مثال های کاربردی: سیگنال بازگشتی از سطوح اشباع خرید و فروش
در آموزش اندیکاتور RSI، سعی شده است در هشت مبحث آموزشی به روش های کاربردی و سیگنال یابی این اندیکاتور در معاملات بازار فارکس و سایر بازارهای مالی پرداخته شود.
2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)
3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.
بیشتر بخوانید:
در مبحث سوم از آموزش اندیکاتور RSI با ارایه مثال های کاربردی به بررسی سیگنال بازگشتی از سطوح اشباع خرید و فروش می پردازیم.
در این مثال ها از نمودار روزانه بازار اونس طلای جهانی (XAU/USD-daily) استفاده شده است. هدف این است تا در ۷ مرحله با تحلیل و بررسی نوسانات چارت طلا در گذشت زمان به جنبه های کاربردی اندیکاتور RSI در شناسایی سیگنال های خرید و فروش برای ورود به بازار پرداخته شود.
پیش از اینکه تحلیل بازار را شروع کنیم بهتر است که به چند تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش نکته توجه کنید. اولین نکته مهم در رابطه با تحلیل اندیکاتورهای تکنیکال، پی بردن به ماهیت اصلی اندیکاتور است. برخی از اندیکاتورها برای بازارهای روند دار مناسب است (مثل اندیکاتور ایچیموکو) و برخی دیگر در بازارهای خنثی بیشتر کارایی دارند (مثل اندیکاتور RSI). اندیکاتورها صرفاً برای سیگنال یابی استفاده نمیشوند. عده زیادی از معامله گران تازهکار تمایلی به تحلیل بازار ندارند و تنها با اضافه کردن اندیکاتور به نمودار قیمتی سعی در یافتن سیگنالهای بازگشتی دارند. اندیکاتور RSI زمانی کارایی دارد که در کنار نمودار قیمتی مورد استفاده قرار گیرد. اندیکاتورها تنها نشانگر وضعیت بازار هستند، به عبارت دیگر اندیکاتور به عنوان یک ابزار مکمل نمودار قیمتی است.
مرحله اول
در نمودار روزانه اونس طلا شاهد هستیم که بازار از محدوده ۱۱۲۰ دلاری صعود کرده و تا بالای ۱۳۵۰ دلار رسیده است. هر چند روند بازار صعودی است، اما بهطور دقیقتر بایستی گفت که روند بازار خنثی و متمایل به صعودی است. یعنی بازار شدیداً نوسانی است، اما رفتهرفته نوسانات بازار اوجها و کفهای قیمتی بالاتری را ثبت میکند.
در محدوده قیمتی ۱۱۲۰ دلار، اندیکاتور RSI وارد محدوده اشباع فروش یا همان محدوده زیر ۳۰ واحد شده است. به حرکات قیمتی بازار پیش از سقوط RSI به زیر ۳۰ واحد توجه کنید. شیب تُند سقوط قیمتی اونس طلا نشانگر فشارهای سنگین فروش است. وقتی اندیکاتور RSI به زیر ۳۰ واحد سقوط کرده، یعنی بازار مدتی است که حرکات نزولی قوی دارد و هیچ اصلاح صعودی هم روی نداده است. این یعنی هر لحظه امکان بازگشت صعودی بازار وجود دارد. به نوسان RSI در زیر ۳۰ واحد توجه کنید.
اگر بهدقت به اندیکاتور RSI و نمودار قیمتی توجه کنید متوجه خواهید شد که وقتی RSI به زیر ۳۰ واحد سقوط کرده، بازار هنوز به حرکات نزولی ادامه میداد. پس به خاطر داشته باشید که سقوط RSI به زیر ۳۰ واحد به معنی بازگشت قریبالوقوع صعودی نیست.
این تنها اولین هشدار برای فروشندگان است. هشدار دوم و نهایی زمانی صادر میشود که RSI به بالای ۳۰ واحد عبور کند. بازگشت RSI از محدوده اشباع فروش به بالای ۳۰ واحد میتواند نشانه نهایی از پایان حرکات نزولی باشد. یعنی فروشندگان در حال تثبیت سود هستند و معاملات فروش را میبندند. خروج فروشندگان از بازار اولین محرک برای بازگشت صعودی است.
مرحله دوم
با خروج قیمت اونس طلا از محدوده اشباع فروش شاهد بازگشت صعودی بازار هستیم. با عبور قیمت اونس طلا به بالای پارهخط قرمز و همچنین عبور RSI به بالای ۳۰ واحد، مهمترین سؤالی که ذهن معاملهگر را به خود مشغول میکند، اندازه بازگشت صعودی است. یعنی بازگشت صعودی تا کجا ادامه خواهد داشت؟ طبق تحلیل پرایس اکشن، بازگشت صعودی بازار تا اولین مقاومت میتواند ادامه یابد. به اوج قیمتی شماره ۱ توجه کنید.
این اوج قیمتی با نقطه ورود RSI به زیر ۳۰ واحد انطباق دارد و در واقع سطح کلیدی برای ادامه حرکات نزولی محسوب میشد. بعد از شروع حرکات نزولی قوی بازار، قیمت اونس طلا چند روز در محدوده پارهخط سبزرنگ متوقفشده و در ادامه با شکست آن به حرکات نزولی ادامه داده است.
با رسیدن قیمت اونس طلا به اوج قیمتی ۱، اندیکاتور RSI به ۷۰ واحد برخورد کرده است. آیا خود ۷۰ واحد هم محدوده اشباع خرید محسوب میشود؟ بله. اما قدرت محدوده اشباع خرید با میزان نفوذ RSI به محدوده بالای ۷۰ رابطه مستقیم دارد. هر چه RSI به سطوح بالاتری در ۷۰ واحد برسد، شانس وقوع اصلاح نزولی هم قویتر خواهد بود. به واکنش قیمت و اندیکاتور RSI به اوج قیمتی شماره یک توجه کنید. قیمت اونس طلا افت محدودی داشته، اما RSI از ۷۰ واحد تا ۵۰ واحد پایین آمده است.
شاید به خاطر میزان اصلاح نزولی که در بازار دیده میشود، معاملهگران به این موضوع فکر کنند که برخورد RSI به سطح ۷۰ واحد سیگنال فروش نبوده است. چنین دیدگاهی درست نیست. بازگشت RSI از ۷۰ واحد سیگنال فروش بود، اما ازآنجاییکه بازار در حال اصلاح حرکت بزرگتری است (حرکت نزولی شروعشده از زیر ۱۳۵۰ تا ۱۱۲۲ دلار)، به همین دلیل قدرت خریداران همچنان بیشتر از فروشندگان است. بر همین اساس بازگشت نزولی شروعشده از اوج ۱ محدود بوده است.
مرحله سوم
در نمودار بالا به علامت ضربدر قرمز رنگ نگاه کنید. الگوی پین بار صعودی که در این محدوده تشکیل شده نشانه قوی از بازگشت صعودی بازار است. درست در همین لحظه، اندیکاتور RSI هم از محدوده اشباع خرید پایین آمده و به سطح میانی ۵۰ واحدی برخورد کرده است. سطح میانی ۵۰ واحدی میتواند در حرکات صعودی در قالب حمایت ظاهر شود. درست بعد از تشکیل این پین بار صعودی، قیمت اونس طلا افزایش یافته و قیمت به اوج قیمتی شماره ۲ رسیده است. همزمان با تشکیل اوج قیمتی شماره ۲، اندیکاتور RSI توانسته به سطح ۷۰ واحدی برخورد کند. دوباره بازار اصلاح نزولی جزئی به راه انداخته و به اوج قیمتی شماره ۳ رسیده است.
چرا قیمت اونس طلا بعد از تشکیل اوج قیمتی ۲ اصلاح نزولی عمیقی به راه نینداخته است؟ پاسخ این سؤال در تحلیلهای پرایس اکشن نهفته است. بعدازاینکه پین بار صعودی تشکیل شد، قیمت اونس طلا توانست اوج قبلی خود (اوج شماره یک) را بشکند و به اوج شماره ۲ برسد. ازآنجاییکه شکست اوج قیمتی ۱ (پارهخط قرمز) ضعیف بوده، بازار دوباره به سمت این محدوده بازگشته و آن را تبدیل به حمایت کرده است. به کندل های تشکیل شده در بالای خط قرمز توجه کنید.
کندل های صعودی نشان میدهند که اوج قیمتی ۱ دیگر مقاومت بازار نیست و به حمایت تبدیل شده است. به همین دلیل بازگشت نزولی بازار از اوج قیمتی ۲ محدود بود، چونکه بازار با مقاومت شکسته شدهای (یا همان حمایت) درگیر بود.
مرحله چهارم
مرحله ۴ (الف)
(الف)- در نمودار بالایی شاهد هستیم که بازار بعد از تبدیل اوج قیمتی شماره یک به حمایت، توانسته به حرکات صعودی ادامه دهد و به اوج قیمتی ۳ برسد. هر چند در این بخش تمرکز اصلی ما به سطوح اشباع خرید و فروش است، اما بهتر است که از فرصت استفاده کرد و به واگرایی تشکیل شده هم توجه کرد. به نحوه تشکیل اوجهای یک تا سه توجه کنید. اوجهای قیمتی رفتهرفته در سطوح بالاتری تشکیل میشوند، اما در اندیکاتور RSI، هر سه اوج قیمتی در یک محدوده تشکیل شدهاند. این نشانگر واگرایی نزولی است. یعنی اندیکاتور RSI تشکیل اوجهای بالاتر در نمودار روزانه را تائید نمیکند. در اینجا سیگنال اصلی بازار تشکیل واگرایی در محدوده اشباع خرید است. با خروج RSI از محدوده اشباع خرید میتوان وارد معامله فروش اونس طلا شد.
در اینجا زمانی که اندیکاتور RSI نشانگر واگرایی نزولی است و هر لحظه احتمال سقوط بازار وجود دارد، بهترین کار استفاده از سیگنالهای پرایس اکشن در نمودارهای پایینتر است. یعنی اگر در نمودار روزانه تحلیل میکنید، بهتر است برای یافتن محل ورود و حد ضرر به نمودار چهارساعته یا یکساعته نگاه کنید. نمودار بالایی نمودار روزانه اونس طلاست، به میزان بازگشت نزولی توجه کنید. ببیند تا چند روز قیمت اونس طلا سیر نزولی داشت.
در ادامه با سقوط قیمت اونس طلا از اوج قیمتی سوم، بازار به زیر ۱۲۰۰ دلار نفوذ کرده است. نرخ رُند ۱۲۰۰ دلار در نقش حمایت ظاهر شده و تقریباً بازار بعد از دو بار برخورد به این نرخ به سمت بالا بازگشته است. در استفاده از اندیکاتور RSI برخی از معاملهگران از الگوهای نموداری (Chart Pattern) برای تحلیل اندیکاتور RSI استفاده میکنند. به رفتار RSI در بالای ۳۰ واحد توجه کنید. درست بعد از سقوط شدید بازار از اوج قیمتی ۳، الگوی کف دوقلو در RSI تشکیل شده و بازار به سمت بالا بازگشته است.
آیا این سیگنال برای ورود به معامله خرید مناسب بود؟ اینکه الگوهای کف دوقلو یا اوج دوقلو در اندیکاتور RSI کارایی دارند یا نه، بحث دیگری است و باید گفت که در اکثر مواقع این الگوها جواب میدهد. در اینجا تجربه خود معاملهگر است که میتواند به او کمک کند تا وارد معامله شود و یا از معامله فروش بازگشتی خارج شود و یا از معامله کردن خودداری کند. چون بازار به حد کافی روشن نیست.
(ب)- اما روش دیگری هم برای تائید بازگشت صعودی از مستطیل زرد رنگ وجود دارد. به نمودار زیر توجه کنید.
مرحله ۴ (ب)
این واگرایی نیست. اکثر معاملهگران تفاوت واگرایی و بازگشت مثبت را نمیدانند. در نمودار قیمتی شاهد تشکیل کف قیمتی بالاتری هستیم، اما RSI در محدوده ۵۰ تا ۳۰ واحدی کف قیمتی پایینتری را تشکیل داده است. یعنی هر چند در ۱۴ روز گذشته بازار بیشتر متمایل به نزولی بوده (اندیکاتور RSI پایین آمده)، اما نمودار قیمتی هنوز نتوانسته کف قیمتی پایینتری را ثبت کند. زمانی که کفهای قیمتی جدید بالاتر از کفهای قبلی باشند، ساختار بازار نشانگر روند صعودی خواهد بود.
با تشکیل سیگنال بازگشت مثبت و عبور RSI به بالای ۵۰ واحد شاهد تشکیل کندل صعودی روزانه قوی هستیم، که پنج کندل قبل خود را پوشش داده است. این کندل، کندل سیگنال خرید اونس طلا بوده است.
مرحله پنجم
بعد از بازگشت صعودی اونس طلا از محدوده ۱۲۰۰ دلاری، قیمت با رسیدن به محدوده اوج قیمتی سوم (پارهخط قرمز رنگ) مدتی متوقفشده و در زیر این خط در نوسان بوده است. در هر صورت بازار توانسته بعد از چندین روز نوسان، از پارهخط قرمز رنگ عبور کند و به اوج قیمتی چهار برسد. اوج قیمتی چهار، با اوج قیمتی روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (انتخابات سال ۲۰۱۶) انطباق دارد و درست در زیر نرخ رُند ۱۳۰۰ دلار قرار گرفته است. اگر قرار باشد نمودار قیمتی بازگشتی را به راه بیندازد، بهترین محل برای این کار، سطوح کلیدی بازار خواهد بود.
نزدیکی به مقاومت ۱۳۰۰ دلاری به همراه قرار گرفتن اندیکاتور RSI در محدوده اشباع خرید (بالای ۷۰ واحد) میتواند نشانه خوبی از بازگشت نزولی بازار باشد. توجه کنید که با سقوط RSI به زیر ۷۰ واحد، کندل نزولی و پوششی روزانهای تشکیل شده است. این کندل نزولی توانسته ۳ کندل قبلی را پوشش دهد. پس سیگنال فروش پرایس اکشن، الگوی پوششی نزولی بوده و اندیکاتور RSI هم این سیگنال بازگشتی را تائید کرده است.
مرحله ششم
همواره پیش از ورود به معامله یا یافتن سیگنال باید محتملترین محلی که سیگنال میتواند ظاهر شود را پیدا کرد. سیگنالهای قوی زمانی صادر میشوند که بازار به سطح کلیدی مهمی واکنش نشان دهد. در نمودار بالا توجه کنید که بازار بعد از تشکیل اوج ۴ در بین کدام سطوح نوسان کرده است.
بعد از سقوط قیمت اونس طلا از اوج قیمتی چهارم، بازار تا حمایت سبزرنگ پایین آمده است. این حمایت سبزرنگ همان اوج قیمتی ۱ است که شکسته شده است. با رسیدن بازار به حمایت سبزرنگ، اندیکاتور RSI هم به سطح ۳۰ واحدی برخورد کرده است. بعد از آن دوباره شاهد بازگشت صعودی بازار بودیم و این بازگشت صعودی تا اوج قیمتی ۵ ادامه داشته است.
در بازگشت نزولی بازار از اوج قیمتی ۵ نکتهای وجود دارد که باید به آن توجه کرد. اندیکاتور RSI از زیر ۷۰ واحد بازگشته است و بهطور کامل وارد محدوده اشباع خرید نشده است. پس آیا این سیگنال بازگشتی محسوب میشود؟ سیگنالهای بازگشتی از سطوح اشباع خرید و فروش صادر میشوند.
اما در اینجا هنوز بازار وارد محدوده اشباع خرید نشده است. نباید فراموش کرد که اندیکاتورها مکمل نمودارهای قیمتی هستند. یعنی ما به کمک اندیکاتور، حرکات قیمتی بازار را تائید و یا رد میکنیم. در بالا قیمت به مقاومت قوی رسیده که با اوج قیمتی ۴ هم انطباق دارد. درحالیکه در نمودار قیمتی شاهد تشکیل اوج دوقلو هستیم، اما در RSI اوج ۵ پایینتر از اوج ۴ است. پس میتوان گفت که واگرایی نزولی جزئی تشکیل شده است.
از دید پرایس اکشن، قیمت نتوانسته اوج قبلی را بشکند. پس روند بازار خنثی است. کفهای قیمتی جدید تشکیل شده یا بالاتر از کفهای قیمتی قبلی هستند و یا با کف قبلی انطباق دارند. این یعنی روند صعودی است. اما وقتی اوجهای قیمتی جدید بالاتر از اوج قبلی نیست، باید در ورود به معاملات خرید احتیاط بیشتری کرد. چنین وضعیتی نشانگر روند خنثی ولی متمایل به صعودی است. برای ورود به معامله خرید یا باید از کف فاز خنثی وارد معامله شد و یا صبر کرد تا اوج قبلی شکسته شود.
مرحله هفتم
بازگشت بازار از اوج قیمتی ۵ ادامه داشته و بازار تا خط حمایتی رسم شده از اوج ۱ سقوط کرده است. تشکیل پین بارهای صعودی در اطراف حمایت سبزرنگ و همچنین برخورد RSI به ۳۰ واحد و تشکیل کف دوقلو در RSI از بازگشت صعودی اونس طلا حکایت داشتند. به واکنش اولیه بازار در اوج قیمتی ۶ دقت کنید. در اولین برخورد، قیمت اونس طلا واکنش منفی به خط مقاومتی قرمز رنگ نشان داده و کاهش جزئی را ثبت کرده است. اما در ادامه بازار توانسته از اوج قیمتی ۶ و خط مقاومت عبور کند و به عمق محدوده اشباع خرید برسد و اوج قیمتی ۷ را ثبت کند.
آیا سیگنال بازگشتی بازار از محدوده اشباع خرید اشتباه بود؟ پیشبینی آینده بازار کار سختی است. اما میتوان بر اساس شواهد فعلی بازار محتملترین مسیر آینده را تعیین کرد. وقتی مقاومتی سه بار لمس میشود و بازار به حد کافی سقوط میکند، یعنی قدرت فروشندگان کاهش یافته است و در برخوردهای بعدی شاید مقاومت شکسته شود. به میزان سقوط بازار بعد از تشکیل اوجهای ۴ و ۵ دقت کنید.
علاوه بر این، چهارمین کندل بعد از برخورد بازار به خط مقاومتی نشانگر تغییر تمایلات بازار بوده است. الگوی پوششی صعودی توانسته افت قیمتی یک روز قبل طلا را جبران کند. اگر از اوج قیمتی ۶ وارد معامله فروش شده باشید، کار اشتباهی نکردهاید، اما باید حتماً معامله را مدیریت کنید. پس بهتر است که با دیدن چنین کندل صعودی، هر چه زودتر حد ضرر را به محل ورود به معامله فروش انتقال دهید تا در بدترین شرایط بدون ضرر از معامله فروش خارج شوید.
در اندیکاتور RSI میتوان برای نوسانات اندیکاتور خط روندی رسم کرد. توجه کنید که با تشکیل اوج قیمتی ۷، کندل پین بار نزولی خوبی در محدوده ۱۳۵۰ دلاری تشکیل شده تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش است. این محدوده با اوج تاریخی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (انتخابات سال ۲۰۱۶) انطباق خوبی دارد. درعینحال، اندیکاتور RSI با رسیدن بازار به این محدوده قیمتی وارد محدوده اشباع خرید شده و دو اوج تقریباً برابری را تشکیل داده است. با فرود RSI به زیر ۷۰ واحد، خط روند حمایتی سبزرنگ این اندیکاتور شکسته شده است. یعنی سیگنال فروشی که پرایس اکشن صادر کرده بود، توسط RSI تائید شده است.
اندیکاتور MFI چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
امروز دیگر افراد ترجیح میدهند به جای سخت کارکردن هوشمندانه کار کنند چرا که براساس تجربه آموختهاند که میتوان با انتخاب یک سرمایهگذاری هوشمندانه بدون نیاز به فعالیتهای سخت جسمی و یا تحمل فشارهای کاری درآمدی به مراتب بهتر از آن مشاغل داشت. اینجاست که بازارهای مالی همچون فارکس با ویژگیها و قابلیتهای مختلف ظاهر شده و توجه طیف وسیعی از افراد را به خود معطوف میکنند.
تحلیل این بازارها با استفاده ار ابزارها و شاخصهای گوناگون از جمله اندیکاتور MFI میتواند احتمال موفقیت و کسب درآمد مورد نظرتان را به طرز چشمگیری افزایش خواهد داد. پیش از آن که در مورد کاربرد و نحوه محاسبه سیگنال و تفاوت این اندیکاتور با RSI بحث کنیم، ابتدا بیایید به سراغ مفهوم آن برویم.
اندیکاتور MFI چیست؟
بازارهای مالی این فرصت را برای افراد به وجود میآورند که با سرمایهگذاری هرچند اندک در صورت انتخاب موقعیتهای مناسب به درآمدی فوقالعاده برسند. البته این بازار همچون تمامی مشاغل دیگر دارای مفاهیم و اصطلاحات مختص به خود است. یکی از مهمترین آنها تحلیل تکنیکال است در واقع بسیاری معتقدند که اگر به شخصه بتوانید براساس ابزارها و اندیکاتورهای مختلف عملکرد بازار را تحلیل کنید شانس موفقیتتان در فارکس چندین برابر خواهد شد.
این تحلیل تکنیکال نیز براساس ابزارهای مشخصی همچون نمودارهای مختلف و اندیکاتورهای متفاوت قابل انجام است که یکی از مهمترین اندیکاتورهای این بازار اندیکاتور MFI یا Money Flow Index است که میتواند فشار خریدوفروش روی یک ابزار مالی را محاسبه کرده و سیگنالهایی برای حجم انجام معاملات به معاملهگران ارسال کند.
به بیانی دیگر، شاخص جریان پول نوسان سازی است که به واسطه قیمت و حجم فشار معاملات را اندازهگیری کرده و سیگنالهایی از خط روند حرکتی تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش بازار در آینده به معاملهگران میفرستد. این شاخص که توسط Avrum Soudack و Gene Quong ایجاد شده نزد تحلیلگران و فعالان بازارها بهعنوان شاخص قدرت نسبی یا RSI دارای وزن یا حجمی نیز شناخته میشود.
این شاخص با قیمت معمولی برای هر بازهی زمانی آغاز شده و زمانی که این قیمت افزایش مییابد فشار خرید مثبت و هنگامی که کاهش مییابد فشار فروش منفی خواهد بود. حال نسبتی از این جریان به فرمول RSI متصل شده و با ایجاد نوسان سازی ارقامی بین صفر تا صد به نمایش گذاشته میشود.
ناگفته نماند که اندیکاتور MFI به منظور شناسایی معکوسها و زیادهرویهای قیمت با انواع سیگنالها کارایی دارد. البته باید توجه داشت که ارقام بالای ۸۰ بهعنوان اشباع خرید و زیر ۲۰ به عنوان اشباع فروش در نظر گرفتهشده و برای استحکام سیگنال میتوان آن را با اندیکاتورهای دیگر ترکیب کرد.
کاربرد اندیکاتور MFI چیست؟
یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور MFI ایجاد نسبت پول است. در واقع این شاخص به وسیله جمع کردن مقادیر جریان پول مثبت و منفی و محاسبه آنها میتواند یک نسبت پول ایجاد کند که در عرصههای مختلف کارایی دارد. یکی دیگر از کاربردهای آن تشخیص واگرایی در بازارهای مالی است.
گفتنی است شاخص MFI یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی است. لازم به ذکر است که دو نوع واگرایی مثبت و منفی که هر دو برای اهداف تجاری از اهمیت بالایی برخوردار هستند نشان دهنده فرصت خرید یا فرصت فروش خواهند بود از این رو تشخیص آنها میتواند به شدت حائز اهمیت باشد. اما اهمیت اندیکاتور MFI در تحلیل تکنیکال بههمین جا خلاصه نمیشود و باید به وابستگی نوسانات شکست معاملات به این اندیکاتور هم اشاره کرد.
نوساناتی که به صورت صعودی یا فرصت خرید و نزولی یا فرصت فروش در نظر گرفتهشده و میتواند منجر به بازگشت قیمتها شود. بد نیست بدانید شکست نوسانات در شرایط بالاتر از بالاترین حد قبلی خود سیگنال بسیار خوبی برای خرید و کاهش در شرایط کمتر از پایینترین سطح قبلی خود سیگنال مهمی برای فروش به حساب میآید. در کل استفاده از اندیکاتور MFI در فارکس برای به حد اکثر رساندن شانس موفقیت خود در این بازارهای یکی از بهترین ابزارها به شمر میرود که در صورت ترکیب با دیگر شاخصها میتواند به مراتب موثرتر باشد.
نحوه محاسبه اندیکاتور MFI
یکی از مهمترین مواردی که درباره اندیکاتور MFIباید بدانید، نحوه محاسبه و آگاهی از سری محاسبات خاص آن است که کوچکترین اشتباهی در آن میتواند در نتیجه نهایی و تحلیل شما از بازار اثر گذاشته و موجب زیانهای گاها جبران ناپذیری شود. ابتدا لازم است بدانید که چندین مرحله به منظور محاسبه اندیکاتور شاخص جریان نقدی وجود دارد. در گام اول با مجموع سطوح بالا و پایین و بسته و تقسیم آن بر عدد ۳، قیمت معمولی بدست میآید و پس از آن از حاصلضرب این قیمت در حجم، جریان پول محاسبه خواهد شد.
حال میتوانیم با تحلیل قیمت معمولی چنان چه قیمت امروز نسبت به دیروز افزایش داشت جریان پول را مثبت در نظر گرفته و چنان چه کاهش داشت جریان پول را منفی در نظر بگیریم؛ حال نسبت پول از طریق تقسیم جریان مثبت پول بر جریان منفی آن محاسبه خواهد شد که در نهایت پس از طی این مراحل شاخص جریان پول یا Money Flow Index محاسبه خواهد شد.
سیگنال اندیکاتور MFI
توسعهدهندگان اندیکاتور MFI در تحلیل تکنیکال به وسیله آن ۳ سیگنال اصلی را شناسایی کردند؛ نخست سطوح بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد، پس از آن تشخیص واگرایی صعودی و نزولی به منظور پیشبینی تغییرات روند بازار و سوم هم نوسانات شکست در محدوده ۸۰ یا ۲۰ به منظور شناسایی معکوسهای بالقوه قیمت!
سطوح خرید یا فروش بیش از حد را میتوان به منظور شناسایی افراطهای قیمتی مورد استفاده قرار داد؛ غالبا MFI بالای ۸۰ را به عنوان خرید بیشتر از حد و MFI زیر ۲۰ را به عنوان فروش بیش از حد به حساب میآورند اما لازم به ذکر است که روند های پرقدرت میتواند برای این سطوح کلاسیک چالشهای نسبتا جدیای را ایجاد نمایند. اما نوسانات شکست واگراییها را اگر با هم ترکیب کنیم میتوانیم سیگنالهایی به مراتب قویتری را ایجاد کنیم. تصور کنید یک نوسان شکست صعودی هنگامی که اندیکاتور MFI زیر ۲۰ و بیش از حد فروخته شود اکنون به بالای ۲۰ رسیده و در آن جا باقی میماند و در ادامه بالاتر از واکنش قبلی خود را به نمایش میگذارد.
این واگرایی صعودی درست در آن هنگام شکل میگیرد که قیمتها به سوی پایین حرکت کرده اما شاخص به منظور نشان دادن بهبود جریان پول پایینترین مقدار را تشکیل خواهد داد؛ یا نوسان شکست نزولی و خرید بیش از حد در آن هنگام اتفاق میافتد که این شاخص ۸۰ باشد اما پس از ترکیب به زیر ۸۰ سقوط کرده و در یک جهش از این رقم فراتر نرود و در ادامه به پایینتر از واکنش قبلی شکسته شود.
این واگرایی نزولی درست در آن هنگام شکل میگیرد که سهام به بیشترین حد خود رسیده و اندیکاتور شاخص جریان نقدی بدتر شدن جریان یا حرکت پول را نشان دهد.
تفاوت های بین اندیکاتور RSI و اندیکاتور mfi چیست؟
همان طور که پیشتر نیز گفته شد اندیکاتور MFI در فارکس شباهتهای بسیاری به اندیکاتور RSI داشته و حتی بسیاری آن را یک نسخهای وزنی از شاخص RSI تفسیر میکنند اما وجود تفاوتهایی باعث شده تا عملکرد و سیگنالهای این اندیکاتورها تفاوتهای چشمگیری داشته باشند.
بزرگترین تفاوت این دو در حجم خلاصه میشود؛ در واقع با اضافه شدن حجم به اندیکاتور MFI و فرمولهای آن، شاهد عملکرد متفاوتی از اندیکاتور RSI که فاقد این فاکتور است خواهیم بود. به زبان سادهتر که با وجود شباهتهای ساختاری، شاخص جریان پول و شاخص قدرت نسبی تفاوتهای بسیاری به خاطر وجود یا عدم وجود حجم دارند.
MFI سیگنالهای سرب را ارائه داده و معکوس های احتمالی را در زمانهای قبلتر از عرضه و به موقع در اختیار معاملهگران قرار میدهد و از این نظر به شدت کارآمد خواهد بود؛ البته ناگفته نماند که MFI نیز درست مانند RSI مقداری بین صفر تا صد بوده و از تنظیم پیشفرض ۱۴ دوره در فرمولها و فرایندهای محاسباتی آن استفاده میشود.
سخن پایانی
در پایان باید اشاره کرد که شاخص جریان پول یا اندیکاتور MFI یک ابزار منحصربهفرد بوده که دو معیار حرکت و حجم را با فرمول RSI ترکیب کرده و سیگنالهای مهمی از بازار به معاملهگران ارسال میکنند. استفاده از این اندیکاتور به منظور شناسایی معکوس های بالقوه به همراه تعیین سطوح خرید یا فروش بیش از حد و تعیین واگرایی صعودی یا نزولی و همچنین نوسانات شکست صعودی یا نزولی به شدت کاربرد دارد.
البته ناگفته نماند که اندیکاتور MFI مانند تمامی شاخصها در صورتی که با یک نوسانساز یا آنالیز الگو ترکیب شود سیگنالهای بسیار مستحکمتری ارائه خواهند داد؛ از این رو برای افزایش دقت شاخص و جلب اعتماد معاملهگران، نباید بهتنهایی مورد استفاده قرار بگیرد.
تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش
اطلاع رسانی
آموزش onchain (کار با نمودارهای آنچین)
آموزش آنچین دیتا (onchain) در سایت بلاکچین بلورین بصورت رایگان قابل دسترس است، هرآنچه که از onchain نیاز دارید را اینجا آموزش ببینید.
شاخص CYD یا coin years destroyed چیست؟
CYD (coin years destroyed) که توسط david puell و Ark invset در آوریل ۲۰۲۱ ارائه شد، مجموع CDD در دوره ۳۶۵ روزه قبلی را به عنوان یک شاخص کلان در نظر میگیرد.
شاخص Realized cap HODL waves چیست؟
Realized cap Hodl Waves برای اولین بار در آوریل ۲۰۱۸ نمایش داده شد. این شاخص گونهای از HODL Waves است که سکهها را با توجه به آخرین حرکت آنها و طول عمرشان دسته بندی میکند.
آموزش و معرفی شاخص dormancy چیست؟
Dormancy به عنوان معیاری در مورد آنچه که پول هوشمند در بازار انجام میدهد و اینکه به طور کلی هودلرها در وضعیت انباشت یا توزیع قرار دارد، شناخته میشود. ما معمولاً این فرض را میکنیم که سکههای قدیمیتر (با طول عمر بالاتر) توسط دارندگان بلندمدت با دانش بنیادی قوی نگهداری میشوند.
آموزش و معرفی شاخص SOAB - SOAB چیست؟
Spent Output Age Bands یا شاخص SOAB برای نخستین بار در اکتبر ۲۰۱۹ توسط شرکت گلسنود معرفی شد. SOAB معیاری است که سکههای خرج شده را بسته به طول عمرشان به باندهایی دستهبندی میکند و آنها را در نوارهای رنگی به عنوان نسبتی از کل تراکنشهای روزانه نشان میدهد.
آموزش و معرفی شاخص Long & Short term holder چیست؟
کاربران را میتوان بر اساس مدت زمانی که داراییشان را نگه میدارند، طبقه بندی کرد. این طبقهبندیها بر اساس رفتارهای مشاهده شده افراد در شبکه بدست آمده است. با توجه به اهمیت بالای دادههای گفته شده، استخراجکنندگان دیتای آنچین از بالاترین دقت بهره میجویند.
آموزش و معرفی شاخص liveliness - liveliness چیست؟
liveliness برای اولین توسط Tamas Blummer در دسامبر ۲۰۱۸ ارائه شد. این شاخص به بررسی رفتار انباشت و خرج داراییها توسط هولدرها میپردازد. در واقع liveliness میزان قدیمی بودن سکههای دارندگان فعلی را نشان میدهد.
آموزش و معرفی شاخص HODL waves - HODL waves چیست؟
شاخص HODL waves در آوریل ۲۰۱۸ ارائه شد. این شاخص سکهها را بر اساس میزان قدمتی که در کیف پول دارند، دسته بندی میکند. برای مثال شما میتوانید ببینید چه نسبتی از کل سکهها بین ۳ تا ۵ سال است که در کیف پولها دست نخورده باقی ماندهاند.
شاخص Realized profit و Realized loss چیست؟
.سود تحقق یافته(Realized profit) بیانگر ارزش کل سودهای محقق شده برای تمام سکه های صرف شده در آن روز است. زمانی میتوانیم بگوییم سود سکه، محقق شده است که قیمتی که UTXO با آن ایجاد شده است (آخرین حرکت سکه) کمتر از قیمت فعلی (هنگام خرج شدن سکه) باشد.تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش
شاخص LTH SOPR چیست؟ معرفی ۲ ناحیه مهم SOPR
شاخص SOPR اختصاری از Spent Output Profit Ratio است. SOPR به ما نشان میدهد که در یک قیمت مشخص سرمایهگذارانی که اقدام به فروش سکههای خود کردهاند، با سود یا با ضرر از بازار خارج شدهاند. LTH-sopr مختصر Long Term Holder sopr است.
آموزش و معرفی شاخص SSR- SSR چیست؟
شاخص SSR یا Stablecoin Supply Ratio نسبت “میزان حجم بازار بیتکوین” به “حجم بازار استیبلکوینهای موجود در بازار” است که اولین بار در نوامبر ۲۰۱۹ توسط رناتو شیراکاشی ابداع شد. تغییرات این شاخص یکی از موارد مهم بررسی وضعیت بازار است.
آموزش شاخص ASOL و MSOL، MSOL چیست؟
اندیکاتور MSOL مخفف Median Spent Output Lifespan است که بهترین معیار برای نشان دادن تغییر رفتار دارندگان قدیمی بیت کوین است. در واقع این اندیکاتور نشاندهنده نسبت رفتار هودلرهای بلندمدت و کوتاهمدت بیتکوین، در یک دوره زمانی مشخصی است.
آموزش و معرفی شاخص asopr- sopr چیست؟
شاخص SOPR امکان پیشبینی میزان سود و ضرر تحققیافته (Realized) را در بازهی زمانی معینی فراهم میکند.محاسبه SOPR بسیار ساده است؛ برای این کار کافی است ارزش تحققیافته فروش ارز موردنظر را در ارزش ارز موردنظر در زمان خرید تقسیم کنید.
آموزش و معرفی شاخص NUPL - نمودار NUPL چیست؟
NUPL مخفف عبارت Net Unrealized Profit/Loss در فوریه ۲۰۱۹ برای تعیین کل سود یا کل زیان حاصل از جابجایی یک سکه ایجاد شد. برای تعیین این امر، تفاوت بین قیمت فعلی و قیمت، در آخرین حرکت هر سکه در گردش، محاسبه می شود.
Realized Cap چیست؟، شاخصی برای مارکت تحقق یافته بیت کوین
مارکت کپ (market cap) کوتاه شده عبارت Market Capitalization است. به همان میزان که به ارزش بازار (مارکت کپ) در بازارهای سهام توجه میشود، این شاخص در بازار کریپتو نیز مورد توجه قرار میگیرد. فرمول مارکت کپ یک فرمول ساده است.
Puell Multiple یا شاخص پاول چیست و چه کاربردی دارد؟
این شاخص نشان میدهد که چه زمانی ماینرها به صورت دسته جمعی اقدام به فروش میکنند. ماینرها به دلیل نیاز به تامین هزینههای ثابت سخت افزارهای استخراج، در بازاری که قیمت آن بسیار پرنوسان است، گاهی مجبور به فروش میشوند.
آموزش شاخص Coin Days Destroyed - CDD چیست؟
Coin Days Destroyed شاخصی است که به سکه هایی که برای مدت طولانی خرج نشده اند وزن بیشتری میدهد. CDD در سال ۲۰۱۱ میان طرفداران اولیه بیت کوین به عنوان شاخصی مناسب برای بررسی حجم تراکنشهای شبکه بیت کوین مطرح شد و مورد بحث قرار گرفت.
شاخص Reserve Risk چیست؟ و چگونه با آن کار کنیم
Reserve Risk (ریسک ذخیره) شاخصی است که توسط Hans Hauge پایه گذاری شده است که هدف آن نشان دادن اطمینان دارندگان بلندمدت رمزارز (هزینه فرصت هولدکردن) نسبت به قیمت لحظه ای آن (انگیزه برای فروش ) است.
آموزش و معرفی شاخص MVRV - MVRV چیست؟
شاخص MVRV در 23 سپتامبر 2018 توسط نیک کارتر و آنتوان لو کالوز با مفهوم «ارزش تحقق یافته» برای اولین بار مطرح شد. اندیکاتور MVRV تشکیل شده از ارزش کل بازار(MV) به ارزش تحقق یافته (RV) است. ارزش تحقق یافته رویکرد جایگزین برای ارزش بازار است.تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش
شاخص NVT چیست، معرفی ۳ناحیه کلیدی این شاخص؟
این اندیکاتور که بی شباهت به Rsi نیست، در واقع وظیفهی هشدار رسیدن به محدودهی اشباع خرید و اشباع فروش با استفاده از اطلاعات on-chain را دارد.به گفتهی خالق آن، هدف ایجاد «سیگنال NVT» تشخیص عمدهی حباب های قیمتی بوده است.
۵ اندیکاتور بسیار مهم برای تحلیل تکنیکال
معاملهگران جهت بهدست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد عملکرد قیمت یک دارایی از اندیکاتور (Indicator) در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) استفاده میکنند. اندیکاتورها شناسایی الگوها و تشخیص سیگنالهای خرید یا فروش در شرایط فعلی بازار را آسانتر میکنند.
اندیکاتورها انواع گوناگونی دارند و همه معاملهگران از قبیل معاملهگران روزانه، سویینگ تریدرها (Trader) و حتی سرمایهگذاران بلندمدت از آنها استفاده میکنند. حتی برخی از تحلیلگران و معاملهگران حرفهای اندیکاتورهای مخصوص خود را میسازند.
در این مقاله، ما شرح مختصری از محبوبترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را آوردهایم که میتوانند ابزار مفیدی برای هر معاملهگری باشند.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا RSI یک شاخص برای نشان دادن قدرت حرکت (مومنتوم / Momentum) قیمت یک دارایی است و مشخص میکند که یک دارایی بیش از حد خریداری شده (Overbought) و یا بیش از حد فروخته شده (Oversold) است.
شاخص RSI این کار را با اندازهگیری سطح تغییرات اخیر قیمت انجام داده و بهصورت پیشفرض، 14 بازه زمانی گذشته را ملاک قرار میدهد (14 روز، ساعت یا . . .). سپس دادهها در قالب یک اُسیلاتور (نوسانسنج / Oscillator) نمایش داده میشود و میتواند مقداری بین 0 تا 100 داشته باشد.
از آنجا که RSI یک شاخص در رابطه با حرکت قیمت است، نرخی (حرکت) که قیمت دارایی طبق آن در حال تغییر است را نشان می دهد؛ به این معنی که چنانچه قیمت در حال افزایش باشد(حرکت قیمت رو به بالا باشد)، روند صعودی قوی است و خریداران بیشتری در حال ورود به بازار هستند.
در مقابل، در صورتی که قیمت در حال افزایش اما حرکت در نمودار رو به پایین باشد، ممکن است به این معنی باشد که فروشندگان بهزودی کنترل بازار را بهدست میگیرند.
تحلیل کلی شاخص قدرت نسبی به اینصورت است که اگر این شاخص عددی بالاتر از 70 را نشان داد، یعنی دارایی مورد نظر وارد محدوده اشباع خرید شده و عددی پایینتر از 30 بهمعنای اشباع فروش آن است. از این رو، این ارقام در شاخص RSI میتواند نشاندهنده یک تغییر روند یا اصلاح قیمتی (پولبک / Pullback) باشد، اما یک معاملهگر نباید این ارقام را بهعنوان سیگنالی برای خرید یا فروش در نظر گیرد.
شاخص RSI میتوانند مانند بسیاری از دیگر فنون تحلیل تکنیکال، سیگنالهای اشتباه یا گمراهکنندهای به کاربر نشان دهد؛ بنابراین، معاملهگر بهتر است پیش از انجام معامله عوامل دیگر را نیز مورد بررسی قرار دهد.
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک (MA) اندیکاتوری است که تغییرات قیمتی را بهصورت اصلاحشده نشان میدهد و مسیر روند قیمت را مشخص میکند. از جایی که این اندیکاتور از دادههای قیمتی گذشته استفاده میکند، یک اندیکاتور پسرو (Lagging Indicator) محسوب میشود.
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average / SMA) و میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average / EMA) بیشتری استفاده را بین دیگر انواع دارند.
میانگین متحرک ساده (SMA)، میانگین قیمت یک دارایی را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. برای مثال، میانگین متحرک 10 روزه (SMA-10) میانگین قیمت را در 10 روز گذشته محاسبه کرده و آن را نمایش میدهد. از طرفی دیگر، میانگین متحرک نمایی، میانگین قیمت در یک بازه مشخص را با اعمال ضریب یا وزن بیشتر بر آمار قیمت در روزهای اخیر محاسبه میکند تا رفتار قیمتی (Price Action) در روزهای اخیر بهتر و صحیحتر نمایش داده شود.
همانطور که گفته شد، میانگین متحرک یک اندیکاتور پسرو است؛ یعنی هرچه مدت زمان طولانیتری را نمایش دهد، دیرتر به تغییرات اخیر قیمتی واکنش نشان خواهد داد.
معاملهگران از میانگین متحرک بیشتر بهعنوان ابزاری جهت تشخیص روند بازار استفاده میکنند. برای مثال، هنگامی که قیمت برای مدتی طولانی بالای خط میانگین متحرک 200 روزه باقی بماند، اکثر معاملهگران روند بازار را صعودی در نظر میگیرند.
کاربرد دیگر این اندیکاتور، استفاده از دو میانگین متحرک با دورههای زمانی مختلف و بررسی تقاطع آنها به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش است. مثلاً زمانی که میانگین متحرک 100 روزه، میانگین متحرک 200 روزه را به سمت پایین شکسته باشد و به زیر آن حرکت کند، نشانهای برای فروش است.
اما این تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش تلاقی یا تقاطع (Cross) دقیقاً به چه معناست؟ این تقاطع نشان میدهد میانگین قیمت در 100 روز گذشته کمتر از میانگین آن در 200 روز گذشته بوده است. طبق این مثال، سیگنال فروش به این صورت بهدست میآید که تحرکات قیمتی در بازههای کوتاهمدت دیگر مطابق با روند صعودی نیست و در نتیجه امکان تغییر روند وجود دارد
اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی (Moving Average Convergence Divergence / MACD) نیز ابزاری برای شناسایی روند بازار با استفاده از ارتباط بین دو میانگین متحرک است. این شاخص از دو خط تشکیل شده است: خط مکدی (MACD Line) و خط سیگنال (Signal Line). خط مکدی تفاضل میانگین متحرک نمایی 26 روزه از میانگین متحرک نمایی 12 روزه و خط سیگنال نیز میانگین متحرک نمایی 9 روزه از خط مکدی است.
معاملهگران میتوانند قدرت روند (مومنتوم) فعلی را از طریق پیدا کردن واگراییها (Divergence) بین مکدی و رفتار قیمتی تشخیص دهند. بهعنوان مثال، چنانچه قیمت در حال تشکیل سقفهای بالاتر (Higher High / HH) باشد در حالی که مکدی سقفهای پایینتر (Lower High / LH) ایجاد میکند، ممکن است روند بازار بهزودی معکوس شود.
مکدی طبق این مثال نشان میدهد با وجود اینکه قیمت در حال افزایش است، قدرت حرکت آن در حال کاهش است؛ بنابراین احتمال وقوع پولبک یا تغییر روند وجود دارد.
همچنین، معاملهگران میتوانند با استفاده از این شاخص تقاطعهای خطوط مکدی و سیگنال را پیدا کنند. چنانچه خط مکدی تقاطعی رو به بالا با خط سیگنال ایجاد کند، ممکن است علامتی برای فروش باشد. متقابلاً، اگر خط مکدی تقاطعی بهسمت پایین با خط سیگنال داشته باشد، میتواند نشاندهنده سیگنالی برای فروش باشد.
شاخصهای مکدی و RSI مومنتوم را با دو شیوه متفاوت محاسبه می کنند؛ لذا استفاده همزمان این دو اندیکاتور میتواند درصد خطا را تا حد زیادی کاهش دهد.
استوکاستیک آر اس آی (Stochastic RSI)
استوکاستیک آر اس آی نیز یک اُسیلاتور جهت محاسبه قدرت روند قیمت است که مانند RSI محدوده اشباع خرید یا اشباع فروش یک دارایی را نمایش میدهد.
این شاخص همانگونه که از نامش پیدا است، گونهای از شاخص قدرت نسبی است؛ با این تفاوت که بهجای اطلاعات قیمت، از اطلاعات شاخص RSI استفاده میکند.
اطلاعات این شاخص از طریق اعمال یک فرمول در مقادیر شاخص RSI بهدست میآید که اُسیلاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator Formula) نام دارد و دادههای آن مقادیری بین 0 تا 1 (یا 1 تا 100) را نمایش میدهند.
بهدلیل سرعت بالاتر و حسایست بیشتر این اندیکاتور نسبت به شاخص RSI، سیگنالهای معاملاتی بیشتری را در اختیار افراد قرار میدهد که فهم صحیح آنها کمی چالش برانگیز خواهد بود. این شاخص عموماً در حدهای نهایی (کف یا سقف) یک محدوده معاملاتی بیشترین استفاده را دارد.
در این اندیکاتور محدوده بالای 0.8 به منزله اشباع خرید و محدوده زیر 0.2، اشباع فروش است. عدد صفر در StochRSI به این معنی است که شاخص RSI در دوره زمانی پیشفرض خود در پایینترین حد قرار گرفته است. متقابلاً عدد 1 برای StochRSI، نشاندهنده بالاترین مقدار در شاخص RSI خواهد بود.
مانند شاخص RSI، قرار گرفتن شاخص StochRSI در محدوده اشباع خرید یا فروش به معنی بازگشت روند نیست؛ بلکه نشان میدهد شاخص RSI در حال نزدیک شدن به محدوده اشباع خرید یا اشباع فروش است.
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)
اندیکاتور باند بولینگر، نوسانات بازار و وضعیت اشباع خرید و فروش را ارزیابی میکند. این اندیکاتور از سه خط تشکیل شده است؛ خط میانی یک میانگین متحرک ساده (SMA) بوده و یک خط یا باند در بالا و یک خط در پایین این میانگین متحرک قرار دارند.
خطوط بالا و پایین یا باندهای اندیکاتور بولینگر، انحراف معیار میانگین متحرک (خط میانی) هستند. با افزایش نوسانات و تغییرات قیمتی، فاصله این باندها تغییر کرده و این خطوط به هم نزدیک و یا از هم دور میشوند. نزدیک شدن قیمت به باند بالایی این اندیکاتور، بهمنزله احتمال قرار گرفتن قیمت در محدوده اشباع خرید و نزدیک شدن قیمت به باند پایین آن، نشاندهنده ورود قیمت به محدوده اشباع فروش است.
شکستن باندهای این اندیکاتور بسیار کم اتفاق میافتد و نمیتوان چنین رویدادی را بهعنوان یک سیگنال معاملاتی در نظر گرفت اما میتوان نشاندهنده شرایط شدید بازار باشد.
یکی دیگر از مفاهیم مهم در این اندیکاتور اِسکوییز (Squeeze) یا فشار است و زمانی رخ میدهد که دو باند بالا و پایین بههم نزدیک میشوند و نشاندهنده کم بودن نوسانات در بازار است و میتوان آن را بهعنوان افزایش احتمالی نوسانات در آینده در نظر گرفت. همچنین در حالتی که فاصله بین باندهای بولینگر زیاد شود، میتواند دورهای از کاهش نوسانات را در پی داشته باشد.
سخن پایانی
با وجود این که اندیکاتورها صرفاً دادهها و اطلاعات را نمایش میدهند، باید بدانید که تحلیل و تفسیر آنها به ذهن خود شخص بستگی دارد. از این رو، بهتر است همیشه برای چند لحظه صبر کرده و بررسی کنید که تعصبات شخصی شما بر تصمیمگیریهایتان تاثیر نگذاشته باشند. چیزی که برای یک معاملهگر بهعنوان سیگنال مستقیم برای خرید یا فروش در نظر گرفته میشود، ممکن است برای شخصی دیگر صرفاً یک نوسان جزئی از بازار باشد.
اندیکاتورها همانند اکثر تکنیکهای تحلیل بازار، در صورت ترکیب با یکدیگر و روشهای دیگر مانند تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) بهترین نتیجه را خواهند داد و بهترین روش یادگیری تحلیل تکنیکال از طریق تمرین بسیار زیاد است.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور (Indicator) در تحلیل تکنیکال، علائم مبتنی بر الگوهایی هستند که بر اساس قیمت، حجم معاملات و یا بازده یک دارایی توسط معاملهگران مورد استفاده قرار میگیرند.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی روشی برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی و تحلیل عواملی است که میتوانند در قیمت آن در آینده تاثیرگذار باشند.
اندیکاتور Rsi چیست؟ و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی یک ممنتوم تستشده مبتنی بر اسیلاتور است که برای اندازهگیری سرعت و تغییر نوسانات قیمت جهتدار به کار میرود. در اصل زمانی که شاخص قدرت نسبی ترسیم میشود، جنبهای بصری برای نظارت بر نقاط قوت و ضعف بازار فعلی و بازار پیشین فراهم میکند. قوت یا ضعف بر مبنای قیمتهای بسته شدن در طی یک دوره خاص معاملاتی تعیین میشود که معیاری قابلاطمینان درباره تغییرات قیمت و ممنتوم ایجاد میکند. باوجود پرطرفدار بودن ابزارهای تسویه نقدی (شاخصهای سهام) و محصولات لوریج شده مالی (کل حوزه مشتقات)، شاخص قدرت نسبی ثابت کرده است که اندیکاتور کارآمدی درزمینهٔ نوسانات قیمت است.
Rsi چیست؟
خالق اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی جی ولر وایلدر جی آر است. او مکانیک سابق نیروی دریایی است که بعدها بهعنوان مهندس مکانیک مشغول به کار شد. وایلدر پس از چند سال انجام معاملات کالاها به مطالعه درزمینهٔ تحلیل تکنیکال پرداخت. او در سال 1978 کتابی تحت عنوان «مفاهیم نوین در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» تألیف کرد. این اثر آغازگر اسیلاتور ممنتوم جدید او یعنی شاخص قدرت نسبی یا RSI بود.
اندیکاتور Rsi در ارز دیجیتال
در طی سالها اندیکاتور RSI همچنان محبوبیت دارد و امروزه بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی و ضروری برای تحلیلگران تکنیکال به شمار میرود. برخی از فعالانی که از RSI استفاده میکنند کار بیشتری بر روی اثر وایلدر انجام دادهاند. جیمز کاردول یک نمونه قابلتوجه در این زمینه است که از RSI برای تأیید روند استفاده کرد.
فرمول اندیکاتور Rsi
سود میانگین n روز / ضرر میانگین n روز RS =
مثال کاربردیتر در این زمینه تابع از پیش تعریفشده rsi() Pine Script است که در شکل طولانی خود بهصورت زیر نوشته میشود.
تغییر = تغییر (بسته شدن)
سود = تغییر> = 0؟ تغییر: 0/0
سود تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش میانگین = rma (سود،14)
ضرر میانگین = rma (ضرر، 14)
rs= سود میانگین/ضرر میانگین
در بالا rsi دقیقاً برابر rsi(بسته شدن،14) است.
اصول اولیه اندیکاتور Rsi
همانگونه که پیشتر اشاره شد، شاخص قدرت نسبی ممنتومی است بر مبنای اسیلاتور. به این معنی که این اندیکاتور همچون اسیلاتور در طول یک باند یا در طیفی از مجموعه اعداد یا پارامترها عمل میکند.
RSI بهطور خاص در مقیاس بین صفرتا 100 عمل میکند. هرچه RSI به صفر نزدیکتر باشد، ممنتوم برای نوسان قیمتها ضعیفتر است. برعکس این شرایط نیز درست است. RSI نزدیکتر به 100 دورهای از ممنتوم قویتر را نشان میدهد.
- باوجوداینکه معامله گران از دورههای مختلف روزانه استفاده میکنند، 14 روز پرطرفدارترین دوره است.
اشباع خرید و فروش در Rsi
وایلدر بر این باور بود که با افزایش سریع قیمتها و درنتیجه بالا رفتن ممنتوم، ابزار/کالای مالی اصلی را باید در شرایط تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش اشباع خرید در نظر گرفت و فرصت فروش را ممکن دانست. علاوه بر این کاهش سریع قیمتها و پایین آمدن ممنتوم، سبب شد تا گاهی ابزار مالی را در وضعیت اشباع فروش در نظر گرفت و فرصت خرید را ممکن دانست.
طیفی از مجموعه اعداد در RSI وجود دارند که ازنظر وایلدر مفید و قابلتوجه هستند. مطابق نظر او هر عدد بالای 70 را باید اشباع خرید و هر عدد زیر 30 را باید اشباع فروش در نظر گرفت.
عدد RSI میان 30 و 70 خنثی در نظر گرفته شد و RSI حدود 50 نشاندهنده نبود روند است.
برخی از معامله گران اعتقاددارند که رنجهای (ranges) اشباع خرید/ اشباع فروش وایلدر بسیار وسیع هستند و سعی در تغییر آنها دارند. برای مثال ممکن است هر عدد بالای 80 را اشباع خرید و هر عدد زیر 20 اشباع فروش در نظر گرفته میشود.
دیدگاه شما