تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال فارکس چیست؟
بازار فارکس یکی از پر سودترین و در عینحال پر ریسک ترین بازارهای مالی است که در سال 1970 زمانی که کشورها تصمیم گرفتند، وابستگی خود را نسبت به طلا و دلار پایان دهند، شکل گرفت و در حال حاضر به خاطر مزایای منحصر به فردش، طرفداران بسیار زیادی دارد.
مزایای بازار فارکس:
- شفافیت
- کنترل فردی
- انعطافپذیری
- ارائه انواع حسابها
- عدم وجود کمیسیون
- حجم معاملاتی بسیار بالا
- هزینههای معاملاتی پایین
- عدم وجود رئیس و بالاسری
- انجام معامله با میزان دلخواه (عدم وجود لات ثابت)
- هزینه کم تراکنشها
- عدم نیاز به سرمایه زیاد
- نداشتن سر رسید در معاملات
- انجام معاملات بهصورت 24 ساعت از شبانهروز
- ارائه خدمات در واسطهگرهای معتبر
- بازار دوطرفه (هم فروش و هم خرید)
- ارائه لوریج یا اهرم معاملاتی
- نقدینگی عمیق و مهمتر از همه سریع
- ارائه حساب دمو و مجازی جهت تمرین تریدرها
- نداشتن مالیات به علت نداشتن مالکیت
- معامله در بازارهای در حال افزایش و یا کاهش
- ارائه خدمات در واسطهگرهای معتبر مانند بروکر روبو فارکس
- و…
اگر بخواهند سرمایهگذاران این بازار بیشترین میزان سود را دریافت کنند باید جفت ارزها را از لحاظ تکنیکال، فاندامنتال و سایر روشها بررسی کنند و زمانی که تمام روشها را تحلیل کردند اقدام به انجام معامله کنند.
اساس تحلیل تکنیکال
تحلیلگران بازار فارکس از روش تکنیکال باید به دنبال الگوهای مشابه باشند؛ یعنی باید بررسی کنند، ارز درگذشته چه حرکتی داشته است. درواقع تحلیلگر باید به دنبال الگوهای مشابهی باشد که درگذشته، شکل گرفتهاند و ایدههای معاملاتی خود را با این باور که روند رشد قیمتی احتمالاً میتواند مشابه قبل عمل کند، شکل دهند؛ این روش بیشتر بر اساس احتمالات است و ربطی به پیشبینی ندارد.
تحلیل تکنیکال
پس اگر به خواهیم به زبان عامیانه تحلیل تکنیکال را توضیح دهیم باید بگویم تحلیل تکنیکال مطالعه حرکات قیمتی ارزها درگذشته، برای بررسی الگوها و تعیین احتمالات قیمتی در آینده است.
چگونه میتوان حرکات قیمتی درگذشته را مطالعه کرد؟
در بازار فارکس زمانی که صحبت از تحلیل تکنیکال میشود اولین چیزی که به ذهن میرسد بررسی نمودار است. تحلیلگران به روش تکنیکال که به آنها چارتیست ها هم میگویند، با بررسی دقیق نمودارها به دنبال الگوها و روندهایی هستند تا بتوانند بر اساس آن معامله انجام دهند.
درواقع آنها با نگاه و بررسی به دادههای گذشته به اطلاعات مفیدی دست پیدا میکنند که بر اساس آن میتوانند خریدوفروش کنند و سود کسب نمایند.
اما نکته حائز اهمیت این است که تحلیل تکنیکال یک واقعیت محض نیست و این روش کاملاً به ذهنیت معاملهگر بستگی دارد.
اما اگر بخواهید در بازار فارکس معاملهگر حرفهای و موفقی باشید؛ باید از تمام روشهای تحلیل در کنار هم استفاده کنید و فقط به روش تحلیل تکنیکال اکتفا نکنید.
روندها درروش تحلیل تکنیکال چگونه هستند؟
خب همانطور که توضیح دادیم، روش تحلیل تکنیکال براساس الگوها و روندها است. در ادامه انواع روند را توضیح میدهیم.
- روند صعودی: درروند صعودی همانطور که از نامش مشخص است، نمودارها به سمت بالا حرکت میکنند. در واقع سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر.
- روند نزولی: درروند نزولی ارزش داراییها رو به کاهش است، پس در این حالت سقفها پایینتر از کفهای پایینتر.
- روند افقی: در روند افقی نمودارها نه به صورت کاهش است و نه بهصورت افزایشی؛ درواقع نمودار در یک کانال افقی حرکت میکنند؛ یعنی سقف و کف کندل ها در یک راستای موازی.
پس اگر قصد سرمایهگذاری در بازار فارکس دارید، بهترین کار این است که بهصورت کاملاً حرفهای آموزش ببینید و از روش تحلیل فاندامنتال در کنار تحلیل تکنیکال ارز مورد نظر را بررسی کنید، سپس اقدام به انجام معامله نمایید.
حال شاید برای شما سؤال پیش بیاید تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (Fundamental Analysis یا بهاختصار FA) علم ارزیابی موارد تأثیرپذیر بر قیمت ارزها است که با استفاده از آن میتوان ارزش فعلی ارزها و قیمت احتمالی آن در آینده را بررسی کرد.
بهعبارتدیگر در تحلیل بنیادی تحلیلگر تمام شرایط یک پروژه و شرکت را از جنبههای مختلف مثل تمامی اخبار و رویدادها، ریشه و کارکرد آن درگذشته و… بررسی میکند.
درواقع با بررسی کارکرد بازار میتوانید تمام بخشها و عوامل تأثیرگذار بازار را بسنجید و با برآورد ارزش کلی و پتانسیلهای موجود آن بهترین عملکرد را داشته باشید.
البته برای استفاده از این روش باید دو مورد کلی را همراه با زیرمجموعههای آنها در نظر بگیرید.
- پروژه را زیر و رو کنید
- تیم
- رقبا
- اخبار
- رویدادهای پیشرو
- کاربردها و فعالیتها
- تحلیل بازار
- ارزش کل بازار
- حجم معاملات و نقدینگی
درواقع در بررسی فاندامنتال بهترین رویکرد، چینش معیارهای مختلف در کنار هم و رسیدن به نتیجهگیری کلی است.
جمعبندی
بازار فارکس یکی از پرطرفدارترین بازار مالی دنیا است؛ اما باید بدانید این بازار پرطرفدار بسیار پر ریسک است و تریدرها باید قبل از انجام معامله حتماً آموزش ببیند و بعد از روش تحلیل تکنیکال و فاندامنتال ریشه و اساس یک ارز را بررسی کنند و درنهایت اقدام به انجام معامله کنند، در این صورت است که تریدرها میتوانند معاملات با سود بالا تجربه کنند.
سلب مسئولیت: تحریریهی رایااستور در تهیه این محتوای تبلیغاتی نقش نداشته و مسئولیتی در قبال صحت آن ندارد.
فیلم آموزش تحلیل بنیادی بازار جهانی یا فارکس با بهزاد اقبالی
تحلیل بازار، در هر بازاری مهمترین بخش آن است. پیش بینی قیمت ها و تشخیص روندهای موجود در بازار، همان تحلیل بازار است.
در یک بازار، همه به دنبال این هست که دریابند چه موقع خرید کنند و چه موقع به فروش برسانند. دو روش رایج برای پیش بینی و تحلیل بازار وجود دارد. همانگونه که در مقالات قبلی نیز ذکر کرده ایم، این دو تحلیل، بنیادی یا فاندامنتال و تحلیل تکنیکال هستند. در این مقاله قصد داریم به بررسی مفهوم و مبانی تحلیل بنیادی یا فاندامنتال جهانی بپردازیم.
مفهوم تحلیل فاندامنتال جهانی یا فاندامنتال فارکس
بررسی شرایط کلی بازار توسط تحلیل فاندامنتال یا فارکس انجام می شود. این تحلیل، به بررسی تاثیری می پردازد که وضعیت سیاسی یا اقتصادی یک کشور بر ارزهای مختلف تکنیکال یا فاندمنتال؟ می گذارد. از شاخص ها و گزارش های استانداردی برای بررسی شرایط اقتصادی کشورهای مختلف استفاده می شود. مثلا، IFO یکی از شاخص های مهم در اقتصاد آلمان است.
مسئله تاثیرگذار دیگر بر روند بازار، سیاست هایی است که هر دولت و بانک مرکزی آن کشور اتخاذ می کند. مثلا یکی از نتایج سیاست های مالی ایالات متحده، افت قیمت دلار در برابر ارزهای اروپایی بود.
تحلیل فاندامنتال جهانی یا فانداکنتال فارکس ، با اتفاقات در دنیای واقعی سروکار دارد: مانند قیمت نفت و طلا، نرخ بهره بانکها، رکودهای اقتصادی، فناوریهای جدید، جنگ و سایر مسائلی که بر نرخ برابری ارزها موثر است.
مبانی فاندامنتال جهانی یا فاندامنتال فارکس
در ادامه ی بررسی شرایط اقتصادی، تکنیکال یا فاندمنتال؟ تحلیل های بنیادی یا فاندامنتال کاربرد دارد. زیرا این تحلیل، ارزش ذاتی یک سرمایه گذاری را بررسی می کند و شرایط اقتصادی بر ارزش پول ملی موثر است.
در ادامه به بررسی عوامل موثر بر نوسانات ارزش پول می پردازیم. مهمترین عامل، شاخص های اقتصادی هستند. این شاخص ها، گزارش های منتشر شده توسط دولت ها یا سازمان های مستقل هستند و عملکرد اقتصادی یک کشور را نشان می دهند.
تولید ناخالص داخلی (GDP)
این شاخص، پرکاربردترین شاخص در ارزیابی سلامت اقتصادی و نمایانگر ارزش کل بازار تولید و خدمات هر کشور است. در انتهای هر سال، ارقام این شاخص منتشر می شود و گزارش های دوره ای در اختیار تحلیل گران قرار می گیرد.
شاخص خرده فروشی
این شاخص نیز یکی از شاخص ها برای ارزیابی تحلیل فاندامنتال جهانی یا فاندامنتال فارکس است. این شاخص، با محاسبه ی جمع درآمد تمامی فروشگاه ها طی یک سال در یک کشور حاصل می شود. این گزارش با استفاده از نمونه گیری آماده می شود. برای پیش بینی عملکرد آینده اقتصاد از این گزارش استفاده می شود.
شاخص تولید صنعتی
این شاخص نشان دهنده ی تولید بخش صنعت، معدن و خدمات مهندسی و تغییرات در این بخش، درطول یک سال در یک کشور است. در این شاخص، نرخ بهره گیری از توانایی های یک اقتصاد در قالب نرخ بهره گیری از پتانسیل اقتصادی نشان داده می شود.
شاخص قیمت مصرف کننده
این شاخص فاندامنتال جهانی یا فاندامنتال فارکس، بیانگر تغییرات در قیمت مصرف کننده برای 200 قلم کالا در یک کشور درطول یک سال است. درصورت مقایسه ی این شاخص با ارقام صادرات، می توان دریافت که صادرات کالا و خدمات یک کشور به سود منتهی شده است یا خیر.
علاوه بر شاخص های فوق، شاخص های دیگری نیز وجود دارند که بر تحلیل فاندامنتال جهانی یا فاندامنتال فارکس موثر هستند.
سالها قبل مجموعه سمینارهایی در مجتمع فرهنگی سینما ایران برپا میشد با محوریت بازارهای جهانی که این ویدئو نمونه ای از آن است. در این ویدئو اقای بهزاد اقبالی در مدت دو ساعت آموزشی کوتاه و مختصر در معرفی تحلیل بنیادی جهانی ارائه میدهند. کیفیت ویدئو ها به خاطر نبود امکانات ضبط مناسب خیلی بالا نیست که در این رابطه از شما پوزش می طلبیم.
تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روشهای تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟
فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روشهای تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل میکنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبهی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.
در این مطلب از چشم بورس سعی میکنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبکهای مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمیدانید و یا پس از امتحان کردن سبکهای مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تکنیکال پیشبینی آینده و شکار فرصتهای معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیستها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر؟
تحلیلگران تکنیکال تکنیکال یا فاندمنتال؟ از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. برخی از تکنیکالیستها به خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده میکنند و گروهی دیگر ترجیح میدهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفهایها نیز با ترکیب روشهای مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی میکنند.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:
- همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
- گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرکهای روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمیکنند و تاریخ تکرارپذیر است.
- قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
تاریخچهای مختصر از تحلیل تکنیکال
چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده میشود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیکهای اولیهی تکنیکال را برای پیشبینی بازارهای هلند استفاده میکرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاشهای چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.
در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعهای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معاملهگران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیستها الگوهای شمعی را پایهی تکنیکال و دروازهی ورود به آن میدانند.
انواع نمودارهای قیمت
نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش میدهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان میدهد. نمودارهای قیمت به شکلهای مختلفی نمایش داده میشود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.
نمودار خطی
نمودار خطی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای خطی سادهترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمتهای بسته شدن بازار رسم میشود. آنها به سادهترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان میدهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معاملهگران مبتدی از این نمودارها استفاده میکنند.
نمودار میلهای
نمودار میلهای در تحلیل تکنیکال
نمودارهای میلهای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت در یک دورهی معاملاتی را نشان میدهند. خط عمودی بازهی قیمتی در یک دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. خطوط افقی نشاندهندهی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص میکند.
هر میله یک جزیرهی واحد است و رفتار قیمت در یک بازهی زمانی را نشان میدهد. مجموع میلهها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نمودار شمعی
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میلهای هستند. محدودهی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش میدهد. سایهی (فتیله) بالایی، بالاترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. سایهی پایین نیز نشاندهندهی پایینترین قیمت در طول دورهی معاملاتی است. اگر قیمت در دورهی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.
تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت و روندها
حمایت محدودهی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. خطوط حمایت از اتصال کفهای (درهها) نمودار به همدیگر رسم میشوند. در محدودههای حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.
مقاومت نقطهی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش مییابد. مقاومت با اتصال سقفهای (قلهها) نمودار به همدیگر رسم میشود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
روندها جهت بازار را مشخص میکنند. اگر نمودار قیمت سقفها و کفهای بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقفها و کفهای پایینتر، قیمت وارد روند نزولی میشود. جهت روند را با خطوط روند مشخص میکنند. خطوط روند در اصل محدودههای حمایت و مقاومتی هستند.
فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبتها رسم میشوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدودههای مهم برگشت بازار را مشخص میکنند.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیشفرضهای تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دستهی بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدودههای بازگشت یا ادامهی بازار را شناسایی میکنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.
اندیکاتورها
اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست میآیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده تکنیکال یا فاندمنتال؟ میشوند و اوسیلاتور نام دارند.
میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهمترین اوسیلاتورها نیز می توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.
ایچیموکو
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو
پرایس اکشن
تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته میدانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز تکنیکال یا فاندمنتال؟ اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیشبینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبکهای بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده میشوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را مطالعه میکنند. درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.
در نقطهی مقابل ورودیهای تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیشبینی روندها هستند. مثالهای زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقتگیر است. شما کدامیک را ترجیح میدهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئنتر گام بردارید؟ برای روشنتر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ساده و انعطافپذیر است. آن را میتوان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار میکند استفاده کرد. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل میکند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس میتوانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
فرقی نمیکند معاملهگر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همهی دورههای زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معاملهگران معمولا نگاه میانمدت و بلندمدت به بازار دارند.
سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورتهای مالی شرکتها تکنیکال یا فاندمنتال؟ را بررسی کنید. ولی تکنیکالیستها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ میکنند.
معایب تحلیل تکنیکال
مهمترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل میکنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار تکنیکال یا فاندمنتال؟ وجود داشته باشد.
ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنالهایی متفاوت و گاه متضاد صادر میکنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.
برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث میشوند معاملهگران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.
منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال
منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش میکنیم مجموعهای جامع از سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:
- تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
- داینامیک تریدینگ (معاملهگری پویا)؛ رابرت سی ماینر
- دورهی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
- معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
- راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
- مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
- سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
- پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز
سخن آخر
در این مطلب در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبکهای مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.
خود را به یک سبک محدود نکنید. میتوانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و پیشبینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.
هر دوی این روشها برای پیشبینی آینده بازار استفاده میشوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکتها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطهی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده میکند. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.
تریدرهای موفق از سبکهای مختلفی استفاده میکنند. نمیتوان گفت کدامیک بهتر است. حتی میتوانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.
نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند. محبوبترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میلهای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده میشوند.
خیر! روشهای تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده میشوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.
تحلیل بنیادی و تاریخچه تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی یکی از روشهای ارزیابی اوراق بهادار است. در این روش با در نظر داشتن تمامی عوامل موثر در اقتصاد و عوامل کمی و کیفی، ارزش ذاتی محاسبه و اندازهگیری میشود. یک تحلیلگر بنیادی حرفهای تمام عوامل موثر بر ارزش اوراق بهادار نظیر نیروهای اقتصاد کلان و موارد خاصی همچون مدیریت و شرایط مالی شرکت را شناسایی و مطالعه میکند.
هدف از انجام این نوع تحلیل، رسیدن به ارزشی است که سرمایهگذار آن را با قیمت کنونی مقایسه و در نهایت با توجه به نتیجهی مقایسهی صورتگرفته، در شرایط مختلف برای سرمایهی خود تصمیمگیری کند.
تاریخچه تحلیل بنیادی
نام دیگر این تحلیل، تحلیل فاندامنتال است. بهتر است قبل از ورود به بحثهای جدی در مورد تحلیل فاندامنتال، ابتدا مروری بر تاریخچهی آن داشته باشیم.
بنجامین گراهام اقتصاددانی آمریکایی است که با لقب «پدر علم تحلیل بنیادین» در سطح جهان شهرت یافته است. وی متولد سال 1894 در کشور انگلستان است. در دوران کودکی گراهام، خانوادهاش در آمریکا ساکن شدند. او موفق به اخذ بورس تحصیلی از دانشگاه کلمبیا شد و با پایانیافتن دوران تحصیل در وال استریت شروع به کار کرد. او در 25 سالگی، هر سال بهطور تقریبی 500,000 دلار درآمد داشت. در سال 1929 بازار سهام با سقوطی ناگهانی روبهرو شد که در نتیجهی آن گراهام تقریبا تمام سرمایهی خود را از دست داد. اما در ازای آن تجربههای ارزشمندی به دست آورد. او این تجربیات را به همراه دیوید داد در کتابی تحت عنوان «تحلیل اوراق بهادار» (Security Analysis) در اختیار همگان قرار داد.
تحقیقات بنجامین گراهام پایههای ایجاد تحلیل بنیادی فاندامنتال بود. همچنین روش سرمایهگذاری ارزشی توسط او ایجاد شد. بر اساس این روش عوامل یک شرکت همچون دارایی، درآمد و پرداختهای سود سهام میتوانند فرد را به سمت ارزش ذاتی سهام هدایت کنند که آن را با ارزش بازار مقایسه کند. کتاب دیگر او با عنوان سرمایهگذار هوشمند (Intelligent Investor) راهنمایی ارزشمند برای تحلیلگران بنیادی است.
چرا تحلیل بنیادی؟
عمده دلایلی که افراد به خاطر آن از این تحلیل حمایت میکنند:
- از آنجایی که روشها و راهکارهای اجرایی در تحلیل فاندامنتال بر اساس اطلاعات مالی است، کسی نمیتواند تعصب و ادعای شخصی خود را تحمیل کند.
- این روش تحلیلی، شرایط اقتصاد در بلندمدت، آمارهایی از جمله مصرفکنندگان و تمایلات آنها و تکنولوژی را نیز مدنظر دارد. گسترهی بسیار وسیعی از دادهها در تحلیل بنیادی قابل تحلیل است.
- با محاسبهی درست سیستماتیک ارزش دارایی، ارزش بهطور دقیق مشخص میشود. در نتیجه آن سرمایهگذاران میتوانند تصمیمات دقیقتری برای معاملات خود بگیرند.
- درک بهتر، حسابداری دقیق و تحلیل صورتهای مالی در این تحلیل موجب اندازهگیری بهتر همهچیز میشود.
تحلیل بنیادی بورس شامل چند بخش است؟
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی از سه بخش اصلی تشکیل شده است که عبارتاند از تحلیل اقتصادی یا Economic Analysis، تحلیل صنعت یا Industry Analysis و تحلیل شرکت یا Company Analysis.
تحلیل فاندامنتال با چه روشهایی صورت میگیرد؟
بهطور کلی، این تحلیل به دو طریق قابل انجام است:
1. مدل اول: روش بالا به پایین در تحلیل بنیادی
در روش بالا به پایین یا Top-Down تمرکز اصلی بر چگونگی تاثیرگذاری اقتصاد کلان بر بازار و در پی آن ارزش سهام است. باید دانست که در روش بالا به پایین، صنایع نیز از چشم سرمایهگذاران دور نمیماند. زیرا به باور آنان اگر صنعت یک کمپانی رو به پیشرفت باشد ارزش سهام آن نیز در آیندهای نزدیک رشد خواهد کرد. در حقیقت افرادی که از این روش استفاده میکنند عملکرد وسیع اقتصاد را مدنظر قرار داده و سپس صنایعی که فرایند خوبی را طی میکنند انتخاب و در مناسبترین فرصت در آنها سرمایهگذاری میکنند.
بهطور معمول در تحلیل سرمایهگذاری به روش بالا به پایین، مواردی همچون پیشرفت اقتصادی، سیاستهای پولی بانکها نظیر کاهش یا افزایش نرخ بهره، تورم و ارزش کالاها، قیمت ارز و بیکاری شناسایی و بررسی میشوند.
در نتیجهی این روش، سرمایهگذاران پیش از آنکه ویژگیهای یک کمپانی را بررسی کنند به بررسی عوامل اقتصاد کلان میپردازند. آنها موقع انتخاب سهام به شرایط بازار و شرایط اقتصادی برای پورتفولیوی خود توجه میکنند.
2. مدل دوم: روش پایین به بالا در تحلیل بنیادی
در روش پایین به بالا یا Bottom-Up، تحلیلگران فاندامنتال بدون توجه به موجهای بازار، بنیاد یک سهام را مطالعه و بررسی میکنند. به بیان دیگر آنها تمرکز کمی روی شرایط بازار، شاخصهای اقتصاد کلان و اصول صنعت خواهند داشت. اما بهجای آن با تمرکز بسیار زیادی یک شرکت در یک صنعت را انتخاب و آن را با سایر شرکتها در همان صنعت مقایسه میکنند.
در واقع در تحلیل پایین به بالا روی موارد زیر تمرکز میشود:
- نسبتهای مالی (قیمت هر سهم نسبت به سود هر سهم و نسبت جاری)، بازده سهام و حاشیه سود خالص
- افزایش درآمدها مانند درآمد پیشبینیشده آینده
- افزایش درآمد و میزان فروش
- تحلیل مالی اظهارنامههای مالی یک شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد
- تولیدات شرکت، تسلط و سهم آن در بازار
- توانایی و سابقهی اعضای هیئت مدیره شرکت
برای تصمیمگیری منطقی طبق اصل سرمایهگذاری پایین به بالا در تحلیل بنیادی، ابتدا باید شرکتی را انتخاب و سپس قبل از سرمایهگذاری بررسیهای کاملی روی آن انجام شود. برای نمونه، سرمایهگذاری که قصد دارد از روش پایین به بالا استفاده کند ابتدا شرکتی را انتخاب میکند و بعد به بررسی سلامت مالی، میزان عرضه و تقاضا و سایر آیتمها آن، در طول یک بازهی زمانی معین میپردازد.
در نتیجه سرمایهگذاران در این روش، موقع تصمیمگیری بیشتر از عوامل اقتصاد خرد بهره میبرند. این نوع سرمایهگذاران ساختار اساسی یک شرکت را برای تصمیم درمورد سرمایهگذاری یا عدمسرمایهگذاری بررسی میکنند.
جمعبندی
در بازار سرمایه دو نوع تحلیل برای ارزیابی اوراق بهادار وجود دارد که عبارتاند از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. این دو از جهات مختلفی با هم متفاوتاند. ما در این مقاله ضمن بیان تاریخچه تحلیل فاندامنتال یا بنیادی، در مورد روشهای انجام آن نیز توضیحاتی دادیم.
تحلیل بنیادی چیست؟ آموزش تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) ارز دیجیتال و فارکس
تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی) در کنار سایر روش های تحلیلی، از ضروریات ورود به بازارهای مالی به شمار می رود. با توجه به گسترش روز افزون بازار های جهانی و جابه جایی روزانه میلیاردها دلار، لزوم استفاده از روش های متفاوتی که سهم هر یک از تکنیکال یا فاندمنتال؟ تکنیکال یا فاندمنتال؟ سرمایه گذاران از این بازار را افزایش دهد بیش از پیش حائز اهمیت است.
تقریبا هدف تمامی سرمایه گذاران از ورود به فارکس که بزرگترین بازار مالی جهان محسوب می شود، کسب سود از نوسانات قیمتی این بازار و یا سرمایه گذاری بلند مدت در این مسیر است. اما شاید این سوال مطرح گردد که چگونه از نوسانات قیمتی می توان سود برد؟ چه تفاوتی میان تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال وجود دارد؟ اینها سوالاتی است که در این مقاله به آنها پاسخ خواهیم داد.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال یا همان تحلیل بنیادی روشی برای تحلیل بازارها با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که تاثیر مستقیم بر میزان عرضه و تقاضا تکنیکال یا فاندمنتال؟ دارد. این نوع از تحلیل رویکردی است که بر ارزش ذاتی سرمایه گذاری تمرکز دارد. درک این تحلیل به شناسایی ارزش واقعی و قیمت گذاری دقیقتر کمک شایانی می کند. از سوی دیگرتحلیل فاندامنتال در بازارهای فارکس نیاز به تحلیل شاخص های مختلف اقتصادی دارد.
تحلیل فاندامنتال چیست
آموزش اصول تحلیل بنیادین
خبر خوش برای شما آن است که نیاز به مدرک دانشگاهی برای درک اصول تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) ندارید. با این وجود داشتن اطلاعات اولیه و یک دیدگاه اولیه می تواند برای فهم بهتر تاثیر تحلیل فاندامنتال بر بازارها به شما کمک کند.
یکی از ساده ترین روش های یادگیری تحلیل فاندامنتال دنبال کردن اخبار اقتصادی است. این رویدادها که معمولا در تقویم اقتصادی فارکس با ذکر زمان انتشار آن مشخص می گردد به صورت روزانه، هفتگی و یا ماهانه منتشر می گردد. برای مشاهده آخرین اخبار و رویدادهای مهم اقتصادی بروکر فارکس دلتا اف ایکس را دنبال کنید.
تقویم اقتصادی همچنین جزئیات بیشتری مانند میزان تاثیر انتشار داده های اقتصادی بر ارزهای مختلف، زمان دقیق انتشار داده ها و پیش بینی های آتی و ارقام گذشته را نیز ارائه می دهد.
با توجه به داده های منتشر شده شما می توانید دید گسترده تر و قضاوت درست تری نسبت به حرکات بازار در آینده داشته باشید. به عنوان مثال با توجه به گزارش ماهانه بازارها، زمانی که نرخ بیکاری در ایالات متحده امریکا کاهش یابد نشان از تکنیکال یا فاندمنتال؟ بهبود اوضاع و شرایط بازار ها است، بنابراین با توجه به پیش بینی ها و همچنین نرخ ماه گذشته و در صورت بهبود داده ها انتظار یک حرکت صعودی را داشته باشید. اگر با دنظر گرفتن شرایطی که ذکر شد به نمودار USDCAD نگاهی بیندازید متوجه خواهید شد که ارزش دلار امریکا در مقابل دلار کانادا در حال افزایش است. معنای دیگر اینست که ارز USD در هر کدام از جفت ارزهایی که قرار گرفته روند صعودی به خود بگیرد.
با توجه به اینکه اصول تحلیل فاندامنتال بر روی روند های طولانی مدت تاثیر گذار است، در معاملات روزانه یا کوتاه مدت تاثیر زیادی ندارد، اما با این وجود، بدون توجه به اینکه شما معامله گر روزانه و یا نوسانگیر هستید، توجه به تحولات فاندامنتال در بازارها بسیار ضروری و حیاتی است.
تحلیل بنیادی چیست و چطور میتوان از آن استفاده کرد؟
مزایای استفاده از تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال یکی از دو رکن اساسی و مهم تحلیل بازارهای ارزی و سایر بازار های مالی می باشد. بهره گیری از این تحلیل در معاملات، به شما کمک می کند تا از عوامل موثر بر قیمت گذاری آگاه شوید. در همین حال باترکیب تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، شما امکان درک بهتر و کاملتر از بازارها خواهید داشت.
کاربرد تحلیل فاندامنتال در بازارهای مختلف
با توجه به تنوع زیاد بازارهای مالی در دنیا و محبوبیت معاملات در بازارهایی چون بورس جهانی یا فارکس، ارزهای دیجیتال و بازار طلا لازم است بدانیم که تحلیل فاندامنتال در هر کدام از بازارها دارای فاکتورها و عوامل تاثیرگذار مختلفی است که باید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد.
به عنوان مثال در تحلیل فاندامنتال بورس های بین المللی و بازار فارکس اخبار اقتصادی و سیاسی، گزارشات مالی و واردات و صادرات کشورهای تکنیکال یا فاندمنتال؟ مختلف و روابط میان دو یا چند کشور بر روی قیمت ها خصوصا ارزش ارز، تاثیر مستقیم دارد.
از سوی دیگر تحلیل بنیادین شرکت هایی را که دارای سهام ارزشمند هستند شناسایی می کند. به عنوان مثال با تعیین هر یک از فاکتورهای سود هر سهم (EPS)، نسبت قیمت بر درآمد (P/E) و یا رشد درآمد برآورد شده (PEG) و سایر فاکتورها سعی در ارائه تصویری کامل و درست از فعالیت های آن شرکت و روند سودآوری آن خواهد داشت.
هدف از تحلیل فاندامنتال در بازارها چیست؟
هدف نهایی از بررسی و تجزیه و تحلیل فاندامنتال این است که به ارزش ذاتی دارایی پی ببریم و برای آن ارزش کمی معین کنیم تا بثا مقایسه با قیمت فعلی بتوان تصمیم گرفت که آیا دارایی مورد نظر مناسب سرمایه گذاری هست یا نه، در حقیقت شما با دانستن ارزش واقعی دارایی می توانید متوجه شوید که قیمت آن افزایش خواهد داشت یا کاهش می یابد.
عوامل موثر بر تحلیل فاندامنتال در بازار فارکس پیش از این متوجه شدید که بازار فارکس بازار جفت ارزهاست. آنچه که در این بازار مورد بررسی قرار می گیرد ارزش ارز یک کشور در مقابل دیگری است. برای آنکه موفق شوید تحلیل فاندامنتال دقیق ارائه دهید، باید اقتصاد و عوامل تاثیر گذار بر آن را در هر کشور مورد بررسی قرار دهید. به عنوان مثال با مرورعواملی چون نرخ بیکاری، نرخ تورم، نرخ بهره، تراز بودجه و …. سایر شاخص های اقتصادی که در قسمت بالا نیز به آن ها اشاره شد، خواهید توانست به بررسی هر چه دقیق تر اقتصاد آن منطقه بپردازید.
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال چیست
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
همان گونه که در مقالات پیشین نیز اشاره شد، تحلیل تکنیکال در صدد آن است تا با در نظر گرفتن فاکتورهایی چون قیمت و حجم معاملات هر دارایی، آینده آن را پیش بینی کند. بنابراین می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که تحلیل تکنیکال بر چگونگی شکل گیری روند تمرکز دارد.
درست در نقطه مقابل تحلیل فاندامنتال قرار می گیرد که عوامل و رویدادهایی را که نقش موثری بر میزان خرید و فروش دارایی دارد مورد ارزیابی قرار می دهد.به بیان دیگر تحلیل فاندامنتال به تعریف چرایی هر رویداد می پردازد. با استفاده از این نوع تحلیل می توان ارزش دارایی را در حال حاضر و در آینده پیش بینی کرد.
اگر تصمیم به معامله در بازه زمانی کوتاه مدت دارید، استفاده از تحلیل تکنیکال گزینه مناسبی برای شما خواهد بود. این در حالیست که اگر تمایل به سرمایه گذاری در بازه زمانی طولانی مدت دارید تحلیل فاندامنتال می تواند برای شما گره گشا باشد.
⚠️ به یاد داشته باشید در کنار تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، گونه دیگری از تحلیل نیز وجود دارد که با نام تحلیل احساسات شناخته می شود. این نوع تحلیل به بیان و بررسی احساسات غالب افراد و معامله گران نسبت به یک دارایی خاص و معاملات آن می پردازد. از این روی این نوع تحلیل بسیار شبیه تحلیل فاندامنتالی است.
نتیجه گیری
تحلیل فاندامنتال یا همان تحلیل بنیادی از روش های بسیار مهم و اصلی در پیش بینی قیمت سهام و یا اوراق بهادار یا هر دارایی دیگر می باشد که برای استفاده سرمایه گذاران در بازارهای مالی بوجود آمده است. تحلیل فاندامنتال به بررسی عواملی که به صورت بنیادین بر قیمت دارایی تاثیر می گذارد، می پردازد.برای هر چیزی که شما تمایل به خرید یا فروش دارید باید تحلیل فاندامنتال انجام دهید تا از سودآوری سرمایه گذاری خود اطمینان حاصل کنید.
سوالات متداول
❓ چه عواملی را باید در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال در نظر گرفت؟
✅ به طور کلی باید در ابتدا نسبت به عرضه و تقاضا ارز مورد نظر در بازار توجه کنید. از سوی دیگر باید آینده ارز دیجیتال را مورد نظر قرار دهید و با داشتن دانش و اطلاعات کافی از آن ارز اقدام به معامله کنید. نکته دیگر آن است که استخراج ارز مورد نظر نسبت به قیمت آن دارای ارزندگی باشد . در صورت هزینه های گزاف و سرسام آور استخراج، با کاهش این ارز و در دنباله سیر نزولی آن مواجه خواهید شد.
از عوامل موثر دیگری که باید به آن توجه داشت حجم معاملات در بازه های زمانی طولانی مدت مثلا یک ماهه است. حجم معاملات بالا در بازه زمانی مشخص، نشان دهنده میزان بالا تقاضای آن ارز و درنهایت ارزندگی آن می باشد. نهایتا باید سرمایه بازار یا همان مارکت کپ (market cap) را محاسبه کنیم شیوه محاسبه آن نیز بدین گونه است:
تعداد ارز دیجیتال مورد نظر در گردش * قیمت هر واحد از ارز دیجیتال مورد نظر
دیدگاه شما