عرضه اوراق اختیار فروش تبعی حامی ۱۴۰۱
براساس اطلاعیه مدیریت ابزارهای نوین مالی شرکت بورس اوراق بهادار تهران اوراق اختیار فروش تبعی با هدف حمایت از سهامداران خرد توسط صندوق سرمایه گذاری مشترک توسعه بازار سرمایه منتشر میشود.
به گزارش «کالاخبر» به نقل از سنا، صندوق سرمایه گذاری مشترک توسعه بازار سرمایه در نظر دارد اوراق اختیار فروش تبعی با هدف حمایت از سهامداران خرد منتشر کند. عرضه اوراق فوق از امروز دوشنبه مورخ ۲۵ اسفند۱۳۹۹ لغایت روز چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۹ با شرایط زیر در بورس اوراق بهادار تهران آغاز میشود:
۱- سرمایه گذاران حقیقی (شامل سبدهای سرمایه گذاری اشخاص حقیقی) که در سال ۱۳۹۹ وارد بازار سرمایه شدهاند و ارزش دارایی ایشان در بازار سرمایه (تمامی دارایی ها از جمله سهام، حق تقدم سهام، صندوق های سرمایه گذاری، اوراق بدهی، انواع گواهی سپرده و . ) در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ کمتر از ۱۰ میلیون تومان باشد واجد شرایط خرید اوراق اختیار فروش تبعی حامی ۱۴۰۱ بوده و می توانند نسبت به خرید این اوراق اقدام کنند.
۲- دارایی پایه اوراق اختیار فروش تبعی حامی۱۴۰۱ شامل سبد سهام و حق تقدم سهام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران یا فرابورس ایران (به جز بازار پایه) و همچنین صندوقهای سرمایه گذاری در سهام (مبتنی بر صدور و ابطال یا ETF ( به جز دارا یکم و پالایش با احتساب تعداد و قیمت تعدیل شده ناشی ازاقدامات شرکتی طی دوره اوراق مذکور است. همچنین دارایی پایه اوراق اختیار فروش تبعی حامی۱۴۰۱ شامل عرضه اولیه هایی که بازدهی بیشتر از ۳۰ درصد از ابتدای سال ۱۳۹۹ داشتهاند، نمی شود.
۳- سرمایه گذارانی که واجد شرایط خرید اوراق حامی ۱۴۰۱ بوده و تمایل به استفاده از این اوراق دارند، باید در دوره عرضه نسبت به خرید تنها یک ورقه از اوراق مذکور اقدام کنند. در صورت اوراق اختیار فروش تَبَعی چیست؟ انجام خرید اوراق حامی ۱۴۰۱ توسط سرمایه گذاران، دارایی پایه برای ایشان مطابق بند ۲ درنظر گرفته خواهد شد.
۴- خرید بیش از یک ورقه از اوراق حامی ۱۴۰۱ برای هر کد معاملاتی مجاز نبوده و کارگزاران باید اقدام لازم نسبت به رعایت این محدودیت را در سیستم های معاملاتی آنلاین خود اعمال کنند.
۵- شرط معتبر بودن اوراق اختیار فروش حامی ۱۴۰۱ در سررسید، عدم فروش دارایی پایه موضوع بند ۲ تا سررسید اوراق است (نگهداری دارایی پایه تا سررسید). در واقع در صورتی که سرمایه گذار هر یک از سهام، حق تقدم سهام و صندوق های سرمایه گذاری (مبتنی بر صدور و ابطال یا ETF) موجود در پرتفو خود را طی دوره تا سررسید اوراق حامی ۱۴۰۱ به فروش برساند به گونه ای که تعداد آن سهم از تعداد سهم موجود در دارایی پایه وی کمتر شود، اوراق حامی ۱۴۰۱ معتبر نبوده و اعمال نخواهد شد.
۶- ارزش اعمال برای هر کد معاملاتی برابر با ۲۵.۱ برابر ارزش دارایی پایه وی (با توجه به تعدیلات مربوط به اقدامات شرکتی) خواهد بود. لذا در صورت رعایت نکات بندهای فوق توسط سرمایه گذاران، بازدهی اشخاص طی دوره اوراق حداقل به میزان ۲۵ درصد خواهد بود.
۷- .بازدهی ۲۵ درصدی پس از کسر سود تقسیمی تعلق گرفته برای هر سبد سهام در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ به مشمولین پرداخت می شود.
۸-از آنجا که مبنای تضمین قیمت تعدیل شده است، در صورت افزایش سرمایه، قیمت تعدیل شده و تعداد سهام پس از مجمع برای تضمین در نظر گرفته می شود. در صورت افزایش سرمایه از محل آورده نقدی، قیمت سهام و تعداد با فرض شرکت کردن سهامدار در افزایش سرمایه فرض می شود.
۹- در صورتی که ثبت افزایش سرمایه در تاریخ بعد از اردیبهشت ۱۴۰۱ باشد، در سررسید اوراق تبعی فرض می شود که سهام ثبت نشده در پرتفوی سرمایه گذار قرار دارد و به قیمت پایانی روز محاسبه در ارزش پرتفو لحاظ می شود.
۱۰- احراز شرایط مشمولین طرح، بررسی معتبر بودن اوراق حامی ۱۴۰۱ طی دوره و سررسید و همچنین انجام فرایند اعمال توسط شرکت سپرده گذاری مرکزی و تسویه وجوه و شرکت مدیریت فناوری بورس تهران انجام خواهد شد.
تامین مالی ۵۰۰۰ میلیارد تومانی دولت در بورس انرژی
مدیر عامل بورس انرژی ایران گفت: با پایان موفقیتآمیز عرضه اولیه ۶۰۰ میلیارد تومانی روز گذشته اوراق سلف موازی استاندارد مبتنی بر نفت خام در بازار مشتقه بورس انرژی اوراق اختیار فروش تَبَعی چیست؟ ایران، حجم تامین مالی دولت از این بازار در کمتر از ۳۰ روز گذشته به ۵۰۰۰ میلیارد تومان رسید.
سید علی حسینی پاز پایان موفقیتآمیز مرحله دوم تامین مالی بزرگ دولت از طریق عرضه اولیه ۲۵۰۰ میلیارد تومان اوراق سلف موازی استاندارد نفت خام سبک داخلی خبر داد و گفت: عرضه اولیه ۱۹۰۰ میلیارد تومان از این اوراق در روز چهارشنبه (سوم مهر ماه) انجام شد و در روز گذشته نیز بخش دیگری از این عرضه اولیه به ارزش ۶۰۰ میلیارد تومان با موفقیت پایان پذیرفت. به این ترتیب با انجام این مرحله، حجم کل تامین مالی دولت از حدود ۳۰ روز قبل تا کنون در بازار مشتقه بورس انرژی ایران به ۵۰۰۰ میلیارد تومان بالغ شده است.
وی با بیان اینکه این اوراق تحت عنوان قراردادهای سلف موازی استاندارد نفت خام سبک داخلی توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی، به نمایندگی از دولت جمهوری اسلامی ایران به عموم سرمایهگذاران در بازار مشتقه بورس انرژی ایران عرضه شد، افزود: مجموع قراردادهای سلف موازی استاندارد نفت خام سبک داخلی که در مرحله دوم منتشر و پذیرهنویسی شد، بالغ بر سه میلیون و ۴۹۷ هزار و ۵۶۲ قرارداد است که به قیمت اسمی هر قرارداد ۷۱۴ هزار و ۷۸۳ تومان و به روش حراج ناپیوسته عرضه عمومی شدهاند.
این مقام مسئول در ادامه با اشاره به جزئیات متعهدان پذیرهنویسی این اوراق، گفت: صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت کم هستند، صندوق سرمایهگذاری یکم کارگزاری بانک کشاورزی، صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت کیان، تامین سرمایه سپهر، بانک خاورمیانه، صندوق سرمایهگذاری اندوخته پایدار سپهر و در نهایت شرکت تامین سرمایه کاردان از جمله هفت متعهد پذیرهنویس این اوراق در بورس انرژی ایران هستند.
به گفته وی، مدت و سررسید قراردادهای مربوط به اوراق سلف موازی استاندارد نفت خام سبک داخلی ۱۳ ماهه بوده و این اوراق منضم به اوراق اختیار فروش تَبَعی چیست؟ اختیار خرید و فروش تبعی هستند. همچنین مهلت تسویه در دوره عرضه اولیه و معاملات ثانویه یک روز کاری پس از انجام معامله و تسویه نقدی در سررسید حداکثر سه روز کاری پس از آخرین روز معاملاتی خواهد بود.
حسینی تصریح کرد: بورس انرژی به عنوان بازار شفاف و متشکل، نقش موثر در تامین مالی طرح های توسعه ای صنعت نفت و گاز داشته و همچنین مسیری مطمئن برای حضور تجار بین المللی در بازار حامل های انرژی است.
به اعتقاد او، تامین مالی ۵۰۰۰ میلیارد تومانی اخیر دولت جمهوری اسلامی ایران از طریق انتشار اوراق سلف موازی استاندارد مبتنی بر نفت خام سبک و همچنین انتشار اوراق ۵۰۰ میلیارد تومانی مبتنی بر میعانات گازی کنگان نشاندهنده یکی از کارکردهای مفید بورس انرژی در تامین مالی موثر و جذب و بکار گیری سرمایه های مردم در چارچوب های صحیح و علمی است.
حسینی با اشاره به حجم کل تامین مالی صورت گرفته تا به امروز در بورس انرژی ایران گفت: تاکنون مجموع ارزش عرضه اولیه و معاملات ثانویه اوراق سلف موازی استاندارد و صندوق سرمایهگذاری پروژه در بورس انرژی ایران به رقم ۱۶۸ هزار و ۶۵۵ میلیارد و ۳۹۳ میلیون و ۲۱۶ هزار و ۸۴ ریال بالغ شده است.
به گزارش ایسنا ،مدیر عامل بورس انرژی ایران ادامه داد: در این بین صنعت نفت و گاز ایران نیز تا کنون توانسته از طریق انتشار اوراق سلف موازی استاندارد اوراق اختیار فروش تَبَعی چیست؟ بر روی فرآورده های مختلفی همچون نفت خام، نفت کوره، گاز مایع و بنزین در بازار مشتقه بورس انرژی اقدام به تامین مالی۹۷ هزار میلیارد ریالی نماید.
وی در پایان اظهار کرد: امکان تامین مالی در کنار سایر کارکردهای بورس انرژی ایران از قبیل شفافیت، رقابت، ضد انحصاری بودن و حمایت از صنایع داخلی با پر رنگتر شدن بازیگران مختلف در بورس به عنوان بستر امن برای عرضه و تقاضا میتواند یکی از بازوهای پر قدرت کشور در تامین مالی و همچنین هاب قیمتگذاری حامل های انرژی در قاره آسیا قرار گیرد.
چند سال آزمون و خطا نه، ۴۵ روز کافیست!
گروه سیاسی: استعفای لیز تراس، پس از تنها ۴۵ روز از برعهده گرفتن سمت نخستوزیری بریتانیا، با وجود تمام ابعاد منفی آن در داخل انگلستان، میتواند برای سیاستمداران ایرانی همچون یک نقطهعطف برای تغییر رویکردهای مرسوم باشد.
به گزارش فرارو، لیز تراس، با گذشت تنها ۶ هفته از بر عهده گرفتن سمت نخستوزیری انگلستان پنجشنبه (۲۸ مهر) از سمت خود کنارهگیری کرد. تراس که قرار بود میراثدار مارگارت تاجر و ترزا می، دیگر نخستوزیرهای زن باشد، بسیار زودتر از آنچه که تصور میشد از ریاست خانه شماره ۱۰ خیایان داونینگ لندن استعفا داد.
ثبت کوتاهترین دوران نخستوزیری در بریتانیای مدرن، توسط تراس و عمیق شدن بحران جانشینی او در میان حزب محافظهکار، از سوی بسیاری از ناظران سیاسی شکستی برای صحنه سیاست و حکمرانی در انگلستان بود. اختلافات داخلی حزب محافظهکار بریتانیا در ۶ سال اخیر باعث بحران سیاسی در این کشور شده است. در طول این مدت چهار نخستوزیر از سمت خود کنارهگیری کردهاند که آخرین آنها لیز تراس بوده است.پیش از کنارهگیری تراس، سه نخستوزیر دیگر نیز استعفا داده بودند، منتهی حکومت ۴۵ روزه او بیش از دیگران در کانون توجهات قرار گرفت. یعنی شخصی تنها پس از ۴۵ روز و بعد از پی بردن به مهیا نبودن شرایط و عدم توانایی برای مدیریت کشور، استعفا را برمیگزیند. این رخداد کم سابقه فارغ از تاثیرات سوء آن برای صحنه حکمرانی در انگلستان، از درون خود درسهایی بزرگ را برای جامعه سیاسی ایرانی میتواند داشته باشد که مهمترین آنها در ادامه مورد اشاره قرار خواهند گرفت.
یکی از دردهای بزرگ سیاست ایرانی، ممنوعه بودن و یا در بهترین حالت مکروه بودن استعفای مسئولین است. در جریان استعفای لیز تراس و دیگر روسای کابینه در انگلستان طی ۶ سال گذشته، استعفا نه تنها امر غیرطبیعی و نامعمول نبوده، بلکه مسئولان با روی خوش به استقبال آن رفتهاند. در این زمینه، توجه به بیانیه استعفای تراس میتواند روشنگر باشد.
تراس با صراحت اعلان میکند: «با توجه به شرایط موجود نمیتوانم به وظایفم عمل کنم؛ به همین دلیل با اعلیحضرت پادشاه صحبت و استعفای خودم را تقدیم کردم.» تامل در متن و لحن بیانیه تراس ضروری به نظر میرسد. او میگوید شرایط را مهیا نمیبیند؛ یعنی این که یا موانع متعددی پیش روی او قرار دارند یا اینکه ابزارهای لازم برای عمل به وظایفاش را ندارد؛ لذا بسیار ساده و بدون هیچگونه گروکشی سیاسیای راه استعفا را بر میگزیند.حال در جامعه ایرانی، وضعیت کاملا متفاوت است. استعفا یک تابو محسوب میشود که نه تنها شخص مسئول بلکه جامعه نیز نمیتواند آن را تاب بیاورد. گویی استعفا یکی از ممنوعههایی بوده که پذیرفتن یا انتخاب آن به معنای پایان خط برای سیاستمداران است.
برای نمونه زمانی که در اسفند ۱۳۹۷ محمد جواد ظریف، محبوبترین وزیر کابینه دولت دوازدهم استعفا داد، بیشتر، اطرافیان و جامعه اوراق اختیار فروش تَبَعی چیست؟ بودند که کنارهگیری او را بر نتابیدند. ظریف شاید چنین پنداشته بود که شرایط لازم برای تداوم کار را ندارد یا نمیتواند به خوبی وظایفاش را انجام دهد. اما یکباره اعضای دولت، رسانهها و حتی مردم گویی فاجعهایی عظیم رخ داده، با این رخداد مواجههای سلبی داشتند.در سالهای اخیر نیز بارها شاهد هستیم که مسئولین ارشد کشور از مهیا نبودن شرایط و نداشتن امکانات اوراق اختیار فروش تَبَعی چیست؟ لازم برای انجام وظیفه سخن گفتهاند، اما هیچگاه به استعفا فکر نکردهاند. آنها با وجود مسئول بودن و داشتن وظیفه اجرای وعدهها و برنامههای محوله، گاه ژست طلبکار و منتقد را اتخاذ کردهاند. گویی همهگان حتی مردم نیز بدهکار آنها هستند و مانع کارآمدی و مدیریت حسنهشان میشوند.
این ژست مسئولین برای مردم بسیار ملموس است، اما تنها کافیست به جملات ابتدایی بیانیه تراس مجددا ارجاع شود که میگوید: «با توجه به شرایط موجود نمیتوانم به وظایفم عمل کنم و استعفا میدهم.» اما گویا در کشور ما مهم نیست شرایط چیست و مسئول میتواند به وظایفاش عمل کند؛ در هر صورت او باید باشد و باشد. در واقع، استعفا تابویی است که شکستن آن بسیار دشوار است.آنگونه که لیز تراس در بیانیه کنارهگیریاش تاکید میکند، او در زمان بیثباتی بزرگ اقتصادی و بینالمللی به قدرت رسید و ماموریت (وعده)اش این بود که مشکلات اقتصادی خانوادهها و صاحبان کسب و کارها را حل کند. اما نکته قابل تامل این است که او با صراحت میگوید: «اعلام میکنم که در این شرایط نمیتوانم ماموریتی را که از سوی حزب محافظهکار به من محول شده انجام دهم.»در واقع، تراس وعده داده بود، با کاهش نرخ اوراق اختیار فروش تَبَعی چیست؟ مالیاتها و افزایش نرخ رشد اقتصادی، یک دوران خوش پسابرکسیت را رقم بزند، اما تنها ۴۵ روز کافی بود که او عدم تحقق وعدههایش را دریابد و به سرعت استعفا دهد. متاسفانه در صحنه سیاسی کشورمان اینگونه نبوده است. مسئولین با هزاران وعده و طرحهای رویایی به مناصب میرسند؛ ولی اگر هیچ یک از وعدههایشان را نیز عملی نکنند، اولا حاضر نیستند به شکست خود اقرار کنند. ثانیا، همچنان بر تحقق وعدههایشان پافشاری میکنند و حتی گاهی وعدههای بیشتری نیز میدهند. ثالثا، در بسیاری از مواقع با اتخاذ ژست طلبکارانه، تقصیر را نه ناشی از کم کاری خود بلکه ناشی از مانعتراشی دیگران – شاید هم هموار نبودن زمین و زمان- ارجاع میدهند. رابعا، تنها گزینهای که مورد توجه قرار نمیگیرد استعفا است و غالبا اگر استعفایی نیز باشد به صورت دستوری از مقامات ارشدتر خواهد بود.
حال کافیست تنها به وعدههای برخی از مسئولین دولت فعلی نگاهی انداخته شود که چگونه هیچ یک اجرایی نشدهاند. یکی از شعارهای محوری و اصلی سید ابراهیم رئیسی قبل از رسیدن به ریاست پاستور، «ساخت سالی یک میلیون مسکن» بود. اما با پایان سال اول دولت، نه تنها این وعده محقق نشد، بلکه رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی در مرداد سال جاری با تایید ضمنی شکست خورده بودن طرحاش، وعده را به ساخت دو میلیون مسکن تا پایان دولت سیزدهم تغییر داد. این اظهارات به معنای شکست علنی در تحقق وعده سالی یک میلیون مسکن است، اما گویا آقای قاسمی، به تنها چیزی که فکری نمیکند، پذیرش مسولیت این شکست است.
در نمونهای دیگر میتوان به وعدههای بر زمین مانده سیدرضا فاطمی امین با گذشت حدود ۱۴ ماه از عمر دولت سیزدهم اشاره کرد. وعدههایی همچون، افزایش تیراژ خودرو، ملموس کردن افزایش کیفیت خودروها برای مردم، برداشتن سریع قرعهکشی خودرو، کاهش قیمت تمام شده خودرو، اصلاح ساختار مدیریتی خودروسازان و آزادسازی واردات خودروی خارجی. اما این وعدههای فاطمی امین یا محقق نشدهاند و یا اجرای آنها به کندترین شکل ممکن است. حال میتوان پرسید اگر آقای فاطمی امین نمیتواند وعدههایش را اجرایی یا مانعی را پیشروی خود میبیند، بهتر نیست که گزینه استعفا را در پیش بگیرد؟!
در نمونهای دیگر، سید احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی در گذشته تاکید کرده بود که برنامه دولت، حمایت از بازار سرمایه و به ویژه سهامداران خرد با استفاده از تقویت جدی بازارگردانی، تقویت صندوق تثبیت بازار، بهرهگیری از اوراق تبعی و تشویق سهامداری غیرمستقیم از سوی مردم است. اما با گذشت حدود ۱۴ ماه همچنان شاهد هستیم نه تنها ساماندهی در بورس صورت نگرفته، بلکه وضعیت به مراتب بدتر نیز شده است. اما بر خلاف رویه تراس در پذیرش عدم توانایی برای اجرای وعدهها، شاهد هستیم که وزیر اقتصاد در مواضعاش حتی وعدههای را نه تنها تکرار، بلکه بسط نیز داده است.
در مجموع میتوان اظهار داشت که طرح وعدههای رویایی و بدون پشتوانه از سوی مسئولین و مدیران کلان کشوری یک درد و عدم پذیرش محقق نشدن وعدهها هزار درد است. اگر اندکی به رفتار لیز تراس توجه شود، میتوان پی برد که برای محقق شدن وعدهها یک سال و چند سال لازم نیست، تنها ۴۵ روز کافیست که یک مدیر پی ببرد تا چه اندازه وعدههایش قابل تحقق است.
درس بزرگ دیگر استعفای لیز تراس برای جامعه سیاسی ایرانی این است که استعفا و پذیرش ناکارآمدی در انجام وظایف، نه تنها شکست و عامل هرج و مرج نیست، بلکه میتواند گامی رو به جلو در مسیر منافع ملی باشد. لیز تراس زمانی که میداند سیاستهای دولت او، عامل بزرگترین بحران اقتصادی بریتانیا، از زمان اجرای برکسیت بوده و محبوبیتاش به شدت کاهش یافته، در گامی رو به جلو و در راستای منافع ملی انگلستان مسئولیت خود را ترک میکند. او با تعهد به کشور و حزب خود، با استعفایش امیدوار است که جانشینان مشکلات کشور را رفع کنند.
حال همین داستان را در ایران میتوان در ماجرای شکواییههای روحانی از نبود اختیارات لازم دولت به ویژه در سالهای بعد از ۹۶ مشاهده کرد. در مشهودترین نمود حسن روحانی در اردیبهشت ۱۳۹۸ روحانی در دیدار با جمعی از فعالان دو جناح سیاسی ایران، گفته بود: «وقتی از دولت سوال و مطالبهای میشود، باید از طرف دیگر بررسی شود که دولت چه مقدار در حوزههای مورد سوال اوراق اختیار فروش تَبَعی چیست؟ دارای اختیار بوده است.»
همزمان با طرح این شکواییهها از سوی روحانی، افرادی همچون عباس عبدی و سعید حجاریان خواستار استعفای رئیس دولت شدند. در این بین، عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب در چندین نوبت «پیشنهاد کنارهگیری رییسجمهوری» را مطرح کرد که مهمترین آنها در مهر ۹۹ و در قالب یادداشتی در روزنامه اعتماد بود. در واقع، عبدی با اشاره به شکاف میان دولت و حاکمیت و نبود زمینه برای اجرای برنامهها توسط دولت این پیشنهاد را مطرح کرده بود.
اما واکنش سیاسیون به این پیشنهاد عبدی، بسیار قابل تامل بود. آنها پیشنهاد عبدی را چنان تقبیح کردند که انگار گناهی کبیره را مرتکب شده است. برای نمونه اکبر ترکان از چهرههای نزدیک به روحانی این پیشنهاد را پیشنهاد «تندروها و کارشناسان دوروزه» دانست. حتی عبدالله رمضان زاده، از اعضای شاخص اصلاحطلبان، استعفای روحانی را همراهی با "اقتدارگرایان" خواند. صادق زیباکلام هم با طرح موضوع روی کار آمدن فردی «تندروتر» از احمدی نژاد این ایده را رد کرد.
علاوه بر اصلاحطلبان، عبدا. گنجی مدیر مسئول روزنامه اصولگرای «جوان» نیز در توئیتر خود نوشت: «استعفای روحانی مطالبه انقلابیون نیست». حتی مهدی محمدی، تحلیلگر اصولگرا تاکید کرد که روحانی میداند «استعفا در این زمان، بخشی از عملیات براندازی است و بی عقوبت نمیماند.»
در اینجا هدف، دفاع از پدیده استعفای مسئولین نیست، اما به طور حتم میتوان رویکرد منفی جریانهای سیاسی و سیاستمداران به این موضوع را مورد انتقاد قرار داد. به روایت شفافتر، وقتی که مسئول یا مسئولینی نمیتوانند وظایفشان را انجام دهند و یا احساس میکنند موانعی در مسیر تحقق برنامههای آنها وجود دارد، چه خوب است که جای خود را به مدیرانی با اندیشهها و برنامههای جدید بدهند. این رویکرد همانند آنچه که لیز تراس در لندن انجام داد نه تنها عاملی برای بیثباتی نیست، بلکه گامی رو به جلو برای پاسخگویی به مطالبات مردمی خواهد بود.
در پایان نیز میتوان گفت، پستهای کلیدی محل آزمون و خطا نیستند. استعفا از مسئولیتها نیز به معنای حذف و شکست برای یک مدیر نبوده و نیست. در بسیاری از مقاطع پذیرش مسئولیت عدم تحقق برنامهها میتواند عاملی برای تزریق اعتمادی عمومی به جامعه باشد. حتی مسئول مستعفی، میتواند محبوبیت و مشروعیتی دو چندان را در جامعه کسب کند تا اینکه کجدار و مریز به طرح وعدههای آرمانی ادامه دهد.
امضای قرارداد با پرسپولیس قبل از نیم فصل/ اولین ورودی سرخها مشخص شد
حضور عیسی آلکثیر مهاجم خوزستانی پرسپولیس در جمع سرخپوشان پایتخت تقریبا قطعی شده است. این بازیکن بعد از پشت سر گذاشتن مصدومیت شدیدی که دچارش شد حالا تمرینات آمادهسازی خود را آغاز کرده و بهزودی به شرایط ایدهآل خواهد رسید و در نیمفصل دوم هیچ مشکلی برای حضور در میدان نخواهد داشت.
حضور عیسی آلکثیر مهاجم خوزستانی پرسپولیس در جمع سرخپوشان پایتخت تقریبا قطعی شده است. این بازیکن بعد از پشت سر گذاشتن مصدومیت شدیدی که دچارش شد حالا تمرینات آمادهسازی خود را آغاز کرده و بهزودی به شرایط ایدهآل خواهد رسید و در نیمفصل دوم هیچ مشکلی برای حضور در میدان نخواهد داشت.
شنیدیم تا قبل از پایان نیمفصل قرارداد این مهاجم گلزن تمدید و نام او در نیمفصل رسما به لیست بازیکنان تیم اضافه خواهد شد. با حضور یورگن لوکادیا، شیخدیاباته ، عیسی آلکثیر، حامد پاکدل و مهدی عبدی خط حمله سرخها با بار ترافیکی روبهرو خواهد شد و باید دید یحیی گلمحمدی درباره این ترافیک چه تصمیمی خواهد گرفت و بعید نیست در نیمفصل شاهد جدایی یکی از این نفرات باشیم.
دیدگاه شما