. لینچ اعتقاد دارد افراد باید به خوبی شرکتی را که قصد دارند در آن سرمایهگذاری کنند را بشناسند و پس از کسب دانش کافی، برای خرید اقدام کنند.
2) انجام تکالیف
برای شروع سرمایه گذاری، مشاهدات دست اول و شواهد بسیار عالی هستند اما باید ایدهها را از طریق تحقیقات هوشمندانه پیگیری کرد. سنگ بنای موفقیت پیتر، تحقیقات دقیق و اصولی بودند. او توصیه میکند که افراد چند فاکتور مهم و اساسی را به هنگام خرید سهام مد نظر قرار دهند:
درصد فروش: در صورتی که کالا یا خدماتی باعث شده افراد به سمت شرکت تولید کننده جذب شوند، ابتدا باید به این اطمینان برسند که از محصولات آن شرکت، درصد فروش بالایی را به خود اختصاص می دهند. برای مثال یک محصولی که از فروش شرکت فقط ۵٪ را تشکیل می دهد، فقط یک تأثیر حاشیهای در درآمد شرکت دارد.
نسبت PEG: برای مشخص کردن انتظار مورد نظر از سهام، باید نرخ رشد درآمد و نسبت ارزیابی را بررسی کرد. افراد همیشه به دنبال شرکت هایی با رشد خوب سود هستند.
اگر شرکت هایی که نسبت بدهی به سهام آنها از میانگین کمتر است و همچنین نقدینگی خوبی دارند را بخواهیم در نظر بگیریم، می توان گفت که مدیریت محتاطانه دارایی و همچنین جریان های نقدی قوی، برای شرکت در انواع بازارها می توانند گزینههای مختلفی را فراهم کند.
3) سرمایه گذاری کردن برای بلندمدت
به عقیده لینچ، در طی یک دوره بلندمدت 10 تا 20 ساله (فارغ از اتفاقات غافلگیر کننده)، سهام ها قابل پیشبینی هستند. او معتقد است برای پیش بینی ارزش سهام طی 2 یا 3 سال، بهتر است از روش شیر یا خط استفاده کرد. پیتر در مورد شرکت هایی که سهام آنها را خریده بود، به جمعآوری اطلاعات خود ادامه داد و تا زمانی که رویه تغییر نداده بودند، اقدام به فروش آنها نکرد. او تلاشی برای خارج کردن پول خود از بازار، پیشبینی جهت اقتصاد و همچنین جابجایی سرمایه های خود بین دارایی های مختلف نکرد. به عقیده لینچ تلاش کردن برای پیش بینی نوسانات کوتاه مدت بازار، ارزش چندانی ندارد. به نظر او در صورتی که یک شرکت قوی باشد، احتمالا ضمن افزایش ارزش سهام، سود بیشتری نیز کسب خواهد کرد. در واقع او تمرکز خود را فقط بر روی پیدا کردن شرکتهای بزرگ قرار داده بود.
3 سوال اصلی پیش از سرمایهگذاری
افرادی که قصد سرمایه گذاری کردن در بازار سهام را دارند، باید ابتدا به 3 سوال اصلی که معروف به تست آینه می باشد، به طور کاملا صادقانه پاسخ دهند. این 3 سوال عبارتند از:
سوال اول:
اولین سوالی که فرد باید به آن پاسخ دهد این است که آیا او دارای یک خانه هست یا نه؟ افراد پیش از ورود به حوزه سرمایه گذاری باید ابتدا خانهای برای خود داشته باشند.
سوال دوم:
سوال بعدی این است که آیا پولی که قرار است با آن سرمایهگذاری انجام شود، پول مازادی است یا فرد به آن نیاز مبرم دارد؟ اگر چه برای تعیین میزان دارایی که هر فرد باید آن را وارد بازار سهام کند، فرمولها و روش های مختلفی وجود دارد اما هر فرد باید این را بداند که فقط می تواند بخشی از دارایی خود را که تحمل از دست رفتن آن را دارد، وارد بازار سهام کند تا در صورتی که متحمل ضرر شد، به زندگی روزمره اش خلل جدی وارد نشود.
سوال سوم:
سوال سوم مهم ترین سوال می باشد و فرد باید به این سوال پاسخ دهد که آیا دارای خصوصیات و ویژگیهای لازم برای موفقیت هست یا نه؟ از جمله خصوصیات و ویژگی های یک سرمایهگذار موفق می توان به صبر، داشتن شهود قوی، اعتماد به نفس، داشتن ذهنی باز، قدرت تحمل ریسک، پشتکار، توانایی پذیرش اشتباهات، انعطاف پذیری، قدرت نادیده گرفتن ترس، حوصله زیاد و همچنین نادیده گرفتن وحشت عمومی در بازار اشاره کرد.
مهمترین توصیه های پیتر لینچ مدیر موفق وال استریت
پیتر لینچ به افرادی به هر 3 سوال بالا پاسخ مثبت دهند و همچنان تصمیم به سرمایه گذاری در بازار سهام داشته باشند، چند توصیه مهم می کند که مهمترین توصیه های پیتر لینچ را در اینجا عنوان خواهیم کرد.
1- یکی از مهمترین توصیه های پیتر لینچ این است که افراد همواره باید برای مواجه با سقوط شدید بازار آمادگی لازم را داشته باشند.
2- البته این سقوط شدید بازار می تواند برای افرادی که قصد خرید سهام یک شرکت را دارند، فرصت ایدهآلی را فراهم کند تا بتوانند از این شرایط به نفع خود استفاده کنند.
3- سرمایه گذاری در سهام برای افراد سودهای خوبی را می تواند داشته باشد.
4- افراد می توانند از طریق دریافت بازده 20 تا 30 درصدی، البته در صورتی که مستمر باشد، ثروتمند شوند.
5- همیشه برای کسب سود، نیازی نیست که پیشبینی ها درست و دقیق باشند.
6- یکی دیگر از مهمترین توصیه های پیتر لینچ، این است که قیمت سهام شرکت ها، در اکثر مواقع، مخالف جهت ارزش ذاتی آنها در حرکت هستند، اما در بلندمدت قیمت سهام آنها به ارزش ذاتی نزدیک میشود.
7- در صورتی که شرکتی دارای عملکرد بدی باشد و قیمت سهام آن سقوط کند، ممکن است در آینده نیز با سقوط بیشتری روبرو شود.
8- در صورتی که قیمت سهام خریداری شده، افزایش یابد، لزوما به این معنی نیست که تحلیلهای فرد درست بوده است.
9- در صورتی که افراد در سبد سرمایه گذاری خود یک سهم خوب نداشته باشند (حتی اگر قیمت آن 10 برابر شود) چیزی را از دست نمی دهند، اما اگر یک سهم بد در سبد خود داشته باشند، بسیار ضرر خواهند کرد.
10- یکی دیگر از مهمترین توصیه های پیتر لینچ، این است که سهم ها نمی دانند که چه کسی مالک آنهاست.
11- افراد باید واقع بین باشند و آنقدر نسبت به یک سهم موفق علاقه مند نشوند که به مرور دلیل موفقیت آن سهام را فراموش کنند.
12- افراد با فروش سریع سهامی که رشد بالایی دارد و همچنین نگه داشتن یک سهام بیارزش، نباید منتظر موفق شدن بمانند.
13- در صورتی که فرد مطمئن نیست که بتواند از عملکرد بازار، عملکردی بهتری داشته باشد، به او توصیه می شود که در یک صندوق سرمایه گذاری مشترک، پول های خود را بگذارد و خیال خود را راحت کنند.
14- نیازی نیست که افراد همه ی سهام های پر بازده بازار خریداری و در سبد خود قرار دهند.
15- پیتر از تجربه خود می گوید که بارها در سبد سرمایه گذاری خود، سهام های پر سودی نداشته اما با این حال توانسته عملکردی بالاتر از عملکرد بازار را داشته باشد.
16- یکی دیگر از مهمترین توصیه های پیتر لینچ، این است که در بازار سهام همیشه باید نگران برخی مسائل بود زیرا همیشه چیزی برای نگرانی وجود دارد.
17- نکته آخر این که همواره باید از ایدههای جدید استقبال کرد و با ذهنی باز به سوی آنها گام برداشت.
معرفی پیتر لینچ یکی از مدیران افسانهای وال استریت
پیتر لینچ به مدت 13 سال مدیریت یک صندوق سرمایهگذاری مشترک معروف به نام Magellan در شرکت Fidelity را بر عهده داشت و توانست بازده خیرهکننده سالانه 29 درصد را کسب کند. او توانست ارزش این صندوق را از 20 میلیون دلار در 1977 به 14 میلیارد دلار در 1990 برساند. او یکی از مدیران افسانهای وال استریت است که استراتژی «سهامی را بخرید که میشناسید» وی شهرت زیادی دارد.
او در کتاب مشهور خود با عنوان «One Up on Wall Street» ضمن توصیف استراتژیهای سرمایهگذاری خود به سرمایهگذاران پیش از تصمیم به سرمایهگذاری در بازار سهام، تستی با عنوان تست آینه را پیشنهاد میکند. وی سپس لیستی از توصیهها ارائه میکند که لازم است سرمایهگذاران آنها را همواره به خاطر بسپارند. این آزمون به تست آیینه معروف است. و هر فردی قبل از آنکه تصمیم به سرمایهگذاری در بازار سهام بگیرد باید در برابر آینه بایستد و به سه سوال زیر صادقانه پاسخ دهد.
سوال 1 - آیا من مالک خانهای که در آن زندگی میکنم هستم؟ قبل از آنکه شما وارد حوزه سرمایهگذاری در بورس شوید، واجب است خانهای برای خود تهیه کنید. سرمایهگذاری در خانهای که در آن زندگی میکنید پیش از ورود به بورس، یک سرمایهگذاری خوب است که تقریبا هر کس قبل از هر سرمایهگذار دیگر باید به فکر آن باشد.
سوال 2- آیا به پولی که قصد سرمایهگذاری آن را دارم نیاز مبرم دارم؟ هزاران فرمول و روش برای تعیین میزانی از داراییهایتان که باید وارد بازار سهام کنید وجود دارد. اما یک قاعده سرانگشتی اما موثر این است که تنها بخشی از پولتان را وارد بازار سهام کنید که تحمل از دست رفتن آن را دارید بدون آنکه خلل جدی به زندگی روزمرهتان وارد شود.
سوال 3- آیا ویژگیها و خصوصیات لازم برای موفقیت را دارم؟ این در واقع مهمترین سوال پیشروی شما است. لیست خصوصیات یک سرمایهگذار موفق شامل صبر، اعتماد به نفس، داشتن شهود قوی، قدرت تحمل درد، داشتن ذهنی باز، پشتکار، حوصله، انعطاف پذیری، توانایی پذیرش اشتباهات و همینطور قدرت نادیده گرفتن ترس و وحشت عمومی در بازار است.
در افسانههای سرمایهگذاری و معاملهگری صورتی که پاسخ شما به سه سوال بالا مثبت است و تصمیم به سرمایهگذاری در بورس دارید پیتر لینچ توصیههای زیر را برای شما مطرح میکند:
1-روزی از روزها شاید در ماه بعد یا طی سال آینده یا سه سال آینده، بازار سقوط شدیدی را تجربه خواهد کرد. پس برای آن آماده باشید!
2-سقوط های شدید بازار فرصت ایده آلی برای خرید سهام شرکتهای مورد علاقهتان هستند.
3-سرمایهگذاری در سهام افسانههای سرمایهگذاری و معاملهگری میتواند سود چشمگیری به ارمغان آورد.
4-شما میتوانید با کسب بازده 20 تا 30 درصدی اما به طور مستمر به طرز شگفت آوری ثروتمند شوید.
5-برای کسب سودآوری بالا لازم نیست همیشه یا حتی بیشتر اوقات پیشبینی شما درست از آب دربیاید.
6-قیمت سهام شرکتها در بیشتر مواقع در خلاف جهت ارزش ذاتی آنها حرکت میکند اما همواره در درازمدت به ارزش ذاتی آنها همگرا میشود.
7-اینکه سهام یک شرکت عملکرد بدی داشته و قیمت آن سقوط کرده به این معنا نیست که نمی تواند در آینده سقوط بیشتری را تجربه کند.
8-افزایش قیمت سهامی که شما خریدهاید لزوما به معنای درست بودن تحلیلهای شما نیست!
9-اگر یک سهام موفق را در سبد خود نداشته باشید چیزی را از دست ندادهاید؛ حتی اگر قیمت آن ده برابر شود. اما یک سهم بد میتواند شما را به خاک سیاه بنشاند!
10-یک سهم نمی داند که شما مالک آن هستید!
11-آنقدر شیفته یک سهم موفق نشوید که دلیل موفقیتش را به فراموشی بسپارید.
12-با از ریشه کندن گلها و آب دادن به خارها (فروش زودهنگام سهام با ارزش سبد خود و نگه داشتن سهام بی ارزش) انتظار موفقیت نداشته باشید.
13-اگر مطمئن نیستید بتوانید عملکردی بهتر از عملکرد بازار داشته باشید پولتان را در یک صندوق مشترک بگذارید و خیال خودتان را راحت کنید!
14-لازم نیست تکتک سهام پربازده بازار را داشته باشید. من بسیاری از سهام پر سود را در سبد خود نداشتم و در عین حال همواره عملکردی بالاتر از عملکرد بازار داشتهام.
15-در بازار سهام همیشه چیزی هست که باید در مورد آن نگران بود.
16-ذهن خود را بر روی ایدههای جدید باز نگاه دارید.
وی نیز معتقد بود باید شرکتی را که در آن سرمایه گذاری می شود به خوبی شناخت و با دانش کافی اقدام به خرید آن کرد.
شرکتهای مطلوب از نظر پیتر لینچ
1-درک آن ها ساده باشد. زیرا دیر یا زود افراد نادانی می توانند مدیریت آن ها را برعهده گیرند
2-به خاطر جذاب نبودن مردم از آن ها روگردان شوند. همه فکر می کنند باید در آخرین شرکت اینترنتی ایجاد شده سرمایه گذاری کنند ولی کسی به فکر آخرین شرکت فروش سبزی و میوه نیست.
3-همه فکر می کنند برای پول درآوردن باید به دره سیلیکون بروند و کسی به شرکت های مراسم کفن و دفن فکر نمی کند.
4-دارای چیزی منحصر بفرد باشند تا رقابت با آن ها سخت باشد.
5-چیزی عرضه کنند که مردم به آن محتاج باشند. بدین ترتیب کار آن ها دوام خواهد داشت.
6-دارای وجه نقد زیاد و بدهی کم باشند. شرکتی که بدهی ندارد ورشکسته نخواهد شد.
7-با قیمتی خوب عرضه شود. برای تعیین خوب بودن قیمت سهم به نسبت هایی مانند قیمت/ارزش دفتری و P/E توجه کنید.
8-مدیران و کارمندان شرکت خود از سهام داران شرکت باشند. به این ترتیب آن ها بیشتر برای رشد شرکت تلاش خواهند کرد.
9-در نهایت باید به این سوال پاسخ دهید که چرا این سهم را می خرید. اگر دلایل روشن و کافی ندارید به بررسی مجدد دلایل و استدلال ها خود بپردازید.
دیدگاه شما